شاخه:
چگونه نقاط کورمان را بشناسیم؟
شاخه:
همه ما انسانها ممکن است نقاط کوری داشته باشیم و به این موارد اگاه نباشیم. به عنوان مثال ممکن است برای همه شما پیش آمده باشد که ناگهان بازخوردی از دیگران دریافت میکنید یا خودتان به نکته ای درون خودتان پی میبرید و از شنیدن آن شوکه میشوید، اینطور فکر میکنید که این جلوی چشمم بود چطور تا الان به این آگاه نشده بودم یا توجه نکرده بودم به این رفتارم؟ آگاهی از این نقاط کور منجر به بهبود عملکرد میشود. اگر میخواهید بدانید که چطور از این نقاط باید آگاه شویم با این مقاله جوونه همراه باشید.
نقاط کور در روانشناسی چیست؟
در روانشناسی، نقاط کور (Blind Spots) به بخشهایی از شخصیت یا رفتار فرد اشاره دارد که خود فرد نسبت به آنها آگاهی ندارد یا آنها را نمیبیند، اما به مرور توسط بازخورد از دیگران یا خودکاوی، به این نقاط کور روانی آگاه میشود. این نقاط کور میتوانند شامل الگوهای رفتاری، باورها، یا عادتهایی باشند که بر تعاملات اجتماعی و تصمیمگیریهای فرد تأثیر میگذارند بدون اینکه فرد خود به آنها توجه داشته باشد.
همچنین بسیاری از اوقات وقتی واژه نقطه کور را میشنویم تمرکزمان را روی وجه های ضعیف یا منفی و ناخوشایند خود میبریم، درحالی که میتوان نقطه کور در روانشناسی بویژه روانشناسی مثبت را اینگونه تلقی کرد که هریک از ما دارای ویژگی های مثبتی هستیم و آن موارد بر روی زندگی ما تاثیر گذار است اما خودمان ممکن است از آنها آگاه نباشیم و بعدا به آن از طریق بازخورد یا خودکاوی پی ببریم.
به عنوان مثال فردی اگر خوب بتواند استعدادش را شناسایی کند و از آن در جهت شغل و رشد استفاده کند اما از این نقاط قوتش آگاه نباشد، این موارد در نقاط کور او قرار دارند. اما بطور کلی در جامعه چنین جا افتاده که وقتی صحبت از نقاط کور میشود نقاط منفی بیشتر به چشم ما آید و برجسته است. بطور کلی پی بردن به نقاط کور در روانشناسی مانند این است که شما روبروی آیینه ای قرار بگیرید و بتوانید بهتر خود را ببینید.
بطور کلی آگاهی از این نقاط کور میتواند مزایایی هم برای ما داشته باشد. از جمله:
- خودآگاهی بیشتری
- ارتباطات بهتر با دیگران
- حل کردن تعارضهای درونی یا مشکلات ناخودآگاه
- تصمیمات دقیقتر و منطقیتر
نقاط کور روانشناختی
نقطه کور در مدل پنجره جوهری
این مدل یک ابزار ساده برای درک خودآگاهی و روابط بین فردی است. نقاط کور روانی در این مدل به قسمتهایی از رفتار یا شخصیت ما اشاره دارد که دیگران بهراحتی آنها را میبینند، اما خودمان کاملاً از آنها بیخبریم.
مثلاً شاید شما همیشه در جلسات صحبت دیگران را قطع کنید و این موضوع برای اطرافیانتان کاملاً واضح باشد، اما خودتان متوجه نشوید. این رفتار، یک نقطه کور است. چون این نقاط کور روانشناختی میتوانند مانعی برای ارتباطات مؤثر باشند. اگر کسی این موضوع را به شما نگوید، ممکن است باعث شود که دیگران شما را فردی بیملاحظه بدانند.
