شاخه:
آشنایی با نقش ژن در شخصیت و روان انسان
شاخه:
آیا تاحالا شده که فکر کنید کدوم یکی از ویژگی های شخصیتتون ژنتیکی هست؟ میدونید که ژنتیک میتونه در ایجاد کدوم یک از بیماری های روانی نقش داشته باشه؟ چطور باید اثر ژنتیک رو مدیریت کنید؟ اگه مایلید که بیشتر با نقش ژنتیک در سلامت روان و تاثیر ژنتیک روی رفتار آشنا بشید و بدونید اگه اختلالی دارید که پایه ژنتیکی داره آیا درمان میشه و چه باید کرد، بهتره با این مقاله از جوونه همراه باشید. همچنین اگه نیاز شد بهتره که حتما برای پیشگیری یا درمان اختلالات روانی و سایر موراد از مشاوره و روانشناسی آنلاین یا حضوری بهره بگیرید.
نقش ژنتیک در سلامت روان چیست؟
سلامت روان یکی از اجزای حیاتی زندگی انسان است که تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. یکی از این عوامل مهم، ژنتیک است. ژنتیک، به مجموعهای از ویژگیهای وراثتی گفته میشود که از والدین به فرزندان منتقل میشود. نقش ژنتیک در سلامت روان به این معناست که برخی ویژگیهای شخصیتی، استعدادها، و حتی اختلالات روانی میتوانند از طریق وراثت به نسلهای بعدی منتقل شوند.
ژنتیک میتواند تأثیرات عمیقی بر سلامت روان افراد داشته باشد. برخی از ویژگیهای اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی، دوقطبی و حتی اسکیزوفرنی میتوانند از طریق ژن به نسل بعد انتقال پیدا کنند و فرد را هم درگیر این اختلالات کنند. به عنوان مثال اگر پدری ADHD داشته باشد، احتمال اینکه فرزندش هم دچارADHD شود بسیار زیاد است.
حال تصور کنید که اگر پایه و بیس وجود اختلال یا بیماری ای در خانواده ای وجود داشته باشد و دختر و پسری ازدواج فامیلی کنند، نقش ژنتیک در بیماری روانی و سلامت روان اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. به همین جهت دانستن اطلاعات کافی در این زمینه به افراد کمک میکند که تصمیم های معقولانه تر در جهت شکستن چرخه نقش ژنتیک در سلامت روان بگیرند.
اپیلوژی یا رابطه محیط و ژن
در بررسی نقش ژنتیک در سلامت روان خوب است به مفهوم اپیلوژی اشاره کنیم و با آن آشنا باشیم. اپیلوژی (Epigenetics) شاخهای از ژنتیک است که به مطالعهی تغییرات ژنتیکی و تغییرات عملکردی در ژنها میپردازد که بدون تغییر در توالی DNA ایجاد میشوند.
به عبارت دیگر، اپیلوژی بررسی میکند چگونه عوامل محیطی میتوانند بر روی ژنها تأثیر بگذارند و فعال یا غیرفعال کردن آنها را تغییر دهند. این مفاهیم نقش مهمی در درک نحوه تأثیر محیط، تجربیات و رفتارها بر سلامت و ویژگیهای فردی دارند. در این راستا، ارتباط بین محیط و ژنها در انسانها میتواند بهویژه در زمینههای روانشناختی و فیزیولوژیکی تأثیرگذار باشد.
در حالی که ژنها تعیینکننده ویژگیهای وراثتی هستند، تغییرات محیطی میتوانند بر چگونگی بیان این ژنها تأثیر بگذارند. این تأثیرات اپیژنتیکی میتوانند باعث بروز تغییراتی در رفتار، واکنشهای فیزیولوژیکی، یا حتی برخی بیماریها شوند، بدون اینکه تغییری در خود ساختار DNA ایجاد شود.
