شاخه:
مقایسه روانشناسی زرد و علمی
شاخه:
تو این مقاله از جوونه میخواهیم به این بپردازیم که روانشناسی زرد چیه؟ چه ویژگیهایی داره؟ وقتی افراد بیشتر درباره روانشناسی زرد بدونند در مقایسه روانشناسی زرد و علمی خودشون بهتر میتونن مرز بین روانشناسی زرد و علمی رو تشخیص بدن.
روانشناسی زرد چیست؟
روانشناسی زرد شامل جملههاییه که ظاهرش علمی و روانشناسانه هست در حالی که اگه کمی عمیقتر بشیم و جمله رو به درستی بررسی بکنیم، نه شواهدی پشتشه و نه بر مبنای پژوهش این جمله گفته شده و به عبارتی انگار هیچ پشتوانهای نداره و فردی که این جمله رو گفته ممکنه که حتی در زمینه روانشناسی آکادمیک هیچ اطلاعاتی نداشته باشه یا مدرک معتبر تو این حوزه اخذ نکرده باشه.
معمولاً ظاهر این جملهها خیلی مثبتن یا یک توصیه و نسخه کلی برای همه افراد پیچیده میشه. در حالی که توی روانشناسی آکادمیک فردی که جملهای رو میگه بر مبنای نظریه یا پشتوانه علمیه و در اون حیطه تحصیلات داره و با توجه به منحصر به فرد بودن هر انسانی، توصیههایی بهش میکنه.
مرز بین روانشناسی زرد و روانشناسی علمی باریکه و افراد با افزایش آگاهی در رابطه با روانشناسی زرد و روانشناسی علمی و مقایسه این دو با هم میتونن در راستای سلامت روانشون اقدام بکنند و در دام روانشناسی زرد نیفتند.
ویژگیهای روانشناسی زرد چیست؟
در مقایسه روانشناسی زرد و علمی یکی از نکاتی که حتماً باید بهش پرداخته بشه اینه که روانشناسی زرد چه ویژگیهایی داره. در اینجا میخوایم به برخی از ویژگیهای روانشناسی زرد بپردازیم:
راهکارهای کوتاه مدت
در روانشناسی زرد که فیک سایکولوژی یا پاپ سایکولوژی هم بهش گفته میشه راهکارهایی که داده میشه، کوتاه مدته؛ یعنی یک سری راه حلها برای افراد در نظر گرفته میشه و گفته میشه که اگه افراد این کارها رو انجام بدن، حالشون خوب میشه. اما این راهکارها در کوتاه مدت جواب میده و در بلند مدت اتفاقاً نتیجه معکوس داره. یعنی نه تنها به حل مشکل به طور اساسی پرداخته نمیشه بلکه آسیبهای جدیدی هم به همراه داره و احتمال افسردگی افزایش پیدا میکنه. در نتیجه اوضاع وخیمتر و شدت آسیب بدتر میشه و شاهد این هستیم که در بلند مدت حال فرد به جای اینکه بهتر بشه، بدتر شده.
بدون پشتوانه بودن
یکی دیگه از ویژگیهای روانشناسی زرد در مقایسه روانشناسی زرد و علمی اینه که روانشناسی زرد، علمی نیست. یعنی فرد بر مبنای پژوهش و پشتوانهای حرف نمیزنه و حتی ممکنه توی حیطه روانشناسی تخصص کسب نکرده. و صرفا بخاطر جلب توجه دیگران یا شخصی معروف بودن میاد جملهای رو بیان میکنه و مردم پیرو اون ممکنه بشن.
یکی از راههای شناخت تفاوت روانشناسی زرد و علمی در مقایسه روانشناسی علمی اینه که گاهی اوقات شخصی چون معروفه میاد جملهای رو بیان میکنه و مردم فکر میکنند که چون این شخص معروفه پس صلاحیت لازم رو داره. در حالی که ممکنه که اون شخص معروف تو یه حیطه خاص صلاحیت داشته باشه که در اون حیطه معروف شده، نه توی همه حیطهها. مثلاً اگه انیشتین بیاد یه جملهای در رابطه با روانشناسی بگه لزوماً به این معنا نیست که این جمله علمیه و درسته چون انیشتین حیطه تحصیلیش روانشناسی نبوده و تخصصش توی حوزه دیگه بوده.
وابسته سازی افراد
تفاوت دیگه بسیار مهم در مقایسه روانشناسی زرد و علمی اینه که روانشناسی زرد تلاش میکنه با توصیههایی که میده افراد رو در راستای وابسته کردن به شخص توصیه دهنده هدایت بکنه؛ یعنی طوری باشه که اگه هر کدوم از این افراد به مشکل برخوردند دوباره به شخص توصیه دهنده رجوع بکنن و به اون وابستن و انگار خودشون نمیتونن به تنهایی مسیر زندگیشونو پیش ببرن. در حالی که در روانشناسی علمی یکی از اصول اخلاقی این هستش که جلسههای درمانی به سمتی هدایت بشه که مراجع در جهت استقلالش گام برداره و به مشاور یا تراپیست وابسته نشه.