نقاط کور در روانکاوی و ناهشیار
فروید معتقد بود که ما لایههایی از ذهن داریم: هشیار، نیمههشیار، و ناهشیار. نقاط کور روانشناختی در اینجا یعنی چیزهایی که در ناهشیار ما پنهان شدهاند و بهطور مستقیم روی رفتار و احساسات ما تأثیر میگذارند، بدون اینکه خودمان متوجه باشیم.
مثلاً شاید در کودکی حسادت شدیدی به خواهر یا برادرتان داشتید، اما این حسادت را سرکوب کردهاید. حالا در بزرگسالی، بدون اینکه بدانید، در برابر موفقیت دیگران احساس ناراحتی میکنید. این یک نقطه کور است که اگر کشف شود، میتوانید با آن کنار بیایید و رشد کنید.
تعصبها و پیشفرضهای ناخودآگاه
نقاط کور روانشناختی میتوانند شامل تعصبها یا باورهایی باشند که به آنها آگاه نیستیم، اما روی تصمیمات و رفتار ما اثر میگذارند. مثلاً شاید فکر کنید که هیچوقت درباره دیگران قضاوت نمیکنید، اما وقتی کسی با ظاهر متفاوتی وارد اتاق میشود، ناخواسته نظر خاصی درباره او پیدا میکنید.این تعصبها اغلب در ناخودآگاه ما شکل میگیرند و خودمان از آنها خبر نداریم. آگاهی از این نقاط کور میتواند کمک کند تا عادلانهتر و بازتر رفتار کنیم.
چرا این نقاط کور به وجود میآیند؟
نبود خودآگاهی
خیلی وقتها ما به رفتارهای خودمان توجه نمیکنیم. زندگی روزمره و عادتهای ما باعث میشوند که برخی رفتارها برایمان عادی شوند. مثال: فرض کن همیشه در مکالمات حرف دیگران را قطع میکنی. برای خودت این فقط شور و هیجان برای صحبت است، ولی دیگران ممکن است تو را بیملاحظه یا عجول ببینند. چون خودت به رفتارهایت عادت کردهای، این موضوع از دیدت مخفی مانده.
مکانیزمهای دفاعی
گاهی ذهن ما ناخودآگاه چیزهایی را از خودمان پنهان میکند تا با احساسات ناراحتکننده مواجه نشویم. این موضوع بخشی از مکانیزمهای دفاعی روان است و در شکلگیری نقاط کور روانشناختی ما نقش دارد. مثال: شاید در دل خودت حسادت شدیدی به موفقیت دوستت داشته باشی، اما این حسادت را به شکل “او فقط خوششانس بوده” تعبیر کنی تا خودت اذیت نشوی.
نبود بازخورد از دیگران
گاهی هم دلیل نقاط کور روانشناختی این است که هیچکس به ما بازخورد نمیدهد. اگر کسی صادقانه رفتارهای ما را گوشزد نکند، ما همچنان به همان مسیر ادامه میدهیم. مثال: فردی ممکن است در تیم کاری بسیار سلطهگر باشد، اما چون هیچکس جرئت ندارد این موضوع را بگوید، او فکر میکند که فقط آدم جدی و سختکوشی است.
نقاط کور روانشناختی و انواع آن
در اینجا میخواهیم برخی از انواع نقاط کور را برایتان توضیح دادیم تا با آگاهی بیشتر بتوانید نقاط کور روانشناختی بیشتری را در خود شناسایی کنید.
نقاط کور رفتاری
این نقاط به رفتارهایی اشاره دارند که فرد از تأثیر آنها روی دیگران آگاه نیست.
مثال:
- فردی که همیشه صحبت دیگران را قطع میکند، فکر میکند صرفاً هیجانزده است، اما دیگران او را بیملاحظه میبینند.
- کسی که به ندرت احساساتش را نشان میدهد، شاید گمان کند قوی است، اما اطرافیان او را سرد و بیاحساس میدانند.