محیط اطراف، شامل تغذیه، استرس، آلایندههای محیطی، و حتی تجارب روانی، میتواند بر ژنها تأثیر بگذارد. برای مثال، مصرف مواد شیمیایی، مانند سموم یا داروهای خاص، میتواند تغییراتی در ساختار DNA ایجاد کند که بر تنظیم ژنها اثر بگذارد. این تغییرات میتوانند به نسلهای بعدی منتقل شوند، حتی اگر خود ژنها تغییر نکنند.
اپیلوژی یا رابطه محیط و ژن به ما کمک میکند تا درک بهتری از چگونگی تأثیرات محیطی بر بیان ژنها و ویژگیهای فردی بهدست آوریم. این دانش میتواند به پیشگیری و درمان بیماریها، بهویژه بیماریهای روانی، کمک کند. به عبارت دیگر، تغییرات ژنتیکی همیشه تنها نتیجهی وراثت نیست، بلکه تجربههای محیطی و زندگی فرد نیز میتواند بر ژنها و ویژگیهای فرد تأثیرگذار باشد.
نقش ژنتیک در بیماری های روانی (آیا بیماری روانی ارثی است؟)
بیماریهای روانی به مجموعهای از اختلالات اشاره دارند که میتوانند بر افکار، احساسات، رفتارها و روابط فرد تأثیر بگذارند. این بیماریها شامل طیف وسیعی از اختلالات از جمله افسردگی، اضطراب، اسکیزوفرنی، اختلالات دوقطبی و اختلالات شخصیتی هستند. در بررسی علل این اختلالات، ژنتیک یکی از عوامل کلیدی به حساب میآید
بسیاری از اختلالات روانی بهطور مستقیم به عوامل ژنتیکی مرتبط هستند. به همین جهت ترسیم ژنوگرام در فرایند مشاوره حضوری یا تراپی آنلاین ضروری است مخوصا اگر با افرادی سروکار داشته باشیم که خود چنین اختلالهای زیر را دارند، حتما درباره سابقه خانوادگی سوال میشود. برای مثال، تحقیقات نشان دادهاند که افرادی که در خانوادههای دارای سابقه اختلالات روانی زندگی میکنند، احتمال بیشتری دارند که خود نیز به این اختلالات مبتلا شوند. بهویژه اختلالات زیر:
- افسردگی
- اختلالات اضطرابی
- اسکیزوفرنی
- ADHD
- دوقطبی
- اوتیسم
البته در نقش ژنتیک در سلامت روان، لازم به ذکر است که ژنتیک بهتنهایی عامل اصلی سلامت روان نیست، بلکه تعامل آن با محیط نیز تأثیر زیادی دارد به اینکه یک فردی که پتانسیل بالقوه چیزی را دارد آن را بالفعل کند. بهطور مثال، فردی که پتانسیل ژنتیکی برای افسردگی دارد، اگر در محیطی حمایتگر و مثبت زندگی کند، ممکن است دچار افسردگی نشود یا شدت آن کاهش یابد. اما اگر این فرد در محیطی پر استرس و منفی زندگی کند، ممکن است بیماری روانی او بروز کند.
در ادامه به اختصار به برخی از این اختلالها پرداخته ایم:
افسردگی و اضطراب
افسردگی و اختلالات اضطرابی از جمله بیماریهای روانی شایع هستند که در دسته نقش ژنتیک بر بیماری های روانی نمیشود از آنها چشم پوشی کرد. پس ژن در بروز آنها تأثیر قابل توجهی دارد. مطالعات نشان دادهاند که افرادی که در خانوادههای دارای سابقه افسردگی یا اضطراب زندگی میکنند، احتمال بیشتری دارند که خود به این اختلالات مبتلا شوند. درواقع، وجود بعضی ژنها میتواند فرد را مستعد ابتلا به افسردگی و اضطراب کند، بهویژه زمانی که این فرد در معرض استرسهای محیطی یا تجربیات منفی قرار گیرد.
