شاخه:
آشنایی کامل با اختلال افسردگی مداوم (افسردگی پایدار)
شاخه:
افسردگی مداوم/ افسردگی پایدار یا (PDD)، یک نوع اختلال روانشناختی و نوعی اختلال خلقوخو است. افسردگی یک بیماری جهانی است و هر کسی ممکن است زمانی احساس کند که واقعاً افسرده است! البته هر نوع ناامیدی و ناراحتی را نمیتوان افسردگی قلمداد کرد. بهطورکلی، کسی که با مشکل افسردگی پایدار دستوپنجه نرم میکند مدتزمان طولانی با آن درگیر است حتی ممکن است از کودکی آن را احساس کند.
در بیماری افسردگی مداوم، فرد تصور میکند این مشکل بخشی از زندگی او است و حتی ممکن است متوجه نباشد که به یک اختلال روانشناختی مبتلا است. در این مقاله از جوونه سعی داریم درباره علل، علائم و درمان این بیماری بیشتر صحبت کنیم. همراه ما باشید.
شناخت اختلال افسردگی مداوم
روانشناسان این اختلال را با نام دیستیمیا میشناسند. اختلال افسردگی مداوم یا دیستیمیا بهنوعی از مشکلات خلقوخو گفته میشود که فرد همیشه احساسات غم و اندوه دارد. در این افسردگی، شدت علائم کم اما پایدار است و فرد حتی ممکن است در موقعیتهای شادیبخش هم نتواند احساس شادی و سرخوشی را تجربه کند.
بعضی از افرادی که این اختلال را تجربه میکنند، ممکن است احساس کنند که بهطور مداوم به حالتهای افسردگی فرو رفته و خارج میشوند، اما برخی دیگر بهطور دائم این احساسات را تجربه میکنند. علائم این نوع افسردگی شبیه به بیماری افسردگی حاد یا اساسی است؛ اما شدت درگیری فرد به آنها کمتر است. مشخصۀ اصلی این مشکل پایین آمدن و افت خلقوخو در بزرگسالان است؛ اما در کودکان و نوجوانان با افزایش تحریکپذیری، خود را نشان میدهد.
افسردگی پایدار، دورههای زیادی فرد را درگیر میکند. اگر علائم افسردگی در فرد کمتر از 2 ماه طول بکشد، نمیتوان نام آن را افسردگی پایدار نهاد. چیزی که دربارۀ این بیماری میتواند هشداردهنده باشد، این است که افرادی که این مشکل را تجربه میکنند، بیش از حد متوسط احتمال ابتلا به اختلال افسردگی حاد و اساسی را دارند، لذا درمان این بیماری برای بهبود کیفیت زندگی فرد و جلوگیری از ابتلا به اختلالات مخربتر مهم و ضروری است.
در مورد این اختلال خوب است بدانید که زنان اغلب بیشتر از مردان به این مشکل دچار میشوند. برخی افراد ممکن است تجربۀ استرس زیاد را پیشزمینۀ ابتلا به این اختلال بدانند، اما بهطور کامل مشخص نیست ابتلا به این اختلال منجر به ایجاد افسردگی در فرد میشود یا بالعکس.
علتها و نشانههای اختلال افسردگی پایدار
اختلال افسردگی پایدار میتواند ناشی از عوامل فیزیولوژیکی و بدنی فرد یا به علت عوامل خارجی در بدن فرد رخ بدهد. این بیماری همواره با نشانههایی همراه است که بیشتر این نشانهها همانند نشانههای بیماری افسردگی اساسی است. در این قسمت، ابتدا عوامل و علتهایی که میتواند منجر به این اختلال شود را بررسی کرده و سپس برای شما نشانهها را شرح خواهیم داد.
بررسی علل
عللی که منجر به بروز افسردگی مداوم شدهاند، ممکن است در طولانیمدت بر فرد تأثیر گذاشته باشند. البته چیزی که خوب است بدانید این است که لزوماً هر فردی که در معرض این عوامل قرار میگیرد، دچار افسردگی مداوم نمیشوند و بروز این بیماری میتواند متأثر از عوامل متعدد فیزیکی و بیرونی باشد. در ادامه برای شما علل را توضیح دادهایم.