نقاط کور عاطفی
این نقاط مربوط به احساساتی هستند که فرد یا از آنها بیخبر است یا سعی میکند آنها را نادیده بگیرد.
مثال:
- ممکن است به موفقیت یک همکار حسادت کند، اما آن را به شکل “او فقط خوششانس بوده” توجیه کند.
- فردی که بهانه میآورد کار جدیدی را شروع نکند، درواقع از شکست میترسد، اما خودش این را قبول ندارد.
نقاط کور در روابط اجتماعی
این نقاط شامل رفتارهایی است که در روابط نزدیک دیده میشود و ممکن است به کیفیت ارتباط آسیب بزند.
مثال:
- کسی که به ندرت اشتباهاتش را میپذیرد، فکر میکند این نشانه قدرت است، اما دیگران آن را غرور میبینند.
- فردی که بیش از حد زندگی دیگران را مدیریت میکند، ممکن است نیت خوبی داشته باشد، اما اطرافیان او را سلطهجو بدانند.
نقاط کور مثبت (نقاط قوت پنهان)
گاهی افراد از تواناییها یا ویژگیهای مثبت خود آگاه نیستند.
مثال:
- کسی که ایدههای جالبی دارد، فکر میکند این کاملاً عادی است و متوجه ارزش خلاقیتش نیست.
- فردی که همیشه حامی دوستانش است، ممکن است خودش را دستکم بگیرد و این ویژگی را مهم نداند.
چند مثال از نقطه کور
در اینجا میخواهیم برای آشنایی بیشترشما با نقاط کور احساسی و… برخی از انواع نقاط کور روانشناختی را بیان کنیم. این مثالها نشان میدهند که نقاط کور میتوانند در حوزههای مختلف زندگی وجود داشته باشند و شناسایی و کار روی آنها میتواند به بهبود خودآگاهی و رشد شخصی کمک کند.
تعصب بیاطلاع (Unconscious Bias)
تعصب بیاطلاع در نقاط کور روانشاختی به باورها و نگرشهایی اشاره دارد که بهطور ناخودآگاه بر رفتار و تصمیمات فرد تأثیر میگذارد بدون اینکه او از آنها آگاه باشد. به عنوان مثال: یک مدیر ممکن است بهطور ناخودآگاه ترجیح دهد کارکنان خود را از میان افرادی با پیشزمینههای فرهنگی مشابه انتخاب کند، بدون اینکه این موضوع را به صورت آگاهانه بداند.
نادیدهگرفتن بازخوردها
این مورد در نقاط کور در روانشناسی به وضعیتی اشاره دارد که فرد بازخوردها و انتقادات سازندهای که از دیگران دریافت میکند را نادیده میگیرد. به عنوان مثال: فردی که همواره در کارهای تیمی مشکل دارد اما به جای شنیدن و بررسی بازخورد همکاران، بازخوردها را رد می کند و خود را مقصر نمیداند.
خودبزرگبینی (Overestimation of Abilities)
در این مورد از نقاط کور در روانشناسی، فرد ممکن است تواناییها و مهارتهای خود را بیش از حد ارزیابی کند، که این میتواند منجر به انتظارات نادرست و شکستهای پیدرپی شود. به عنوان مثال: فردی که تصور میکند میتواند به راحتی در یک مسابقه دو ماراتن برنده شود، بدون اینکه به اندازه کافی تمرین کرده باشد.
مشکلات ارتباطی
ارتباطات نقش بسزایی در زندگی همه ما دارند. اگر فردی در این زمینه نقاط کوری داشته باشد باید در راستای اصلاح آن حتما اقداماتی انجام دهد. مشکل در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران که میتواند شامل ناتوانی در گوش دادن فعالانه، ناتوانی در بیان احساسات یا افکار خود به صورت واضح به دیگران یا مشکل در درک احساسات دیگران باشد. به عنوان مثال: فردی که همیشه در مکالمات قطع کلام میکند و به دیگران اجازه نمیدهد نظر خود را بیان کنند. تقویت هوش هیجانی در این حیطه میتواند کمک بسیاری به فرد بکند.