اسکیزوفرنی
اسکیزوفرنی یکی از جدیترین اختلالات روانی است که بهطور عمده تحت تأثیر ژنتیک قرار دارد. تحقیقات نشان دادهاند که اگر یکی از والدین فرد مبتلا به اسکیزوفرنی باشد، احتمال ابتلای فرزند به این اختلال حدود ۱۰ درصد است. در صورتی که هر دو والد مبتلا باشند، این احتمال به حدود ۴۰ درصد افزایش مییابد. این نشاندهنده نقش ژنتیک در بیماری های روانی بویژه در بروز اسکیزوفرنی است، اگرچه عوامل محیطی نیز در این زمینه نقش دارند.
اختلالات دوقطبی
اختلال دوقطبی نیز یکی دیگر از از اختلالات روانی در دسته نقش ژنتیک در بیماری های روانی است و در آن ژنتیک نقش مهمی ایفا میکند. تحقیقات نشان دادهاند که داشتن یک فرد نزدیک (مثل والدین یا خواهر/برادر) با اختلال دوقطبی میتواند احتمال ابتلای فرد به این بیماری را بهشدت افزایش دهد. همچنین، مطالعات نشان دادهاند که افرادی که استعداد ژنتیکی برای این اختلال دارند، ممکن است با تجربه فشارهای روانی یا تغییرات شدید در زندگی، علائم بیماری را بروز دهند.
اختلالات شخصیتی
برخی از اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی یا اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیز بهطور قابل توجهی تحت تأثیر عوامل ژنتیکی قرار دارند. در این اختلالات، ویژگیهای شخصیتی خاصی از جمله تمایل به رفتارهای ضد اجتماعی یا بیثباتی عاطفی ممکن است از طریق وراثت به نسلهای بعدی منتقل شوند. اگرچه عوامل محیطی، مانند تربیت و تجارب اولیه زندگی، نیز میتوانند تأثیرگذار باشند، اما ژنتیک بهطور مستقیم بر بروز این اختلالات تأثیر دارد.
نقش ژنها در شخصیت و روان انسان
علاوه بر اختلالات روانی و نقش ژنتیک در سلامت روان، ژنتیک میتواند بر ویژگیهای شخصیتی افراد نیز تأثیر بگذارد. برخی از ویژگی های شخصیتی ما کاملا وابسته به ژن هستند پس تاثیر ژنتیک روی رفتار بسیار بارز است. برای مثال، برخی افراد ممکن است بهطور ژنتیکی تمایل بیشتری به برقراری ارتباط با دیگران داشته باشند یا در مواجهه با مشکلات عاطفی واکنشهای قویتری نشان دهند.
بسیاری از ویژگیهای شخصیتی و تواناییهای شناختی از طریق ژنتیک منتقل میشوند. بهعنوان مثال: تمایل به خوشبینی یا بدبینی. میزان حساسیت به استرس.توانایی مدیریت احساسات. این ویژگیها میتوانند فرد را در برابر بیماریهای روانی مقاوم یا آسیبپذیر کنند. شما چه ویژگی های شخصیتی مشترکی را بین خود و والدینتان پیدا میکنید؟ در ادامه به بررسی چند نمونه از تأثیر ژنتیک بر رفتار انسان و چگونگی نقش آن در شکلگیری ویژگیهای شخصیتی و رفتاری پرداخته ایم تا به خودآگاهی بیشتری دست پیدا کنید:
تمایل به پرخاشگری
یک نمونه از تاثیر ژنتیک بر رفتار انسان، میل فرد به پرخاشگری است. برخی تحقیقات نشان دادهاند که افراد با جهشهای خاص در ژنها یا تغییرات ژنتیکی، بیشتر تمایل به رفتارهای پرخاشگرانه دارند. بهطور مثال، افرادی که تغییرات ژنتیکی در ژن MAOA دارند، ممکن است در مواجهه با استرس یا تحریکات محیطی، رفتارهای پرخاشگرانه بیشتری از خود نشان دهند. این یافته نشان میدهد که برخی از افراد بهطور ژنتیکی مستعد بروز رفتارهای پرخاشگرانه هستند.
