شاخه:
8 راه برای پذیرش بدن
شاخه:
«هر وقت که جلوی آینه وامیستم و خودمو نگاه میکنم، حالم از قیافم به هم میخوره. نه اندام خوبی دارم و نه صورت خیلی خوب و زیبایی دارم. نمیتونم پذیرش بدن خودمو داشته باشم. اینستا رو که باز میکنم مدام خانمهایی رو میبینم که اندام خیلی خوبی دارند، پوستشون برق میزنه حتی یه دونه خال و جوش و چین و چروک ندارن. خودمو باهاشون مقایسه میکنم و حالم به شدت گرفته میشه و حس خوبی نسبت به خودم ندارم.
مدام نگرانم که دیگران دربارهام چی فکر میکنند؟ چطور منو قضاوت میکنند؟ مگه من حق حیات ندارم… اما از طرفی میگم که شاید اون معیارا واقعاً درسته و من دارم اشتباه زندگی میکنم و حس میکنم که اگه تلاش نکنم که اونجوری بشم از جانب بقیه طرد میشم»
ممکنه که این قضیه برای شما خیلی آشنا به نظر برسه. اکثر ما یه تصور خیلی ایدهآلی از بدن استاندارد، چهره استاندارد و موارد دیگه تو ذهنمون داریم و شاید گاهاً جامعه در شکلگیری این معیارا نقش داشته. همه اینا باعث میشه ما نتونیم و بدنمون رو همونطور که هست، بپذیریم. تو این مقاله از جوونه میخوایم در رابطه با پذیرش بدن صحبت بکنیم، اینکه خودمون، چهرمون، انداممون و سایر ویژگیهای بدنیمون رو همونطور که هست بپذیریم.
پذیرش بدن یعنی چه؟
اگه بخوایم به تاریخچه پذیرش بدن اشاره بکنیم در واقع میشه گفت که مفهومیه که برای پذیرش چاقی در دهه ای شکل گرفته و رواج پیدا کرده اما امروزه لزوماً منحصر به چاقی نمیشه و پذیرش بدن میتونه طیف متعددی از ویژگی ها رو از رنگ پوست، رنگ چشم، جوش روی پوست، مدل و رنگ مو، اندام و فرم بدن مثل لاغری و… گرفته تا چاقی و مسائل پیرامون بدن رو دربر بگیره.
وقتی افراد نتونن بدنشون رو همونطور که هست بپذیرن یا به عبارتی پذیرش بدن داشته باشن، حس خوبی نسبت به خودشون، جسمشون، اندامشون یا اون ویژگی های منحصر به فرد در بدنشون ندارن. این میتونه ناشی از الگوها یا معیارهایی باشه که جامعه در ذهن یا ناخودآگاه افراد حتی گنجونده. یعنی افراد فکر میکنن تنها وقتی که مطابق با اون معیارها یا استانداردها باشن فرد خوبی هستند. در غیر این صورت باید تلاش کنند که به استانداردها برسند تا مورد پذیرش واقع بشن یا حس خوب نسبت به خودشون داشته باشن.
پذیرش بدن و عمل زیبایی
گاهی اوقات ممکنه که فرد مدام تلاش کنه که اندام خوبی داشته باشه، حتی عملهای زیبایی متعدد بکنه ولی همچنان حالش نسبت به خودش خوب نباشه و پذیرش بدن نداشته باشه. به نظر شما چرا این اتفاق میافته؟
ممکنه که خیلیاتون این افراد رو دور و برتون دیده باشید فردی که شاید به نظر شما اندام یا چهرش خوب به نظر برسه. شاید هم چاق باشه یا صورت و پوست خوبی نداشته باشه و… و این فرد به عمل های زیبایی متعدد یا رژیمهای خیلی سختی روی میاره، اما وقتی باز نزدیک به استاندارد میشه، حالش با خودش خوب نیست. در نقطه مقابل هم افرادی رو میبینیم که ممکنه که خیلی لاغر باشند یا اندام خیلی خوبی نداشته باشند ولی حالشون با خودشون خوبه یا اگه بقیه حرفی بزنن خیلی کم رو اونا اثر داره و خیلی به هم نمیریزن. به نظرتون علت این میتونه چی باشه؟
یکی از مواردی که در پاسخ به سوالهای بالا میتونیم بهش اشاره بکنیم عزت نفسه. عزت نفس یعنی من همینطور که هستم، خوبم وارزشمندم، فارغ از نقاط قوت یا ضعف و ویژگیهای مثبت و منفی که دارم.