احساسات مخفی
هر یک از ما ممکن است برحسب تجربیات و شرایط، احساساتی را درون خود سرکوب کرده باشیم بی آنکه از آنها گاها اطلاع داشته باشیم. عدم آگاهی فرد نسبت به احساسات خود(اینکه در حال تجربه چه احساسی است؟) یا سرکوب آنها میتواند تأثیرات منفی بر رفتار و تصمیمگیریهای او داشته باشد. به همین جهت جزو نقاط کور در روانشناسی تلقی میشود. به عنوان مثال: فردی که خشم خود را سرکوب میکند و به جای مواجهه با آن، دچار انفجارهای ناگهانی خشم میشود.
عدم آگاهی از چرخه های تکراری
یکی از موارد بسیار مهم در نقاط کور روانشناختی این مورد میباشد. برای بسیاری از افراد پیش آمده که در چرخه های معیوبی گیر می افتند و مهارتهای مقابله و مواجهه سازگار با آن اتفاق را بلد نیستند یا ویژگی و رفتارهایی را دارند و با تکرار آن دوباره به موقعیت کنونی رسیده اند که برایشان خوشایند نیست و در بسیاری از موارد افراد از چرخه درحال تکرار آگاه نیستند و رابطه بین کارهایشان و نتایج را نمیتوانند درک کنند.
در این قسمت آگاهی از نقاط کور روانشناختی به شما این کمک را میکند که رابطه بین کار و نتیجه را درک کرده و از تکرار چرخه جلوگیری کنید. داشتن طرحواره های مختلف یکی از مواردی است که منجر به تکرار چرخه کاذب میشود.
چطور متوجه نقاط کورمان بشویم؟
شناسایی نقاط کور روانشناختی میتواند یک فرآیند چالشبرانگیز باشد، اما با استفاده از روشهای مختلف میتوانید این کار را انجام دهید. در اینجا چندین راهکار برای شناسایی نقاط کور روانی ارائه شده است:
دریافت بازخورد از دیگران
از دوستان، خانواده، همکاران، یا مربیان خود بخواهید که بازخورد صادقانهای درباره رفتارها و عملکرد شما ارائه دهند. مثال: میتوانید از همکارانتان بپرسید که چه جنبههایی از رفتار شما نیاز به بهبود دارد یا از دوست نزدیکتان بپرسید که آیا نقاط ضعفی در شخصیت شما میبیند که خودتان از آنها آگاه نیستید.
خودبازتابی و نوشتن
نوشتن روزانه یا هفتگی در یک دفترچه میتواند به شما کمک کند تا رفتارها و احساسات خود را بهتر بشناسید. مثال: هر روز احساسات و تجربیات خود را بنویسید و به دنبال الگوهایی بگردید که ممکن است نشاندهنده نقاط کور احساسی شما باشند.
شرکت در دورههای آموزشی و کارگاهها
شرکت در دورهها و کارگاههای مربوط به توسعه فردی و مهارتهای ارتباطی میتواند به شما کمک کند تا نقاط کور احساسی خود را شناسایی کنید. مثال: شرکت در کارگاههای هوش هیجانی یا ارتباطات موثر میتواند دیدگاههای جدیدی به شما بدهد و به شناسایی نقاط ضعفتان کمک کند.
استفاده از تستهای روانشناسی
انجام تستهای شخصیتی میتواند به شناسایی نقاط کور قوت و ضعف شما کمک کند. در ادامه چند تست که در شناسایی نقاط کور روانشناختی میتواند به شما کمک کند آورده شده است.
