شاخه:
توصیه هایی به قربانیان خشونت خانگی
شاخه:
«خانم دکتر دیگه خسته شدم.. اوایل خیلی دوست داشتم همسرمو ولی الان دیگه متنفرم ازش. تمام بدنمو سیاه و کبود کرده. دیگه حتی روم نمیشه با این قیافه و آسیب و کبودی بیرون برم. خیلی شکاکه اونقدر که کلافم کرده و اجازهه نمیده تلفنی حتی با خانوادم حرف بزنم…»
اگه این دیالوگ ها براتون آشناعه با این مقاله از جوونه همراه باشید چون میخواییم درباره خشونت خانگی و قربانیان خشونت خانگی صحبت کنیم.
اما قبل از اینکه توصیههایی به قربانیان خشونت خانگی بدیم، بهتره بدونید که خشونت خانگی چیه و چه مصداقهایی داره. اولین سوالی که فرد باید بپرسه اینه که آیا درگیر خشونت خانگی شده یا نه؟ خیلی از افراد هستند که نمیدونن قربانی خشونت خانگی شدن و به زندگی ادامه میدن. اگه افراد تعریف واضحتری از خشونت خانگی رو مد نظر داشته باشند و مصداقهاشو بدونن، بهتر میتونن در راستای زندگیشون گام بردارند و بدونن که چه کارهایی باید انجام بدن.
خشونت خانگی چیست؟
خشونت خانگی یعنی بدرفتاری عمدی و آگاهانه ( اعم از جسمی، جنسی، روانی، اقتصادی و…) که آزار و آسیب یا حمله به دیگران رو در پی داشته باشه و در خانه یا بین اعضای خانواده باهم یا فامیل با اعضا خانواده رخ بده، خشونت خانگی نامیده میشه.
انواع خشونت خانگی
در اینجا به بعضی از بدرفتاریها یا خشونتهای خانگی و مصداقش میخوایم بپردازیم که قربانیان خشونت خانگی ممکنه درگیرش باشن. این خشونت ها عبارتنداز:
- بدرفتاری جسمی
- بدرفتاری جنسی
- بدرفتاری مالی
- بدرفتاری روانی یا عاطفی
بدرفتاری و خشونت جسمی
در خشونت جسمی فرد آزارگر، دست به رفتار خفه کردن، تهدید به آسیب جسمانی، منع دریافت کمک پزشکی (یعنی اجازه نده فرد مقابل بره دکتر، وقتی که نیاز به دکتر داره و حالش خوب نیست) کتک زدن، ضربه زدن یا هول دادن شخص مقابل میکنه.
بدرفتاری و خشونت جنسی
اینکه فرد آزارگر به اجبار شخص مقابل رو وادار به رابطه جنسیکنه علی رغم میلش، هم خوابگی اجباری و تجاوز.
بدرفتاری یا خشونت روانی یا عاطفی
فرد آزارگر شروع به گسلایت کردن شخص مقابل میکنه. ممکنه که تحقیر، توهین و سرزنشش کنه. گاها ممکنه دست به دستکاری عمدی وقایع و وارد کردن اضطراب روحی به شخص مقابل کنه. تهدید و آسیب رسوندن به قربانی، محروم کردن فرد از حمایت، مسئولیت خود رو در اتفاقها به گردن نگرفتن و مسئولیت مضاعف و عذاب وجدان به قربانی هم سایر مصداق ها هستند.
بدرفتاری یا خشونت مالی
فرد آزارگر مانع این میشه که شخص مقابل کار کنه، پولی بهش نده درصورتی که نیاز داره به پول، تهدید قربانی و وادار کردنش به این کار که به جای اون چک یا سفته امضا بکنه و اون رو بدهکار کنه.
گاهی اوقات شخص تهدید به خودکشی یا خودزنی میکنه برای اینکه فرد مقابل رو نگه داره. این میتونه نوعی خشونت تلقی بشه. همچنین خشونت خانگی میتونه خشونت مادر علیه فرزند باشه. یعنی مادر از وظیفش کوتاهی بکنه. به عنوان مثال برای تربیت کودک بهش غذا نده، شیر نده یا از این عبارت استفاده کنه که من دیگه مامان تو نیستم، گاها تنبیه بکنه اونو (به ویژه تنبیه بدنی) یا از حمایت محرومش بکنه.