مهم اینه فرد نسبت به خودش حس خوبی داشته باشه؛ اون وقت حرف بقیه ممکنه که کمتر روش اثر داشته باشه یا خودشو مجبور نکنه که رژیمهای خیلی سختی بگیره و در فرایند ومسیر لذت میبره. فردی که عزت نفس داره اگه هم به عملهای زیبایی روی بیاره حالش قبل یا بعد عمل بازهم با خودش خوبه و صرفاً برای زیبایی یا بهتر زندگی کردن دست به عمل زیبایی میزنه نه برای تایید گرفتن یا فرار از زشتی و موارد دیگه.
پذیرش بدن و اختلال بد شکلی بدن
ما در بالا اشاره کردیم که وقتی صحبت از پذیرش بدن میشه یعنی فرد بدنش رو همینطور که هست بپذیره و نسبت بهش حس خوبی داشته باشه؛ چه مواردی که قابل تغییره، چه مواردی که انتصابیه (مثل رنگ پوست یا رنگ چشم). ما یه اختلال دیگهای هم داریم به اسم اختلال بدشکی بدن که افراد برای درمان این اختلال حتماً باید به تراپیست مراجعه بکنند.
فردی که مبتلا به اختلال بد شکلی بدن هست اینطور فکر میکنه که قسمتی از بدنش زشت یا معیوبه و اشتغال ذهنیش نسبت به این قضیه خیلی فراتر از نارضایتی معمولیه. این افراد ممکنه که دائماً خودشونو وارسی بکنن یا در حد افراط آرایش بکنن یا مدام نظر دیگران رو بپرسند که چطور به نظر میرسند تا ازدیگران اطمینان خاطر کسب بکنند. چیزی که ممکنه خیلی شایع باشه و این رو ببینیم توشون اینه که معمولاً ممکنه که خودشونو خیلی چاقی خیلی سنگین وزن ندونن ولی این دغدغه رو داشته باشند که هیکلشون خیلی کوچیکه یا به قدر کافی عضلانی نیست.
با درمان نشدن این اختلال ممکنه افراد به اختلال افسردگی اضطراب اجتماعی، وسواس فکری عملی یا اختلال خوردن مبتلا بشن. ممکنه که این تصوری که افراد نسبت به خودشون دارند غیر واقع بینانه باشه، یعنی احساس بکنند که ظاهرشون خیلی بیشتر از اونچه به نظر دیگران میرسه، معیوب باشه در حالی که واقعاً اینطوری نیست و فکر خودشونه که تحریف شده است.
راهکارهایی برای پذیرش بدن
حالا میخوایم در این قسمت به این مورد بپردازیم که ما برای اینکه پذیرش بدن رو در خودمون افزایش بدیم و تقویت بکنیم بهتره دست به چه اقدامهایی بزنیم:
آگاهی و تمرین آیینه
گام اول برای پذیرش بدن اینه که ما آگاه باشیم از اینکه آیا تصور خوبی نسبت به خودمون و بدنمون داریم یا نه؟ تا وقتی که آگاه نباشیم، نمیتونیم در راستای تقویتش یا بهبودش و اصلاحش بخواهیم قدمی برداریم. بهتره یه ذره با خودتون خلوت بکنید و ببینید تصورتون نسبت به بدنتون چیه؟ جلو آینه واستید و خودتونو نگاه بکنید. آیا حس خوبی نسبت به دیدن بدنتون دریافت میکنید از خودتون؟ یا احساس شرم و خجالت میکنید وقتی بدنتونو توی آینه میبینید؟ این تمرینو بارها و بارها در چند روز انجام بدید؛ آیا تغییر تو احساستون پدید میاد؟
دوری از رسانه ها و شبکه اجتماعی
یکی از مواردی که به شدت میتونه در پذیرش بدن نقش داشته باشه، رسانهها و شبکههای اجتماعی هستند. ما وقتی که دائم خودمون رو با دیگرانی که در شبکههای اجتماعی میبینیم، مقایسه میکنیم ممکنه که بعد از مدتی حس بدی نسبت به خودمون پیدا بکنیم یا فکر کنیم که به اندازه کافی خوب نیستیم، اندام خوبی نداریم یا مثل اونا زیبا نیستیم و موارد این چنینی.