تفاوتهای فیزیولوژیک
برخی پژوهشگران معتقدند افرادی که بیشتر به این اختلال مبتلا میشوند، ممکن است تفاوتهای فیزیکی خاصی در مغز خود نسبت به سایرین داشته باشند. در حقیقت این افراد اختلال مداوم افسردگی را ناشی از تفاوتهای بیولوژیکی قلمداد میکنند. البته بهطور واضح مشخص نیست که این تفاوتها چگونه منجر به ایجاد اختلالات افسردگی میشوند.
تغییر در انتقالدهندههای عصبی
اگر انتقالدهندههای عصبی مغز که همان مواد شیمیایی موجود در مغز هستند دچار تغییرات شوند، ممکن است بر ایجاد افسردگی مداوم تأثیر بگذارند. البته دانشمندان معتقدند که با دستکاری در این مواد شیمیایی یا انتقالدهندههای عصبی احتمال درمان بیماری افسردگی هم وجود دارد. پس میتوان نتیجه گرفت که این انتقالدهندهها نقش مهی در بهبود یا پیشرفت علائم افسردگی مداوم/افسردگی پایدار در فرد دارند.
صفات ارثی
تحقیقات نشان داده است، کسانی که فردی از اعضای خونی و خانوادۀ آنها به اختلالات و مشکلات روانی مانند افسردگی و استرس مبتلا شدهاند، احتمال بیشتری دارد که در معرض این اختلال قرار بگیرند. در حقیقت میتوان گفت ژنهایی در بدن این افراد وجود دارد که منجر به بروز علائم بیماری میشود. این ژنهای انتقالدهندۀ بیماری به شکل ارثی و خونی به بدن سایر افراد همخون منتقل میشود و منجر به بروز اختلال در آنها میشود. دانشمندان درصدد هستند این ژنها را شناسایی کنند.
یک تجربۀ آسیبزا
گاهی پس از یک اتفاق غمبار و آسیبزننده، فرد دچار افسردگی مداوم میشود. این اتفاق میتواند فوت یا از دست دادن یک عزیز، شکستهای مالی و عاطفی، جدایی و طلاق و مواردی ازایندست باشد. با این تجربیات فرد سطوح بالایی از استرس را هم تجربه میکند که میتواند منجر به بروز اختلالات افسردگی در فرد بشود.
سطح پایین سروتونین
سروتونین با عنوان یک هورمون طبیعی در بدن انسانها وجود دارد. این هورمون میتواند بر کنترل احساسات و افکار فرد تأثیر بگذارد. کسی که سطح پایینی از این هورمون را دارد، بهطور مشخص نمیتواند خیلی احساسات خود از جمله غم و اندوه را کنترل کند و همین باعث ایجاد افسردگی پایدار در وی میشود.
بررسی نشانهها
نشانهها یا علائم افسردگی پایدار نسبتاً زیاد هستند. توجه کنید که با داشتن تنها یک نشانه نمیتوان گفت که فرد به این اختلال مبتلا شده است. طبق گفتۀ روانشناسان و روانپزشکان دستکم فرد باید 3 تا از این عوامل را در دورههای طولانی از زندگی خود تجربه کند. در ادامه این علائم را بررسی کردهایم:
- احساس خستگی حتی زمانی که همه روز را استراحت کردهاید
- احساس غم و اندوه طولانیمدت
- احساس پوچی و بیارزشی کردن و کم شمردن دستاوردهای خود
- حس سرزنشگری خود و تحقیر
- عزتنفس و اعتمادبهنفس خیلی کم
- مشکلات واضح در تصمیمگیری و نداشتن تمرکز کافی در کارها
- خود سرزنشگری مداوم
- ازدستدادن حس علاقه نسبت به فعالیتهایی که قبلاً دوست داشتید
- فاصله گرفتن از اجتماع و پرهیز از فعالیتهای اجتماعی
- بهسرعت عصبی و بیحوصله شدن
- احساس گناه و شرمساری مداوم نسبت به گذشته
- مشکلات در انجام بهموقع و سروقت کارها (به تعویق انداختن کارها)
- پرخوری یا کمخوری
- احساس یاس و ناامیدی
- مشکل در خواب (کمخوابی و پرخوابی)
نحوۀ درمان افسردگی پایدار
میتوان از روشهای دارودرمانی، مشاوره و گفتگو درمانی برای بهبود علائم یا از بین بردن کلی آنها استفاده کرد. همچنین میتوان ترکیبی از این روشهای درمانی را نیز برای بهبود اختلال استفاده کرد. تشخیص اینکه کدام روش درمانی برای شما مؤثرتر است، بر عهدۀ رواندرمانگر قرار دارد و او با توجه به مدت و شدت علائم افسردگی در شما، درمانهای مختلف را تجویز میکند. در این بخش، این روشها را بهاختصار توضیح خواهیم داد.