تمایل به انزوا یا اجتماعی بودن
یکی دیگر از تأثیرات ژنتیک بر رفتار، تمایل به انزوا یا برقراری ارتباط اجتماعی است. برخی افراد بهطور ژنتیکی به رفتارهای اجتماعی بیشتر تمایل دارند، در حالی که برخی ممکن است بهطور طبیعی در محیطهای اجتماعی احساس راحتی کمتری کنند و انرژی بیشتری از آنها گرفته شود. این خصوصیات میتوانند از طریق ژنها به ارث برسند. پس اینکه شخصی درونگرا یا برون گرا باشد میتوان گفت تا حدی وابسته به ژنتیک است. اما نقش محیط نیز در بالفعل کردن هر یک از این ویژگی های شخصیتی بسیار پررنگ است و نباید آن را نادیده گرفت.
تمایل به شجاعت یا ترس
ژنتیک همچنین میتواند بر میزان شجاعت یا ترس در مواجهه با خطرات یا چالشها تأثیر بگذارد. برخی افراد بهطور طبیعی در برابر خطرات و موقعیتهای استرسزا آرامتر و شجاعتر هستند، در حالی که دیگران ممکن است بهطور ژنتیکی بیشتر دچار اضطراب و ترس شوند. این تمایل بهویژه در وضعیتهای اضطراری یا تهدیدآمیز آشکار میشود. بطور کلی طبیعی است که برخی ریسک پذیر تر یا شجاع تر هستند و تحمل اضطراب آنها بیشتر است و برخی اینگونه نیستند. و این تفاوتها میان انسانهاست که ما را از یکدیگر متمایز میکند و به جامعه رنگ میبخشد. پس لزوما نباید ارزیابی خوب و بد از صفات داشته باشیم.
تمایل به رفتارهای خلاقانه
یکی دیگر از مواردی که تاثیر ژنتیک روی رفتار را میتوانیم در آن مشاهده کنیم، خلاقیت است. در برخی موارد، ژنتیک میتواند بر میزان خلاقیت یا برعکس آن، تمایل به پیروی از الگوهای رفتاری متداول تأثیر بگذارد. افرادی که ژنتیک مناسبی برای خلاقیت دارند، ممکن است بهطور طبیعی در حل مسائل به روشهای نوآورانه و غیررسمی تمایل داشته باشند. در مقابل، کسانی که بیشتر به رفتارهای متداول تمایل دارند، ممکن است در مواجهه با مشکلات ترجیح دهند از راهحلهای ثابت و متداول استفاده کنند. این تفاوتها بهطور ژنتیکی میتواند از خانوادهها به نسلهای بعدی منتقل شود.
واکنش به درد و تحمل فیزیکی
تحمل درد و واکنش به آن بهطور جزئی تحت تأثیر ژنتیک قرار دارد. افرادی که دارای ژنهای خاصی هستند، ممکن است به درد حساستر باشند یا در مقابل درد، واکنشهای شدیدی نشان دهند. این ویژگی میتواند بر نحوه برخورد فرد با شرایط فیزیکی دشوار یا جراحیها تأثیر بگذارد و همچنین در اختلالات مربوط به درد مزمن نقش داشته باشد.
احساس همدلی و قضاوت اجتماعی
تمایل به احساس همدلی یا برعکس، بیتفاوتی نسبت به احساسات دیگران، میتواند تا حد زیادی تحت تأثیر ژنتیک باشد. برخی مطالعات نشان دادهاند که افراد با برخی ژنهای خاص بیشتر تمایل دارند به احساسات دیگران واکنش نشان دهند و به نوعی درک عاطفی بهتری داشته باشند. این ویژگی میتواند بر رفتارهای اجتماعی، ارتباطات انسانی و حتی نوع شغل انتخابی (مثل مشاغل حمایتی و درمانی) تأثیرگذار باشد.