در این مقایسه ها ممکنه که واقعیت رو در نظر نگیریم. مثلا بهتره بدونیم که ممکنه که اونا با هزار تا ادیت و موارد دیگه این چهره ایده آل و بینقصو دارن نشون میدن و شاید در واقعیت اینطور نباشه. جدای از اون هر فردی هر طور که هست بهتره پذیرش بدن داشته باشه و اینطور فکر نکنه که حتماً در یک قالب و معیار استانداردی باید قرار بگیره تا خودش رو بپذیره.
پس بهتره فرد استفاده از رسانه ها و فضای مجازی رو کم بکنه یا آگاهانه ازشون استفاده بکنه و حواسش به مقایسه باشه و در دام معیارها و استاندارد هایی که جامعه تعریف میکنه برای زیبایی نیفته و اینو بدونه که هر انسانی منحصر به فرد هست و قرار نیست همه شبیه هم باشند. با این روش ممکنه که به مرور حالش با خودش بهتر بشه.
مراجعه به تراپیست
اگه حس میکنید که در پذیرش بدن، عزت نفستون هم دخیل هست، پیشنهاد میشه که حتماً به تراپیست مراجعه بکنید. تراپیست بهتون کمک میکنه که عزت نفستون رو احیا بکنید و علاوه بر اون به وسیله پذیرش بی قید و شرطی که داره میتونه خیلی روی سلامت روان شما تاثیر بزاره و بهتون کمک بکنه که به مرور به پذیرش بدن برسید.
ممکنه پذیرش خود ریشه در طرحوارههای ما داشته باشه ،مثل طرحواره نقص و شرم و موارد دیگه یا گاهاً افراد معیارهای سختگیرانهای برای خودشون میذارند تا با رسیدن به اون معیارها بتونن به پذیرش خود برسن؛ در حالی که باید بدونیم اینم اشتباهه و در فرایند تراپی میتونیم از علتهایی و ریشهها سر در بیاریم. پس این نکته رو فراموش نکنید که در صورت لزوم حتماً به تراپیست مراجعه کنید.
درگیر قضاوت مردم نبودن
یکی از مواردی که در پذیرش بدن میتونه نقص ایجاد بکنه اینه که ما مدام فکرمون این باشه که دیگران در رابطه با ما چی فکر میکنند؟ در رابطه با انداممون یا ظاهرمون چه اظهار نظری دارند ؟ و موارد این چنینی.
قبلش بهتره این نکته رو به یاد داشته باشید که یک سری سوالها شخصی هستند و نباید از افراد بپرسید. مثل اینکه چرا انقدر لاغر شدی؟ چقدر چاق شدی؟ چرا پوستت اینجوری شده؟ و موارد این چنینی… اینها سوالایی نیستند که ما حق داشته باشیم و به خودمون اجازه بدیم که از بقیه بخوایم بپرسیم. چون ممکنه که فرد به اندازه کافی مشغولیت ذهنی داشته باشه و با این سوال، ما حالش رو بد بکنیم یا حتی خودش انتخاب کرده باشه که بخواد اینطور زندگی بکنه و ما اجازه اینو نداریم که بخواهیم معیارهای خودمون رو به شخص مقابل تحمیل بکنیم.
جدای از اون افراد هم نیاز نیست که نگران قضاوت مردم درباره خودشون باشند. با این کار فرمون زندگیتونو دست بقیه میدید و مدام در تلاش برای گرفتن تایید از اونها هستید؛ نمیتونید خودتون اون طور که دوست دارید زندگی بکنید. پس قضاوت مردم درباره خودتونو دور بریزید و با خطاهای ذهنیتون آشنا بشید. ذهن خوانی نداشته باشید یا اگه کسی حرفی میزنه اونو تو ذهنتون خیلی بزرگنمایی نکنید و تلاش کنید که بر اساس ارزشهای خودتون زندگی بکنید.
کلیشهها را کنار بزنید
در خیلی از مواقع ممکنه که توی جامعه و فرهنگ اینطور جا افتاده باشه که برخی از افراد به خاطر فلان ویژگی نباید فلان کار بکنند یا درست نیست یا انتظار نمیره ازشون که بخوان فلان کارو بکنن. مثلاً کسی که چاقه انتظار میره فلان کارو نکنه و کسی که لاغره انتظار میره که فلان کار رو نکنه. کسی که موهاش بوره فلان لیبل رو ممکنه بخوره و موارد این چنینی..