چرا افراد دست به خشونت میزنند؟
اینکه چرا افراد دست به خشونت میزنن، میتونه علتهای متفاوتی داشته باشه. در اینجا میخواییم به بعضی از این علتها بپردازیم:
کنترل و کسب قدرت
یکی از علتهایی که خیلی میتونه رایج باشه برای اینکه افراد دست به خشونت بزنند اینه که بخوان روی فرد مقابل کنترل داشته باشند. این افراد دوست دارن که قدرت داشته باشند و هیچ آزادی عمل و نظری رو برای شخص مقابل قائل نمیشن و ممکنه که حتی این رو هم نشانه دوست داشتن تلقی بکنن
اشتباه گرفتن غیرت با شکاکی
متأسفانه یکی از مواردی که توی کشور ما ممکنه که جریان داشته باشه، اشتباه گرفتن غیرت با شکاکی زیاد هستش. ممکنه که فرد در دوران آشنایی، در شخص مقابل رفتارها و نشونه هایی رو ببینه اما اونها رو نشونه غیرت تلقی بکنه. ولی وقتی با همدیگه ازدواج میکنند و زیر یه سقف میرن، متوجه میشه که همسرش بسیار شکاک هستش.
یکی از این نشونه ها اینه که در اوایل دوران آشنایی فرد اجازه نمیده که آزادی عمل داشته باشه، خودش بخواد تنها با دوستاش جایی بره و غیره. هرجا بخواد بره سریع حالت حامی بگیره و بگه: «من میرسونم» و خیلی مراقبت زیاد داشته باشه. ممکنه که این رفتارها یه نشونه هشدار باشه برای اینکه این فرد میتونه خیلی شکاک باشه و بعد با حامی بودن و غیرت اشتباه گرفته بشه.
اختلال روانی
وقتی فرد اختلال روانی داشته باشه، حتماً نیازه که به تراپیست مراجعه کنه برای اینکه درمان بشه.
وقتی فرد دچار اختلال پارانوئید باشه یا توهم خیانت داشته باشه، علیرغم اینکه شخص مقابل ممکنه حتی هیچ کاری نکرده باشه اما قربانی میشه. جالبه بدونید که فردی که این اختلال یا این توهم رو داره، بدون اینکه شواهد و دلایل معتبری داشته باشه که با زمینه زندگی تناسب داشته باشه، همچنان اون باور رو داره و شروع به آزارگری میکنه.
اگه فرد اختلال شخصیت ضد اجتماعی داشته باشه، ممکنه که در ابتدا اینطور خودشو نشون بده که خیلی فرد جذابیه، خیلی باهوشه، خیلی عاقله و یه سری ویژگیها از خودش نشون بده؛ بعد که قربانی رو به دام انداخت روی واقعیشو نشون بده و اون وقت فرد قربانی خشونت خانگی میشه.
همچنین اگه فرد سادیسم داشته باشه از آزار دادن قربانی لذت میبره.
خیانت
گاهی اوقات اگه یکی از زوجین خیانت کرده باشه، مخصوصاً اگه از طرف زن این اتفاق افتاده باشه، مرد با انواع روشها زن رومورد خشونت خانگی قرار میده.
فرهنگ جامعه
فرهنگ جامعه یا محیطی که فرد توی اون زندگی میکنه اگه پدر سالار یا مرد سالار باشه یا حتی اینطور جا افتاده باشه که زنها نقش زیادی نداشته باشند و در جامعه اینطور جا افتاده باشه که هرچی مرد گفت، باید حرفش رو گوش داد و نباید صدا در بیاد و… میتونه در دیدگاه زن و مرد نقش داشته باشه. به عنوان مثال زن فکر کنه که واقعاً حقشه و در جامعه عادیه که این اتفاقها بخواد سرش بیاد.
