شاخه:
سندروم دختر خوب
شاخه:
«به نظرتون من واقعاً مسئلهای دارم یا نه واقعاً دختر خوبیم؟ من نمیدونم چرا اومدم اینجا فقط دوستم گفت تو اوضاعت خیلی خرابه باید بری تراپی وگرنه باهات حرف نمیزنم. دیگه منم به خاطر اون اومدم تراپی. دوستم میگه نمیتونم نه بگم من و گاهی وقتا حرص میخوره بخاطرم، آخه چرا بخوام با نه گفتن دیگران رو ناراحت کنم یا مثلاً میگه من زیادی در دسترسم، آخه نمیخوام دیگران رو معطل بزارم. همش آنلاینم که یه وقت اگه نیاز داشتن بهم، بتونم سریع بهشون جواب بدم».
به نظر شما دختر خوب اینجوری رفتار میکنه؟ اصلاً دختر خوب یعنی چی؟ درباره سندروم دختر خوب چی میدونید؟ اگه کنجکاوید که در رابطه با سندروم دختر خوب بیشتر بدونید با این مقاله از جوونه همراه باشید.
سندروم دختر خوب چیست؟
خیلی از دخترها ممکنه که مهربونی و خوب بودن و رعایت احترام رو با سندروم دختر خوب اشتباه بگیرن. در سندروم دختر خوب فرد هیچ اراده و آزادی عملی نداره و خیلی مطیع و منفعله و این رو به معنای خوب بودن تلقی میکنه. ولی باید بدونیم مهربونی، گذشت و ادب منافاتی با خوب بودن نداره. فرد میتونه صمیمی باشه ولی در عین حال مرز داشته باشه و حد و مرزهایی رو در ارتباط با خودش و دیگران مشخص کرده باشه.
وقتی ما مرز میذاریم یعنی به دیگران داریم یاد میدیم که ما رو چطور بشناسند و به ما چطور احترام بزارند و این اصلاً چیز بدی نیست. کسی که سندروم دختر خوب داره به جای اینکه خودش قاعده و قانون بزاره و اولویتهای زندگیشو و مرزهاشو مشخص بکنه، اجازه میده که بقیه فرمول زندگیشو دستشون بگیرن و به هر سمت و سویی که میخوان هدایت بکنند.
کسی که سندروم دختر خوب داره به جای اینکه به فهم و شعور خودش اعتماد بکنه، مدام چشماشو رو اشتباههای افراد میبنده و دوباره بهشون فرصت میده و دوباره هم از همون ناحیه آسیب میخوره. پس خوب بودن مساوی با مطیع و منفعل بودن نیست. فرد میتونه مهربونی و گذشت و ادب داشته باشه ولی در عین حال مرز داشته باشه و به دیگران خوبی بکنه و خوب رفتار بکنه باهاشون.
ویژگیهای افراد مبتلا به سندروم دختر خوب
این افراد اکثر این ویژگیها را از خودشون نشون میدن:
نگران طرز تفکر دیگران درباره خود
مدام نگران این هستش که دیگران دربارهاش چی فکر میکنند، اگه فلان کار رو بکنه اونها چه برداشتی دربارش دارند و انگار میخواد که همه رو به زور از خودش راضی نگه داره یا کارهایی بکنه که مطابق میل اوناست تا اونها ازش راضی باشن و توجه دریافت بکنه. گاهی وقتا برای اینکه اونها، این رو ترک نکنند و دوستش داشته باشن، ممکنه دست به کارایی بزنه که بقیه حاضر نیستند برای شخص مقابل انجام بدن تا ثابت بکنه که منحصر به فرده و فرد مقابل توجهش به سمت اون جمع بشه و دوستش داشته باشه.
تلاش برای بینقص بودن
این افراد تلاش میکنند که هیچ عیب و نقصی نداشته باشند. چون در ذهن اونا اینطوری هی تلقی شده که اگه عیب و نقص داشته باشی به معنی اینه که باید ازش خجالت بکشی و دچار شرم بشی و اونو از بقیه قایم بکنی وگرنه کسی دوستت نداره.
عدم ابراز خشم
فرد با سندروم دختر خوب وقتی از دست کسی عصبانی میشه یا وقتی که توی دعوا با کسی هست، چیزی نمیگه و ساکت میمونه و تن به خواستههای شخص مقابل میده و اجازه میده که شخص مقابل خشمشو خالی بکنه چون نگران این هست که مبادا ارتباطه خراب بشه و تنها بمونه.