روش دارودرمانی
صدها داروی مختلف برای درمان افسردگی وجود دارد، اما در این بین برای درمان افسردگی مداوم، معمولاً از دو گروه خاص از داروها استفاده میشود. دستۀ اول مهارکنندههای انتخابی باز جذب سروتونین (SSRIs) هستند و دستۀ دوم مهارکنندههای باز جذب سروتونین – نوراپینفرینها (SNRIs) هستند. این دو گروه بهخودیخود انواع مختلفی میشوند. یکی از داروهای دستۀ نخست فلوکستین و یکی از داروهای دسته دوم ونلافاکسین است.
اغلب دو تا سه هفته طول میکشد تا داروهای ضدافسردگی، اولین علائم بهبودی را نشان دهند؛ بنابراین اگر در هفتههای نخست تغییری در حالات خود احساس نکردید نگران نباشید و دورۀ درمان خود را تا جایی که پزشک شما تجویز کرده است کامل کنید. در برخی موارد ممکن است یکسری از این داروها نتیجۀ عکس داده و حال فرد را بدتر کند. این موارد اگرچه نادر است، اما جزو عوارض جانبی برخی داروها گزارششده که در صورت مواجه با چنین حالتهایی باید حتماً پزشک معالج خود را در جریان قرار دهید.
ممکن است داروهای مختلفی را تجربه کنید، اما باز هم علائم افسردگی در شما بهبود پیدا نکند، در چنین حالتی شاید لازم باشد که پزشک متخصص شما داروهای شما را تغییر دهد. همچنین اغلب، دوزهای مصرفی این داروها تغییر میکند و بیشتر روانپزشکان این داروها را از دوز کم شروع کرده و کمکم دوز مصرفی بیمار را افزایش میدهند. درهرحال، درمان افسردگی پایدار ممکن است ماهها طول بکشد، پس ناامید نشوید و با پزشک خود همراهی کنید.
توجه: از مصرف هر گونه دارو بدون نظارت روانپزشک حتما و حتما خودداری کنید. این کار می تواند عواقب جبران ناپذیری را برای شما در پی داشته باشد.
گفتگو درمانی و مشاوره
یکی دیگر از روشهای درمانی PDD روش گفتگو درمانی و مشاوره است. این روش میتواند در ترکیب با روش دارودرمانی یا بهتنهایی مؤثر باشد. بسته به اینکه علائم فرد تا چه حد آزاردهنده و آسیبزا هستند، درمانگر میتواند تصمیم بگیرد که در کنار درمان مشاورهای و گفتگو از داروهای مهارکنندۀ بیماری هم استفاده کند.
یکی از روشهای درمان مشاورهای، CBT یا گفتگو درمانی است. این روش درمانی به شکلی ساختاریافته به بهبود علائم و بیماری فرد افسرده کمک کرده و تابآوری و مقابله با دغدغههای ذهنی و فکری را با روشهای سازمانیافته و علمی به وی آموزش میدهد. در این روش درمان، رواندرمانگر بر باورهای غلط و مشکلساز فرد بیمار تکیه کرده و سعی میکند با تغییر باور و جهانبینی وی، تغییرات مهمی در افکار و جهانبینی او ایجاد کند.
در طول گفتگو شما افکار و احساسات خود را از نزدیک خواهید دید و متوجه خواهید شد که چگونه افکار منفی بر زندگی شما چنگ انداخته و زندگی نرمال شما را تحت تأثیر خود قرار داده است. رواندرمانگران، معمولاً با پرسش و پاسخ از بیمار خود سعی میکنند الگوهای سالم رفتاری را به آنها بیاموزند.