الگوبرداری از خانواده
اگه فرد در خانواده ناآروم و متشنجی بزرگ شده باشه و یا در خانوادهای که فرهنگش فرهنگ مردسالار باشه تربیت شده باشه، ممکنه که در آینده هم خودش چنین سبک تربیتی و چنین سبکی برای زندگی مشترک در پیش بگیره. باید بدونیم که چه زن، چه مرد در این روش عزت نفسشون بسیار پایینه و ممکنه آسیب دیده باشن. حتی ممکنه خود فرد دچار تروما شده باشه در کودکی.
مصرف الکل و مواد مخدر
مصرف مواد مخدر، الکل و مشروبات الکلی منجر به این میشه که فرد کنترلشو از دست بده و ندونه داره چیکار میکنه و در نتیجه قربانیان مورد خشونت خانگی واقع بشن.
پیامد هایی برای قربانیان مورد خشونت خانگی
در اینجا به اختصار به بعضی از این پیامدها اشاره میکنیم که عبارتند از:
- احساس سردرگمی
- ناامیدی
- افسردگی
- پوچی
- بیمعنایی
- اضطراب
- حملات پنیک
- اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD
- شرم
- ترس
- انکار
- تاثیرمنفی در دراز مدت بر روی ادامه زندگی شخص و زندگی فرزندان
چرا قربانیان خشونت خانگی سکوت پیشه میکنن؟
عامل اولی که نقش داره، همونطور که گفتیم اینه که بعضی از افراد ممکنه ندونن که قربانی خشونت خانگی شدن؛ در نتیجه سکوت پیشه میکنن. ولی عوامل دیگهای که میتونه نقش داشته باشه عبارتند از :
- ترس از قضاوت منفی اطرافیان (به ویژه اقوام درجه یک و خانواده)
- ترس از بیآبرویی
- بیپناهی و نداشتن تکیهگاه
- ترس از اینکه شخص ظالم آسیب برسونه و تلافی بکنه
- سرزنش خود و مقصر دونستن خودشون (مخصوصاً اگه خودش همسرشو انتخاب کرده باشه)
- بخاطر خانواده یا بچه موندن و طلاق نگرفتن
مادری که فقط به خاطر بچهاش مونده یا بچهای که مورد تجاوز قرار گرفته ولی چیزی نمیتونه بگه به خاطر اینکه پناهی نداره، مصداق هایی از خشونت خانگیه.
توصیه هایی به قربانیان خشونت خانگی
بهتره که قربانیان خشونت خانگی این نکات رو بدونن و تا جای ممکن رعایت بکنن. همچنین به سادگی از این قضیه نگذرن.
دست برداشتن از خودسرزنشگری
اول از اینکه فرد قربانی خشونت خانگی باید بدونه که مقصر نیست. حتی ممکنه که فرد ظالم قول داده باشه که بار آخرش باشه و تکرار نکنه؛ اما باز شاهد این هستیم که عملش رو تکرار میکنه. پس از این بابت عذاب وجدان نگیرین. گاهی ممکنه فرد ظالم اینطور بگه که رفتار شخص قربانی بوده که باعث شده که اون ظالم گری بکنه و اینطوری به فرد قربانی خشونت خانگی احساس گناه میده. ولی قربانی باید بدونه که تقصیر خودش نبوده و مسئولیتی نداشته در اکثر مواقع.
قطع رابطه با فرد ظالم و ایجاد ارتباطهای جدید، موثر و خوب
وقتی که فرد مورد خشونت خانگی قرار میگیره، بهتره کارایی نکنه که در اون لحظه شدت خشونتی که بهش وارد میشه، بیشتر بشه. بعد از اون، تلاش بکنه که ارتباطشو با فرد ظالم قطع بکنه و با افرادی که میدونه حمایتگرن و میتونه بهش کمک بکنه ارتباط بگیره.
اگه هم تو یه برههای مجبور شدش که با فرد آزارگرارتباط داشته باشه، بهتره که با مراجع قانونی و سازمان حمایتی در تماس باشه.