واکنش به استرس و اضطراب
میزان واکنش فرد به استرس و اضطراب یکی از ویژگیهای رفتاری است که نقش ژنتیک در سلامت روان در آن پر رنگ است. بعضی افراد بهطور ژنتیکی نسبت به استرس حساستر هستند و در شرایط فشار روانی، واکنشهای شدیدی از خود نشان میدهند. همچنین ممکن است بطور ژنتیکی برخی افرادHSP باشند. در حالی که برخی دیگر ممکن است حتی در شرایط بحرانی، بهطور طبیعی آرامش خود را حفظ کنند. این تفاوتها میتواند به تفاوتهای ژنتیکی در نحوه عملکرد سیستم عصبی و هورمونی افراد مرتبط باشد.
در رابطه با نحوه واکنش نسبت به استرس ها هم میتوان گفت که برخی از این واکنش ها میتواند آموخته شده باشد درحالی که برخی دیگر پایه ژنتیکی داشته باشد. به عنوان مثال برخی ها میبینند وقتی والدینشان با اضطراب مواجه میشود غذا میخورد و او نیز این عادت را درونی میکند و در آینده مبتلا به اختلال پرخوری عصبی میشود. درحالی که شخص دیگری ممکن است از نظر ژنتیکی احتمال اینکه دچار اختلال های خوردن بشود را داشته باشد.
پس قبل از اینکه بخواهیم بر روی رفتار یا ویژگی ای برچسب ژنتیکی بودن را بزنیم، خوب است که به یادگیریهای آموخته شده و تربیت خود توجه کنیم و آن را با نقش ژنتیک در سلامت روان اشتباه نگیریم.
راه های پیشگیری از نقش ژنتیک در بیماری روانی
بیماریهای روانی اغلب نتیجهی ترکیب پیچیدهای از عوامل ژنتیکی و محیطی هستند. در حالی که ژنتیک میتواند تأثیر زیادی در بروز برخی از اختلالات روانی داشته باشد، اما این تأثیرات همیشه قطعی و غیرقابل تغییر نیستند. بسیاری از پژوهشها نشان میدهند که عوامل محیطی، اجتماعی و سبک زندگی میتوانند به کاهش یا پیشگیری از بروز اختلالات روانی مرتبط با ژنتیک کمک کنند. در اینجا میخواهیم روشهایی را برای پیشگیری از نقش ژنتیک در بیماری روانی بیان کنیم:
مدیریت استرس
یکی از مهمترین عواملی که میتواند نقش ژنتیک در بیماری روانی را پررنگ کند مواجهه با استرس هاست. استرس طولانیمدت میتواند تأثیرات منفی زیادی بر سلامت روان بگذارد، بهویژه در افرادی که زمینهی ژنتیکی برای اختلالاتی مانند افسردگی یا اضطراب دارند. روشهای مختلفی برای کاهش استرس وجود دارد، از جمله مراقبه، یوگا، ورزش منظم و تکنیکهای تنفسی. آموزش نحوهی مقابله با استرس و یادگیری مهارتهای مدیریت استرس میتواند تأثیرات منفی نقش ژنتیک را کاهش دهد.
حمایت اجتماعی و روابط مثبت
داشتن شبکهای از حمایتهای اجتماعی میتواند نقش مهمی در پیشگیری از نقش ژنتیک در بیماریهای روانی داشته باشد. افراد دارای سابقه خانوادگی بیماریهای روانی بیشتر در معرض خطر ابتلا به این اختلالات هستند، اما وجود روابط عاطفی سالم و حمایتهای اجتماعی میتواند به آنها نیرویی در جهت مقابله با استرس و تنشهای زندگی بدهد و به آنها کمک کند. روابط خانوادگی محکم و دوستانه میتوانند احساس تعلق و امنیت را تقویت کرده و از بروز مشکلات روانی جلوگیری کنند. همچنین اینکه خانواده بستری را فراهم کنند تا اختلال تشدید نشود و نحوه تعامل با آن شخص را یادبگیرند نیز اهمیت بسزایی دارد.