تلاش کنید که برای خودتون زندگی بکنید و اگه کاریو دوست دارید انجام بدید واقعاً انجامش بدید و خجالت نکشید.
ورزش کردن برای سلامتی
خیلی از افرادی که پذیرش خود و پذیرش بدن ندارند و اندامشون مناسب نیست، روی به ورزش میارن برای اینکه بدنشونو تنبیه کنن و به خودشون سختی بدن تا به اندام ایدهآل برسند و اون وقت پذیرش بدن داشته باشند. مثلاً رو به رژیمهای طاقت فرسا میارن برای اینکه بتونن خودشونو تو اون چهارچوب بگنجونن. اگه یه تیکه غذا بخورن که دوست داشته باشن نه تنها نمیفهمن که چی خوردن و لذت اون رو نمیبرن، بلکه مدام عذاب وجدان دارن که الان خوردم، الان چاق میشم.
درحالی که این فکرها اشتباهه. اگه میخواید ورزش کنید برای سلامتی بدنتون باید ورزش بکنید نه تنبیهش. یه وقتایی رژیمتونو دارید درست انجام میدید به خودتون پاداش بدید و غذایی که دوست دارید رو در حد استاندارد بخورید. حتی اگه غذای رژیمی هم میخواید بخورید برای خودتون ارزش قائل باشید و غذای مناسبیو درست بکنید.
قدردانی کردن
خیلی اوقات پیش میاد که ما وقتی یه چیزیو داریم بهش توجه نمیکنیم و قدرشو نمیدونیم ولی وقتی از دستش میدیم تازه متوجهش میشیم. خوبه که ما بتونیم هر روز تقریباً سه مورد از مواردی که میتونیم با بدنمون انجام بدیم رو به یاد بیاریم و قدردانش باشیم. مثلاً قدردان این باشیم که میتونیم حرکت بکنیم، راه بریم، در راستای هدفمون فرصتی داشتیم که با بدنمون بتونیم اقدام بکنیم، تجربه کسب بکنیم، چیزهای جدیدو امتحان کنیم و موارد مشابه.
تمرکز در لحظه حال و مدیتیشن کردن
یکی دیگه از مواردی که میتونه روی پذیرش بدن تاثیر داشته باشه مدیتیشن کردن هست. به کمک مدیتیشن ما میتونیم در لحظه حال حضور داشته باشیم و بر روی بدنمون و محیط پیرامونمون کمی تمرکز بکنیم که داره چه اتفاقی میافته. مدیتیشن کمک میکنه که بتونیم چیزهایی که ازش غافل بودیم رو ببینیم و توجه بیشتری بهشون داشته باشیم.
کلام آخر
ما در این مقاله از جوونه در رابطه با این صحبت کردیم که پذیرش بدن چیه؟ تفاوتش با اختلال بد شکلی بدن چیه؟ و چند راهکار معرفی کردیم برای اینکه چطور پذیرش بدن رو در خودمون تقویت کنیم.
برای اطلاعات بیشتر از این مبحث میتونید منابع زیر رو مطالعه کنید:
5 Ways to Accept Your Body and Why It Matters
15 things you can do to start loving and accepting your body
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
قطعا انتخاب رویکرد مناسب با مسئله به اندازه انتخاب تراپیست میتونه چالش آفرین باشه. آیا شما هم نمیدونید که چه رویکردی میتونه مشکلتون رو بهتر حل بکنه و اثر بخشی بیشتری داشته باشه؟ خیلی از ما اسم رویکردهای مختلفی
این روزها خیلی اصطلاح (شخصیت فوق حساس)HSP رو میشنویم اما شاید خیلی دقیق دربارش ندونیم. آیا شما چنین شخصی هستید یا فردی رو میشناسید که شخصیت حساسی داشته باشه؟ میدونید ویژگی و نشانه های فرد بسیار حساس(HSP)چیه؟ آیا کسی
آیا تاحالا شده که فکر کنید کدوم یکی از ویژگی های شخصیتتون ژنتیکی هست؟ میدونید که ژنتیک میتونه در ایجاد کدوم یک از بیماری های روانی نقش داشته باشه؟ چطور باید اثر ژنتیک رو مدیریت کنید؟ اگه مایلید که