مشاهده و تحلیل رفتارها
به رفتارهای خود در شرایط مختلف توجه کنید و ببینید که چگونه دیگران به شما واکنش نشان میدهند. مثال: اگر متوجه شدید که همکارانتان در جلسات کمتر با شما صحبت میکنند، ممکن است یک نقطه کور در ارتباطات خود داشته باشید.
مشاوره با روانشناس
مشاوره با یک روانشناس میتواند به شما کمک کند تا نقاط کور روانی خود را شناسایی و بر روی آنها کار کنید. جلسات مشاوره فردی با روانشناس میتواند به شما درک بهتری از رفتارها و افکار ناخودآگاهتان میدهد.
چه تست هایی در شناسایی نقاط کور در روانشناسی موثر هستند؟
چندین تست روانشناسی وجود دارند که میتوانند به شناسایی نقاط کور در روانشناسی کمک کنند و به افزایش خودآگاهی و رشد شخصی شما منجر شوند. در اینجا برخی از این موارد آورده شده است:
- تست شخصیت مایرز-بریگز (MBTI):
این تست به شناسایی تیپ شخصیتی شما کمک میکند و میتواند نقاط قوت و ضعف شما را روشن کند.
- تست نئو پیآر (NEO PI-R):
این تست پنج عامل بزرگ شخصیت (مدل پنجعاملی) را ارزیابی میکند و میتواند به شناسایی جنبههای مختلف شخصیت شما کمک کند.
- تست نقاط قوت VIA:
این تست به شناسایی نقاط قوت و ویژگیهای مثبت شما کمک میکند که میتواند نقاط کور شما را در حوزههای خاصی آشکار سازد.
- تست هوش هیجانی (EQ):
این تست به ارزیابی توانایی شما در شناسایی، استفاده، درک و مدیریت احساسات کمک میکند و میتواند نقاط کور در زمینه هوش هیجانی را روشن کند.
- تست سبکهای تفکر هرمان (HBDI):
این تست به شناسایی سبکهای تفکر و پردازش اطلاعات شما کمک میکند و میتواند نقاط کور مرتبط با نحوه تفکر شما را مشخص کند.
نقش فرهنگ در شکل دادن نقاط کور روانی
فرهنگ نقش بسیار مهمی در شکلگیری و تقویت نقاط کور روانی در افراد دارد. باورها، ارزشها و هنجارهای فرهنگی تأثیر زیادی روی نحوه تفکر، رفتار و خودآگاهی افراد میگذارند.
هر فرهنگی ارزشها و هنجارهای خاصی را ترویج میدهد که ممکن است برخی ویژگیهای فردی را تقویت کند و برخی دیگر را سرکوب. این میتواند باعث شود فرد به برخی جنبههای شخصیت خود بیتوجه باشد. مثال: در فرهنگهای جمعگرا (مثل ایران)، خودمحوری یا بیان بیشازحد نیازهای شخصی ممکن است بهعنوان یک ضعف تلقی شود، بنابراین فرد ممکن است تمایل واقعی خود را نادیده بگیرد و متوجه نیازهای درونیاش نباشد. در فرهنگهای فردگرا، توجه به دیگران و احساساتشان ممکن است کمرنگ شود، و فرد از اثر رفتارهای خود بر اطرافیان بیخبر باشد.
فرهنگها اغلب باورهایی ایجاد میکنند که از روبهرو شدن با ضعفها جلوگیری میکند. مثال:در جوامعی که شکست بهشدت مورد قضاوت قرار میگیرد، افراد ممکن است نقاط ضعف خود را نپذیرند و آنها را توجیه کنند (مثل “من شکست نخوردم، شرایط بد بود”). همچنین فرهنگ میتواند بازخورد دیگران را محدود کند یا از اهمیت آن بکاهد. مثال: در فرهنگهایی که انتقاد مستقیم ممنوع است، فرد ممکن است هیچوقت متوجه نقاط ضعف خود نشود.