این افراد حتی مهارت حل تعارضو یاد نگرفتند و بلد نیستند که چطور اگه گفت و گویی پیش بیاد یا اختلافی با فردی داشته باشن، بتونن مسئلشونو بیان بکنن و تعارض رو حل بکنن.
عدم اعتماد به نفس و شجاعت کافی
معمولاً دخترهایی که سندروم دختر خوب دارند، نمیتونن حق و حقوقشونو بگیرن. اصلاً نمیدونن حق و حقوقشون چیه که بخوان بفهمن کجا حق و حقوقشون داره ضایع میشه و باید اقدامی داشته باشند. همچنین ابراز وجود کافی ندارند، نمیتونن نه بگن، شهامت کافی برای اینکه خودشونو نشون بدن، ندارن و همچنین خودشونو باور ندارن و معتقدند هیچ کاریو ممکنه که نتونن خوب انجام بدن.
اهمیت بیش از حد به دیگران
معمولا چیزی که در سندروم دختر خوب دیده میشه این هستش که دیگران بهای بیشتری دارند و ارزشمندتر از خود شخص هستن. فرد دیگران رو در اولویت قرار میده و تلاش میکنه که به خواستههای اونها بها بده تا اون چیزی که خودش میخواد. یعنی خود حتی برابر با دیگران هم نیست.
نداشتن حد و مرز روانی، فیزیکی و…
این افراد که سندروم دختر خوب دارن، معمولاً خیلی افراد بسیار پذیرایی هستند و هیچ حد و مرزی در ارتباط خود با دیگران ندارن. چون فکر میکنن اگه حد و مرز وجود نداشته باشه، صمیمیت بین اون و دیگران افزایش پیدا میکنه و این چیز خوبیه چون اونها به حال خودشون رها نمیشن. در حالی که این چیز اشتباهه. وقتی ما با خودمون حد و مرز نذاریم، اجازه میدیم که فرمون زندگیمون دست دیگران باشه و اونا برای ما حد و مرز مشخص بکنن.
علت شکلگیری سندروم دختر خوب
یکی از مواردی که به شدت میتونه در ایجاد و تقویت سندروم دختر خوب تاثیر بذاره، هنجارها و فرهنگ و تربیته. به عنوان مثال وقتی که فرد توی فضایی تربیت شده باشه که برای بقا نیازمند به این باشه که هرچه که والدینش میگن گوش بکنه تا تایید و توجه ازشون دریافت بکنه و حواس اونا به کودکشون باشه، کودک فعال بودن رو سرکوب میکنه و در بزرگسالی هم میتونه ادامه داشته باشه.
گاهی والدین فکر میکنن که کودک علیهشون داره جنگ قدرت میکنه و با روشهای مختلف اونو مورد تنبیه قرار میدن و در نتیجه اینطوری فرد دچار سندروم دختر خوب میشه و منفعل بودن رو در خودش تقویت میکنه. در خانوادههایی که معمولاً دید از بالا به پایین وجود داره و رابطه برابر نیست، نظارت بیش از حد بر روی فرزند وجود داره و سبک فرزندپروری معمولاً سختگیرانه است، احتمال این سندروم وجود داره.
اگه این فرد پا به عرصه نوجوونی بزاره ممکنه که اوضاع خیلی سختتر بشه و خانواده فکر بکنن که خب این دیگه الان داره کسی میشه و اگه جلوشو الان نگیریم تو روی ما وایمیسته. در نتیجه شروع به مقابله با فرزندشون میکنند. میتونن با پاداش دادن به رفتارهایی که در جامعه به عنوان دختر خوب بودن و مثبت کاذب تلقی میشه و تنبیه رفتارهایی که در جامعه به عنوان منفی کاذب تلقی میشه، فرزندشونو تقویت بکنند.
گاهی اوقات هم میتونه شرایط اینطور باشه که والدین برای اینکه بخوان فرزندشون رو به بهترین نحو تربیت بکنند و حمایت زیادی داشته باشند، اجازه نمیدن که بر حسب مرحله سنی و رشدی، فرزندشون مسئولیتی رو متقبل بشه. و این دید رو میدن که نه تو نمیدونی کار خوب چیه من صلاحتو بهتر میدونم؛ در نتیجه دختر ممکنه که خیلی منفعل بشه و هرچی والدینش بگن، گوش بده و از خودش هیچ اراده عملی نداشته باشه.
هنجارهای جامعه یکی از مواردیه که میتونه به شدت در شکلگیری سندروم دختر خوب نقش داشته باشه. جامعه ممکنه که یک سری فعالیتها رو پسرونه و یک سری فعالیتها رو دخترونه تلقی بکنه؛ به عنوان مثال مرد که گریه نمیکنه یا دختر خوب که صداش رو بلند نمیکنه و دختر خوب هرچی هم بگن، ساکته و حرف گوش میکنه و بیاحترامی نمیکنه.