واقع بینانه نبودن
ویژگی دیگه در مقایسه روانشناسی زرد و علمی که حتماً افراد باید مد نظر قرار بدن و یکی از راههای شناخت روانشناسی زرد هستش اینه که معمولاً جملات روانشناسی زرد واقع بینانه نیست. یعنی انگار محدودیتها رو در نظر نمیگیره یا فقط افراد رو به مثبت دیدن تشویق میکنه؛ در حالی که ما تو دنیایی داریم زندگی میکنیم که هم ویژگیهای مثبت و هم ویژگیهای منفی، هم فرصتها و هم محدودیتها رو با هم باید در نظر بگیریم در غیر این صورت گام بزرگی در راستای شکست برداشتیم.
همچنین در روانشناسی زرد ما شاهد این هستیم که افراد توصیه کننده به ریشه مسئله توجه نمیکنند و عواملی که ممکنه هر فرد رو نسبت به دیگری منحصر بکنند مثل ژنتیک، عوامل خانوادگی، محیطی و غیره نادیده گرفته میشه و یک نسخه کلی برای همه افراد پیچیده میشه و منحصر به فرد بودن اونها کنار میره.
جلب توجه
آخرین نکته در مقایسه روانشناسی زرد و علمی اینه که هدف در روانشناسی زرد جلب توجه مردم و تبلیغاته ولی ظاهرشون ممکنه به شکل و به بهانه تغییر در زندگی مردم و اینکه فرد توصیه دهنده همه مسائل رو میدونه، باشه و فردی که دنبال راه حل هستش گول این تبلیغ رو بخوره و در دام روانشناسی زرد بیفته.
چرا افراد به سمت روانشناسی زرد گرایش دارند؟
اگه افراد علت این رو بدونن که چرا روانشناسی زرد ممکنه براشون جذابیت داشته باشه، ممکنه که بهتر در مقایسه روانشناسی زرد و علمی بتونن عمل بکنند و کمتر در دام بیفتن. برای علتها میتونیم به عوامل زیر اشاره بکنیم:
اینکه ما در دنیایی امروزه داریم زندگی میکنیم که میزان صبر و تاب آوری مردم به شدت کاهش پیدا کرده. افراد دنبال راهکارهایی هستند برای اینکه بتونند سریع به نتیجه برسند و نمیخوان که آزمون و خطا بکنند و شکست بخورن؛ میزان تحمل موندن تو وضعیتی که براشون ابهام داره، کاهش پیدا کرده و میخوان سریع از اون وضعیت خارج بشن و برن دنبال ادامه زندگیشون و حاضر نیستند یه لحظه دقت کنند که تو اون وضعیتی که گیر کردن چی داره میگذره.
افراد تلاش میکنن از تجربه احساساتشون فرار بکنند. علاوه بر اون بسیار این جمله رو شنیدیم از افراد که انتظار دارند وقتی که پیش مشاور میرن، مشاور یا روانشناس بهشون راه حل سریع بده تا مسئلهشونو برطرف بکنه. نمیخوان که خودشون دست به کشف و کندوکاو دنیای خودشون بزنن و راه حل پیدا بکنن، توی حال بدشون بمونن و سریع میخوان از موقعیت فرار بکنند.
از اونجایی که روانشناسی زرد دنبال این هستش که یه نسخه کلی برای همه افراد بپیچه و راه حلهایی سریع بده و همچنین افراد رو تشویق بکنه که به سمت افکار و باورهای مثبت برند و احساسات و افکار منفیشونو سرکوب بکنند، ممکنه که بیشتر در کوتاه مدت برای انسانها خوشایند باشه. در حالی که در بلند مدت عوارض جبران ناپذیری داره. علاوه بر اون ممکنه که روانشناسی زرد دم دستیتر باشه، هزینهاش کمتر باشه و افراد حاضر به اینکه بخوان مدتی صبر بکنند تا با تراپیست مسئلهشون رو حل بکنند، نباشند.
مقایسه روانشناسی زرد و علمی
در اینجا میخواهیم به برخی از مثالهایی در مقایسه روانشناسی زرد و علمی بپردازیم که بیشتر براتون شفاف بشه.
هرچیز که تو رو نکشه قویترت میکنه
در روانشناسی زرد گفته میشه هرچیز که تو رو نکشه قویترت میکنه. در حالی که بعضی از زخمها حتی تا آخر عمر برای ما باز بمونه و تا آخر عمر روی زندگیمون اثر بذاره و گاهاً حتی کمر انسان رو خم بکنه و لزوماً اینطور نیست که هر چیزی که ما رو نکشه بخواد ما رو قویتر بکنه.
نیمه پر لیوان رو ببین
در روانشناسی زرد گفته میشه که نیمه پر لیوان رو ببین یا افکار مثبت داشته باش تا اتفاقهای مثبت برات بیفته. در حالی که در روانشناسی علمی درستتر این جمله اینه که افراد بهتره واقع بین باشند و واقع بین بودن بهتر از مثبت بودن هست و فرد باید نسبت به همه اتفاقها و احساساتش و افکارش پذیرا باشه؛ نه اینکه احساسهای منفی رو پس بزنه و دست به سرکوب و عدم تجربهشون بزنه. همچنین بعضی از اتفاقها هستند که برای همه انسانها رخ میدن و اجتناب از اونها ناگزیره؛ مثل از دست دادن عزیزی.