ورزش منظم و فعالیت بدنی
ورزش به عنوان یک عامل مهم در بهبود سلامت روان و کاهش تاثیر ژنتیک در اختلالهای روانی شناخته میشود. فعالیت بدنی منظم میتواند به کاهش اضطراب، افسردگی و استرس و… کمک کرده و احساس های خوب در بدن انسان ایجاد کند. ورزش باعث ترشح هورمونهایی مانند اندورفین و سروتونین میشود که به بهبود خلقوخو و کاهش علائم افسردگی و اضطراب کمک میکنند. فعالیتهای بدنی مانند دویدن، شنا یا پیادهروی میتوانند با تقویت سیستم عصبی، تاثیر منفی نقش ژنتیک در سلامت روان را کاهش میدهند. توصیه میشود حداقل سه بار در روز حداقل نیم ساعت ورزش کنید.
خواب کافی و بهبود کیفیت خواب
خواب ناکافی و کیفیت پایین آن میتواند باعث بروز یا تشدید بیماریهای روانی شود. افراد با زمینه ژنتیکی آسیبپذیر به اختلالات روانی باید مراقب کیفیت خواب خود باشند، زیرا خواب ناکافی میتواند استرس و اضطراب را تشدید کند. رعایت اصول بهداشت خواب مانند تنظیم ساعت خواب، اجتناب از مصرف کافئین و الکل قبل از خواب، و ایجاد محیطی آرام برای خواب میتواند به کاهش تأثیرات منفی نقش ژنتیک در سلامت روان کمک کند.
رژیم غذایی سالم و متعادل
تغذیه نقش مهمی در سلامت روان دارد و میتواند تأثیرات ژنتیک را تعدیل کند. مصرف مواد غذایی مغذی مانند میوهها، سبزیجات، اسیدهای چرب امگا-۳ و ویتامینهای گروه B میتواند به بهبود عملکرد مغز و کاهش خطر ابتلا به بیماریهای روانی کمک کند. در مقابل، مصرف بیش از حد مواد غذایی فرآوریشده، شکر و چربیهای ترانس میتواند تأثیرات منفی بر خلقوخو و سلامت روان داشته باشد.
آیا فردی که اختلال روانی زمینه ژنتیکی دارد، درمان میشود؟
فردی که به اختلال روانی ژنتیکی مبتلاست، میتواند تحت درمان قرار گیرد، اما نتیجه درمان به نوع اختلال، شدت آن، و عوامل محیطی و روانشناختی بستگی دارد. گرچه ژنتیک ممکن است ریشه اصلی برخی اختلالات روانی باشد، اما درمانهای متنوع و مؤثری وجود دارند که میتوانند به بهبود کیفیت زندگی و کاهش علائم کمک کنند.
بسیاری از اختلالات روانی که زمینه ژنتیکی دارند، قابل مدیریت و بهبود هستند، هرچند ممکن است درمان به معنای ریشهکن کردن کامل بیماری نباشد. هدف از درمان معمولاً کنترل علائم و ارتقای کیفیت زندگی فرد است.در برخی موارد، آگاهی از پیشینه ژنتیکی خانواده و ترسیم ژنوگرام میتواند به پیشگیری یا تشخیص زودهنگام اختلال کمک کند.
روشهای درمانی اختلالات روانی ژنتیکی
برای درمان اختلال های روانی بر پایه ژنتیک روش های زیر پیشنهاد میشود:
- درمان دارویی
- رواندرمانی
بسیاری از اختلالات روانی ژنتیکی (مانند اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی) با ترکیب دارو و رواندرمانی بهتر مدیریت میشوند. این ترکیب معمولاً مؤثرتر از استفاده از یک روش بهتنهایی است.