در حالی که اگه این فرد با این باورها بزرگ بشه یاد نمیگیره که حق و حقوقش چیه و اصلاً کجا جایزه که از حقش دفاع بکنه و هرجا بهش بیاحترامی بشه حق خودش نمیدونه که بخواد در مقابل اون بیاحترامی بایسته چون اگه بایسته انگار دختر خوبی نیست. تایید و توجه دیگرانو دریافت نمیکنه و طرد میشه.
درمان سندروم دختر خوب
مراجعه به تراپیست
مهمترین اقدامهایی که نیازه که فردی که مبتلا به سندروم دختر خوب هستش، انجام بده تراپی رفتنه. تراپیست به فرد میتونه کمک بکنه که بر روی عزت نفسش کار بکنه، اینکه با خودش بیشتر آشنا بشه، چه ارزشهایی داره و یک سری اهداف جدید برای خودش تعریف بکنه، مهارتهای مورد نیاز مثل حل تعارض، کنترل خشم و غیره رو یاد بگیره و بتونه تو زندگیش پیادهسازی بکنه، یاد بگیره بر اساس اهدافی که چیده چطور اولویتبندی بکنه، چطور از خودش و اهدافش مراقبت بکنه.
همچنین نیازه که فرد به طرحواره درمانگر مراجعه بکنه چون این افراد معمولاً دچار طرحواره نقص و شرم و طرحواره اطاعت هستند که اینها میتونه در نهایت منجر به این بشه که فرد طرحواره وابستگی بیکفایتی رو در خودش پرورش بده چون خودش رو به اندازه کافی مهم نمید.نه.
عدم سرکوب احساسات
همونطور که در بالا اشاره کردیم دختران مبتلا به سندروم دختر خوب معمولاً احساساتشون رو سرکوب میکنند تا مبادا با ابراز اون فرد روبرو ناراحت بشه یا اونها رو تنها بزاره. بهتره که احساسها به جای اینکه سرکوب بشن، نحوه ابراز درستش یاد گرفته بشه.
خودشناسی
یکی از مهمترین اقدامهایی که افراد مبتلا به سندروم دختر خوب باید انجام بدن خودشناسیه. یعنی خودشونو بشناسند که کی ان؟ چه رسالت و اهدافی دارند و ارزشها و اولویتشون چیه؟ چقدر از خودشون شناخت دارن و چقدر به خودشون بها میدن؟ چه برنامهای برای بها دادن به خود مد نظر دارند؟ تا وقتی فرد خودشو نشناسه فرمون زندگیشو به دیگران داده تا هدایت بکننش.
ابراز وجود و کار بر روی شهامت
در آخر نیازه که فرد یاد بگیره که اصلاً حق و حقوقش چیه، کجا دارن حقشو زیر پا میذارن و چطور باید حقش رو دریافت بکنه. روی ابراز وجود و شهامتش کار بکنه. اگه نظر موافق یا مخالف داره چطور بیان بکنه و حتماً بیان بکنه.
کلام آخر
ما در این مقاله از جوونه در رابطه با این صحبت کردیم که سندروم دختر خوب چیه و چه تفاوتی با خوب بودن داره، ریشههای شکل گیریش مربوط به چی هست، چه نشانههایی داره و افراد برای درمان بهتره که چیکار بکنند.
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
قطعا انتخاب رویکرد مناسب با مسئله به اندازه انتخاب تراپیست میتونه چالش آفرین باشه. آیا شما هم نمیدونید که چه رویکردی میتونه مشکلتون رو بهتر حل بکنه و اثر بخشی بیشتری داشته باشه؟ خیلی از ما اسم رویکردهای مختلفی
این روزها خیلی اصطلاح (شخصیت فوق حساس)HSP رو میشنویم اما شاید خیلی دقیق دربارش ندونیم. آیا شما چنین شخصی هستید یا فردی رو میشناسید که شخصیت حساسی داشته باشه؟ میدونید ویژگی و نشانه های فرد بسیار حساس(HSP)چیه؟ آیا کسی
آیا تاحالا شده که فکر کنید کدوم یکی از ویژگی های شخصیتتون ژنتیکی هست؟ میدونید که ژنتیک میتونه در ایجاد کدوم یک از بیماری های روانی نقش داشته باشه؟ چطور باید اثر ژنتیک رو مدیریت کنید؟ اگه مایلید که