خواب برای انسانهای تنبله، برای رویاهات باید بیشتر بجنگی
در روانشناسی زرد گفته میشه که خواب برای انسانهای تنبله، برای رویاهات باید بیشتر بجنگی. در حالی که اگه بخواهیم دقیقتر این جمله رو بررسی کنیم تو روانشناسی علمی این جمله زمینهای رو برای کمال گرایی در افراد پرورش میده. ما امروزه خیلی از افراد رو داریم که با استراحت حالشون بد میشه و حس میکنند که از جامعه عقب افتادن و باید استراحت نکنند و سریعتر تلاش بکنند.
افراد باید بدونن حتی تفریح و استراحت و خوابیدن بخشی از مسیر در راه رسیدن به اهدافه و زندگی اینطور نیست که همه چی رو کنار بذاری تا به هدف برسی و بعد تازه بخوای زندگی کنی.
باور داشته باش تو به هرچی که بخوای میرسی
در روانشناسی زرد گفته میشه که باور داشته باش تو به هرچی که بخوای میرسی. در حالی که در روانشناسی علمی گفته میشه که نادیده گرفتن شرایط محیطی، ژنتیکی و غیره و اینکه صرفاً باور کاذب ایجاد بشه، باعث میشه که حال فرد بدتر بشه. به عنوان مثال کسی که قدش کوتاهه هر چقدرم باور داشته باشه که بخواد بسکتبالیست معروفی بشه ولی نمیتونه یا کسی که بشینه باور کنه که پولدار میشه ولی دست به اقدامی نزنه، پول در نمیاره.
چرا افراد به سمت کتابهای روانشناسی زرد میروند؟
گاهی مردم به سمت کتابهای روانشناسی برای درمان میرن. کتاب های خودیاری خوبه اتفاقا و بد نیست و میتونه بهشون کمک بکنه اما باید بطور کلی افراد کتاب درستی رو انتخاب بکنند. به علاوه اینکه اگه مسئلشون عمیقتره حتماً به تراپیست هم مراجعه بکنن. کتابهای زرد چون تیتر و ظاهر جذابی دارند گول زننده هستند و ممکنه که افراد بیشتر ترغیب بشن برای اینکه این کتابها رو بخونن. به علاوه اینکه در بالاترها هم گفتیم چرا افراد به سمت کتاب به سمت روانشناسی زرد کشیده میشن.
همچنین بعضی از کتابهای روانشناسی زرد عبارتند از:
- راز
- بنویس تا اتفاق بیفتد
- چهاراثر
- خودت باش دختر
- و…
معایب روانشناسی زرد در بلند مدت
اگه بخوایم دقیقتر به معایب روانشناسی زرد در مقایسه روانشناسی زرد و علمی بپردازیم میتونیم به این عوامل اشاره بکنیم:
- روانشناسی زرد باعث گمراه کردن افراد میشه و به نوعی مسئولیتها و اضطراب افراد رو بر روی دوش دیگران میاندازه و باعث فرافکنی میشه.
- ممکنه باعث ایجاد آسیبهای جدیدتر در فرد بشه و عدم درمان مسئله اصلی رو به همراه داشته باشه
- ممکنه به صورت اساسی تصور افراد از روانشناسی رو خدشه دار کنه و ممکنه حتی فرد دیگه سمت تراپیست نره
- باعث کاهش عزت نفس در فرد میشه چون وابستگی رو در اون افزایش میده
- دید فرد رو نسبت به دنیا هم مخدوش میکنه چون واقع بینانه دنیا رو نمیبینه
کلام آخر
در این مقاله از جوونه به مقایسه روانشناسی زرد و علمی پرداختیم و ویژگی های روانشناسی زرد رو بیان کردیم و معایب و علت ترغیب افراد به این نوع روانشناسی رو بیان کردیم.
برای اطلاعات بیشتر درباره مقایسه روانشناسی زرد و علمی میتونید منابع زیر رو مطالعه کنید:
سوالات متداول
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
گاهی در روابط عاطفی و جنسی، چالشها و مسائلی به وجود میآید که ممکن است نتوانیم به تنهایی آنها را حل کنیم. این مسائل میتوانند از اضطرابها و استرسهای شخصی گرفته تا اختلافات در رابطه و نارضایتیهای جنسی باشند.
اگه برای شما هم این سوال ها مطرحه که اصلا به چه شرایطی شرایط بحرانی میگن و ویژگی هاش چیه؟ بهتره تو شرایط بحرانی چه کارهایی انجام بدیم که آسیب بیشتری به سلامت روانمون نزنیم؟ افراد در شرایط بحرانی
آیا شما هم جزو افرادی هستید که وقتی از کسی دلخور میشید ناراحتی ها و کدورت ها رو در خودتون میریزید؟ شما چقدر خودتون رو توانمند در پذیرش و سازگاری با دیگران و عقاید متفاوتشون ارزیابی میکنید؟ تا چه