همچنین درمانهای مکمل هم وجود دارد که افراد میتوانند در طول فرایند درمان از این روشها بهره ببرند. برخی از این موارد عبارتنداز:
استفاده از مدیتیشن، یوگا یا تکنیکهای آرامسازی
شما با کمک مدیتیشن و سایر تکنیک ها، بودن در لحظه حال را یادمیگیرید و همچنین می آموزید چطور تنش کمتری به خود وارد کنید و در شرایط سخت آرامش خود را حفظ کنید.
تغییر سبک زندگی
همانطور که گفته شد یکی از عوامل موثر در اینکه یک اختلالی بروز پیدا کند، محیط و سبک زندگی است. گاهی افراد زمینه ژنتیکی ابتلا به اختلالی را دارند اما با مساعد بودن شرایط و سبک زندگی آن اختلال بالفعل نمیشود. داشتن تغذیه سالم، خواب کافی و فعالیت بدنی منظم از جمله عواملی هستند که میتوانند به بهبود یا پیشگیری علائم کمک کنند.
گروههای حمایتی
بودن در گروه های حمایتی مزایای بسایری برای افراد دارد. ارتباط با افرادی که شرایط مشابهی شرایط شما دارند، میتواند احساس حمایت، تعلق داشتن و درک شدن را در افراد ایجاد کند و از راهبردهای سایر افراد برای مقابله با اختلالشان استفاده کنند. شرکت در گروه درمانی فرایند درمان را تسریع میکند.
استفاده از درمانهای پیشرفته
برخی از این درمانها عبارتنداز:
- نوروفیدبک (آموزش مغز برای تنظیم الگوهای غیرطبیعی فعالیت مغزی)
- تحریک مغناطیسی مغز (TMS)
- درمان الکتروشوک (ECT)
آموزش
آموزش به فرد و خانواده درباره اختلال، میتواند منجر به بینش بهتر شود و به خود شخص و خانواده به مدیریت بهتر برای عبور و درمان اختلال کمک کند. اگر خانواده از علل، نشانه ها یا سایر روشهای تعامل و درمان آگاهی داشته باشد میتواند شرایط مساعدی را فراهم کند تا فرد احساس حمایت از جانب خانواده دریافت کند و فرایند درمانش تسریع شود.
لازم به ذکر است که بسیاری از اختلالات روانی ژنتیکی به مدیریت طولانیمدت نیاز دارند. این شامل:
- پیگیری منظم: با پزشک و رواندرمانگر.
- مصرف منظم داروها: طبق تجویز پزشک
- استفاده از مهارتهای آموخته شده در رواندرمانی
کلام آخر
ما در این مقاله از جوونه در رابطه با نقش ژنتیک در سلامت روان، بیماری های روانی و تاثیر آن بر روی رفتار صحبت کردیم و راه هایی را برای کاهش تاثیر منفی آن بیان کردیم.
برای اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید منابع زیر را مطالعه کنید:
Genetics and Their Role in Personality Disorder Development
Clinical Genetics and Mental Health: How Genetics Can Influence Mental Illness
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
استرس یکی از واکنشهای طبیعی بدن به تغییرات و چالشها در زندگی است. در حالت عادی، وقتی با شرایط استرسزا روبهرو میشویم، بدن ما بهطور موقت وارد حالت آمادهباش میشود و این احساس میتواند به ما کمک کند که
همه ما انسانها ممکن است نقاط کوری داشته باشیم و به این موارد اگاه نباشیم. به عنوان مثال ممکن است برای همه شما پیش آمده باشد که ناگهان بازخوردی از دیگران دریافت میکنید یا خودتان به نکته ای درون خودتان
تا حالا شده صبح از خواب بیدار بشی و حس کنی از کل روزت میترسی؟ به نظرت چرا بعضی از ما صبحها اضطراب داریم، حتی وقتی دلیلی براش نیست؟ وقتی صبحها مضطرب بیدار میشی، اولین کاری که میکنی چیه؟