کلیشهها میتوانند برخی نقاط کور روانشناختی را ایجاد کنند یا تقویت کنند. مثال: در برخی جوامع، زنان ممکن است به دلیل کلیشههای جنسیتی، از تواناییهای رهبری خود بیخبر باشند. مردان ممکن است احساسات خود را سرکوب کنند چون فرهنگ، احساسات را نشانه ضعف میداند. فهم فرهنگ کمک میکند تا بفهمیم چرا برخی نقاط کور در افراد مشترک است. آگاهی از نقش فرهنگ میتواند به شناسایی نقاط کور روانی و رفع آنها کمک کند. شناخت این موضوع باعث میشود در قضاوت رفتار دیگران حساستر و آگاهتر عمل کنیم.
چطور بازخوردهای دیگران را ارزیابی کنیم؟
برای ارزیابی صحت و صداقت بازخوردهایی که از دیگران در جهت شناسایی نقاط کور روانشناختی دریافت میکنید، میتوانید از چندین راهکار و استراتژی استفاده کنید. این روشها به شما کمک میکنند تا بازخوردها را به دقت تحلیل و ارزیابی کنید:
بررسی منبع بازخورد و اعتبار آن
یکی از نکاتی که میتواند در شناسایی و اصلاح نقاط کور روانشناختی موثر باشد توجه به منبع پرسش است. به اعتبار و رابطه خود با فردی که به شما درباره نقاط کورتان بازخورد میدهد توجه کنید. اگر فردی که بازخورد میدهد، به شما نزدیک و قابل اعتماد است و شما را کمی بهتر میشناسد و از سایر افراد عادی نزدیکتر است، احتمال اینکه بازخورد او صادقانه باشد بیشتر است.
به عنوان مثال: بازخورد از یک دوست نزدیک که همیشه صادقانه نظر میدهد، معمولاً معتبرتر از بازخورد از یک فرد ناشناس یا کسی که شما را به خوبی نمیشناسد، است. اما لزوما به این معنا نیست که افرادی که از ما دورتر هستند نمیتوانند نقاط کور احساسی ما را بیان کنند.
تحلیل جزئیات بازخورد
بعد از آنکه بازخوردی از نقاط کور روانی خود گرفتید بهتر است آن را تحلیل کنید. بازخوردهای دقیق و مستند یا همراه با مصداق معمولاً معتبرتر از بازخوردهای کلی و مبهم هستند. به عنوان مثال: اگر بازخورد شامل جزئیات مشخصی از رفتار شما باشد، این نشان میدهد که فرد بازخورد را با دقت داده است.
جستجوی الگوها و همسانی بازخوردها
اگر چندین نفر بازخورد مشابهی درباره نقاط کور روانی به شما دادهاند، احتمال بیشتری وجود دارد که بازخوردها دقیق و صادقانه باشند. به عنوان مثال: اگر چندین نفر به شما گفته اند که هنگام صحبت بقیه حرفشان را قطع میکنید احتمال بیشتری وجود دارد که این بازخورد صادقانه و درست باشد.
احساسات و تن صدای فرد
یک از نکاتی که میتواند به شما کمک کند که بهتر نقاط کور روانی خود را بشناسید، توجه به زبان بدن افراد هنگام بازخورد است. توجه به نحوه ارائه بازخورد میتواند به شما در ارزیابی صداقت آن کمک کند. به عنوان مثال تن صدای آرام و رفتارهای صادقانه معمولاً نشاندهنده بازخوردی صادقانه هستند. اگر فردی با شما با تن صدای آرام و بدون تعصب صحبت میکند و به نظر میرسد که هدف او کمک به شماست، احتمال اینکه بازخورد او صادقانه باشد بیشتر است.