مراجعه به تراپیست
مراجعه به تراپیست میتونه به فرد خیلی کمک بکنه. به عنوان مثال میتونه خطاهای شناختیشو اصلاح بکنه، مسئولیت پذیری افراطیش رو کاهش بده، عزت نفسش رو بازسازی بکنه و بتونه سالمتر از رابطه بیاد بیرون.
گروه درمانی
قربانیان خشونت خانگی با شرکت کردن در گروه درمانی این امکانو دارن که با کسایی که مثل خودشون هستن، گفتگو بکنن؛ از اونها حمایت دریافت بکنن؛ احساس تعلق بکنند و راهکارهایی رو هم برای زندگیشون از اون افراد یاد بگیرن و اجرا بکنن.
یکی از مواردی که ممکنه که افراد اشاره بکنند اینه که خب من چرا مشاوره بیام وقتی اون مشکل داره؟ و ممکنه که فرد مقابلشون حاضر نشه که حتماً دوتایی با همدیگه به جلسات مشاوره برن. تو این مورد اشکالی نداره که حتما دوتایی باشه. خودتون تلاش کنید که تو جلسات شرکت کنید. گرچه ممکنه که اثربخشیش کمتر باشه ولی از هیچی بهتره و سودمندتره و برای زندگی خودتون تلاش کردید.
خود مراقبتی
یکی از چیزهایی که نیازه حتماً افرادی که قربانی خشونت خانگی هستن در خودشون تقویت کنن، خودمراقبتیه. این افراد به دلیل بدرفتاریهایی که باهاشون شده ممکنه اینطور احساس بکنند که ارزشمند نیستند، دوست داشتنی نیستن و در نتیجه از خودشون هم مراقبت نمیکنند. بهتره که این افراد تو این زمینه رو خودشون کار بکنن؛ به خودشون بیشتر برسن، مهارتهای خود مراقبتی رو یادبگیرن.
ما چه کمکی میتوانیم به قربانیان خشونت خانگی بکنیم؟
به طور کلی برای ما نیازه که به چند نکته توجه بکنیم:
اگه کسی رو میشناسید که قربانی خشونت خانگی هستش، حتی اگه خودش ندونه، تلاش کنید تا جای ممکن آگاهیشو بالا ببرید. علاوه بر اون اگه فردی خودش اقراربه قربانی بودن در خشونت خانگی کرده، نگیم که حل میشه و اشکال نداره، میگذره؛ بلکه تلاش کنیم شنونده خوبی باشیم، خوب بهش گوش بدیم و تا جای ممکن در دسترس باشیم( البته این رو با احتیاط باید انجام بدیم به خاطر اینکه همسرش شک نکنه که ما داریم دخالت میکنیم و میتونه خشونت خانگی علیه اون شخص رو بدتر بکنه.)
کلام آخر
ما در این مقاله درباره خشونت خانگی و مصداق ها و انواع اون صحبت کردیم و پرداختیم که قربانیان خشونت خانگی با چه مسائلی درگیرند. سپس به علت دست به خشونت زدن پرداختیم و درنهایت راهکارهایی به قربانیان خشونت خانگی دادیم.
سوالات متداول
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
گاهی در روابط عاطفی و جنسی، چالشها و مسائلی به وجود میآید که ممکن است نتوانیم به تنهایی آنها را حل کنیم. این مسائل میتوانند از اضطرابها و استرسهای شخصی گرفته تا اختلافات در رابطه و نارضایتیهای جنسی باشند.
اگه برای شما هم این سوال ها مطرحه که اصلا به چه شرایطی شرایط بحرانی میگن و ویژگی هاش چیه؟ بهتره تو شرایط بحرانی چه کارهایی انجام بدیم که آسیب بیشتری به سلامت روانمون نزنیم؟ افراد در شرایط بحرانی
آیا شما هم جزو افرادی هستید که وقتی از کسی دلخور میشید ناراحتی ها و کدورت ها رو در خودتون میریزید؟ شما چقدر خودتون رو توانمند در پذیرش و سازگاری با دیگران و عقاید متفاوتشون ارزیابی میکنید؟ تا چه