پرسیدن سوالات بیشتر و شنونده فعال بودن
هنگام دریافت بازخورد درباره نقاط کور در روانشناختی بهتر است بجای حالت تدافعی داشتن، گشوده باشید و خوب به صحبتهای شخص مقابل گوش دهید. نه اینکه گوش دهید تا جوابی یا توجیهی به او ارائه دهید. همچنین برای درک بهتر و ارزیابی صحت بازخورد، سوالات روشن کننده بیشتری بپرسید. مثال: سوالاتی مانند “میتوانید مثال خاصی بزنید؟” یا “چگونه میتوانم این رفتار را بهبود دهم؟” بپرسید تا بازخورد دقیقتری دریافت کنید.
مشاوره با افراد معتمد
بازخوردهایی که دریافت کردهاید را با افراد معتمد در میان بگذارید و نظر آنها را جویا شوید. به عنوان مثال: بازخوردی را که از یک همکار دریافت کردهاید با یک دوست صمیمی در میان بگذارید و ببینید که آیا او نیز نظر مشابهی دارد یا نه. این کار به شما دید همیقتر و جامعتری از نقاط کور روانی تان میدهد.
نگاه به سابقه فرد و تاریخچه بازخورد
خوب است در ارزیابی نقاط کور روانشناختی این نکته را مد نظر داشته باشید و بررسی کنید که آیا فردی که بازخورد میدهد، در گذشته نیز بازخوردهای صادقانهای به شما داده است یا نه. مثال: اگر فردی در گذشته نیز بازخوردهای سازنده و صادقانهای به شما داده، احتمال اینکه بازخورد فعلی او نیز صادقانه باشد بیشتر است.
با استفاده از این راهکارها، میتوانید بازخوردهایی که دریافت میکنید را بهتر ارزیابی کنید و اطمینان حاصل کنید که آنها دقیق و صادقانه هستند. و سپس در راستای حل آن اقداماتی کنید.
آیا صرف آگاهی میتونه منجر به تغییر بشه و رفتار غلط دیگه تکرار نشه؟
آگاهی اولین و مهمترین قدم در مسیر تغییر است، اما به تنهایی کافی نیست تا منجر به تغییر پایدار در رفتار شود. برای تغییر واقعی و جلوگیری از تکرار رفتار غلط و نقاط کور روانی ، نیاز به مراحل و اقداماتی داریم که در ادامه بیان میشوند.
بعد از شناسایی نقاط کور چه باید کرد؟
شناسایی نقاط کور یک گام مهم در جهت بهبود خودآگاهی و رشد شخصی است، اما اقدامات بعدی نیز به همان اندازه مهم هستند. آگاه شدن از نقاط کور روانشناختی اولین قدم برای رشد فردی و بهبود روابط است. اما بعد از شناخت آنها، اقدامات مشخصی لازم است تا بتوانیم این نقاط را مدیریت یا اصلاح کنیم. در ادامه، راه هایی برای برخورد با نقاط کور احساسی و اقدامات پس از آن ارائه شده:
پذیرش بدون قضاوت
اولین واکنش بعد از کشف یک نقطه کور ممکن است احساس شرم، ناراحتی یا دفاع از خود باشد. اما مهم است که به جای قضاوت، آن را بپذیریم. پذیرش باعث میشود بتوانید با خودتان صادق باشید و برای تغییر قدم بردارید. مثال: اگر متوجه شدی که همیشه در مکالمات دیگران را قطع میکنی، به جای توجیه یا انکار، بپذیر که این رفتار روی دیگران تأثیر منفی دارد.
دریافت بازخورد از دیگران
افراد اطراف شما میتوانند دیدگاه بهتری درباره رفتارها و نقاط کور شما داشته باشند. از آنها بپرسید و نظرشان را بشنوید. با افرادی که به آنها اعتماد داری صحبت کن. بگو: “دوست دارم صادقانه به من بگویی که چه رفتارهایی ممکن است از نظر تو بهبود پیدا کنند.”بازخورد را بدون دفاع یا ناراحتی گوش کنید.
تمرین خودآگاهی
خودآگاهی به معنی بررسی مداوم رفتارها و احساسات است. تمریناتی مثل مدیتیشن، نوشتن در دفتر روزانه، یا تحلیل رفتارهایتان میتواند به درک بهتر نقاط کور کمک کند. مثال: اگر متوجه شدی که همیشه عصبانی میشوی اما دلیلش را نمیدانی، میتوانی افکارت را بنویسی تا الگوهای پشت این احساسات را پیدا کنی.
اصلاح یا مدیریت نقاط کور
پس از شناسایی، سعی کنید رفتار یا احساستان را مدیریت کنید. برای نقاط کور روانی ناپسند: جایگزینهای مثبت پیدا کنید. مثلاً اگر متوجه شدید انتقادپذیر نیستید، شروع به تمرین گوش دادن و درخواست توضیح بیشتر کنید. برای نقاط کور مثبت پنهان: اگر فهمیدید در کاری استعداد دارید اما به آن توجه نمیکردید، روی آن تمرکز کنید و مهارتتان را توسعه بده.
تعیین هدف و برنامهریزی
اهداف مشخص و واقعبینانهای برای بهبود نقاط کورروانی خود تعیین کنید. مطمئن شوید که این اهداف قابل اندازهگیری و دستیافتنی هستند. یک برنامه عملیاتی برای رسیدن به این اهداف ایجاد کنید. برنامهها باید شامل گامهای کوچک و مشخصی باشند که میتوانید برای رسیدن به هدف نهایی بردارید.
کمک گرفتن از مشاور یا روانشناس
اگر احساس کردید که برخی نقاط کور روانشناختی تان خیلی عمیق یا پیچیده هستند (مثلاً به باورهای ناخودآگاه یا آسیبهای گذشته مربوط میشوند)، یک مشاور میتواند به شناسایی و کار روی آنها کمک کند.
صبور بودن و تمرین مستمر
تغییر نقاط کور زمانبر است. به خودتان فرصت بدهید و با تمرین مداوم، تغییرات را به عادت تبدیل کنید. مثال: اگر متوجه شدیید که در ابراز احساسات مشکل دارید، هر هفته روی یک احساس خاص تمرکز کنید و درباره آن با کسی صحبت کنید.
مدارا و مهربانی با خود
در این مسیر شفقت به خود را فراموش نکنید. تغییر و بهبود نیاز به زمان دارد و اشتباهات جزئی از فرآیند یادگیری هستند. مثلا، به خود بگویید که اشتباهات بخشی از مسیر رشد و یادگیری هستند و به جای سرزنش خود، از آنها درس بگیرید.
کلام آخر
ما در این مقاله از جوونه درباره نقاط کور روانشناختی صحبت کردیم. اینکه مزایای شناسایی آنها چیست و چگونه میتوانیم نثاط کور روانی خود را شناسایی کنیم وپس از آن چه باید بکنیم.
برای اطلاعات بیشتر در این حوزه میتوانید منابع زیر را هم مطالعه کنید:
Alexithymia Might Be the Reason It’s Hard to Label Your Emotions
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
استرس یکی از واکنشهای طبیعی بدن به تغییرات و چالشها در زندگی است. در حالت عادی، وقتی با شرایط استرسزا روبهرو میشویم، بدن ما بهطور موقت وارد حالت آمادهباش میشود و این احساس میتواند به ما کمک کند که
همه ما انسانها ممکن است نقاط کوری داشته باشیم و به این موارد اگاه نباشیم. به عنوان مثال ممکن است برای همه شما پیش آمده باشد که ناگهان بازخوردی از دیگران دریافت میکنید یا خودتان به نکته ای درون خودتان
تا حالا شده صبح از خواب بیدار بشی و حس کنی از کل روزت میترسی؟ به نظرت چرا بعضی از ما صبحها اضطراب داریم، حتی وقتی دلیلی براش نیست؟ وقتی صبحها مضطرب بیدار میشی، اولین کاری که میکنی چیه؟