مشاوره و رواندرمانی میتواند در مراحل اولیۀ بیماری افسردگی مداوم بسیار کمککننده باشد و حتی میتواند به بهبودی بیمار منجر شود. بااینوجود، هیچ تضمینی وجود ندارد که بیمار مجدد به این اختلال مبتلا نشود. فرد، تنها با سبک زندگی سالم میتواند به بهبودی کامل برسد.
پیشگیری از افسردگی پایدار
اگر چه هیچ راهکار مؤثری وجود ندارد که بتواند از بروز افسردگی پایدار جلوگیری کند، اما همچنان روشهایی وجود دارد که به شما کمک میکند علائم را کاهش داده و یا بیماری را در سطوح پایین نگه دارید. در واقع شما نمیدانید چه زمانی افسردگی به سراغ شما میآید، اما اگر برخی موارد را رعایت کنید، این بیماری نمیتواند به یک اختلال حاد در زندگی شما تبدیل شود. در ادامه چند مورد مؤثر را ذکر کردهایم:
1- ورزشکردن یکی از مؤثرترین راهکارها در کاهش شدت علائم این بیماری است و حتی میتواند در کنار درمانهای دیگر به شما در درمان مؤثرتر کمک کند. دستکم چند روز در هفته را به انجام یک فعالیت ورزشی بگذرانید و وقت خود را در تیمهای ورزشی با افراد پر انرژی و ورزشکار صرف کنید.
2- از رژیم غذایی متعادل و سالم استفاده کنید. غذاهای ناسالم میتوانند بر عملکرد مغز و بدن و در نهایت در ایجاد مشکلات روان تأثیر بگذارند؛ بنابراین تلاش کنید رژیم غذایی خود را سرشار از مواد مغذی و سالم کنید.
3- یکی دیگر از روشهای کمککننده در محدود کردن علائم افسردگی پایدار، کاهش مصرف الکل است. استفاده از نوشیدنیهای الکلی را متوقف یا تاحدامکان محدود کنید. الکل بهخودیخود میتواند مشکلات مختلف سلامتی هم ایجاد کند، پس متوقف کردن مصرف آنهم به بهبود جسم و هم روان کمک میکند.
4- انجام یک کار که از آن لذت میبرید یا حس خوبی به شما منتقل میکند، میتواند در کاهش علائم مؤثر باشد. بهعنوانمثال، میتوانید از کارهای عامالمنفعه مثلاً کمک به افراد نیازمند شروع کنید تا حس رضایت از خود و احساس ارزشمندی را در خود تقویت کنید.
5- درصورتیکه اولین نشانههای افسردگی را در خود احساس کردید، باید با رواندرمانگر دربارۀ علائم و مشکلات خود صحبت کنید. گاهی با یک دوره مشاوره، علائم در شما فروکش میکند و شما را از درگیری طولانیمدت با علائم حاد این بیماری در امان نگه میدارد.
6- در مواقع بحرانی و شرایطی که بهتنهایی نمیتوانید آن را مدیریت کنید با خانواده و دوستان خود صحبت کنید تا با کمک آنها و پشتیبانی و حمایتشدن از شرایط بحرانی عبور کنید. سعی کنید کمتر مشکلات را در خود حل کنید.
کلام پایانی
افسردگی یکی از اختلالاتی است که ممکن است هر فردی در طول زندگی خود دستکم یکبار با آن دستوپنجه نرم کند. اغلب، این نوع اختلال را به دو نوع افسردگی حاد و افسردگی مداوم تقسیمبندی میکنند. این دو نوع افسردگی از لحاظ شدت علائم و مدتزمان درگیری فرد با هم متفاوت هستند؛ اما اغلب علائم و نشانههای یکسانی دارند.
در این مقاله از جوونه در مورد افسردگی پایدار صحبت شد. باید بگوییم مثل همیشه تیم جوونه در این راه دشوار شما را تنها نمیگذارد و همراه شماست تا بهترین انتخاب را برای خود و زندگی خود داشته باشید کافی است برای برداشتن اولین قدم در این راه اولین جلسهی مشاوره افسردگی خود را با تیم جوونه هماهنگ کنید تا با کمک جوونه مشاور خود را انتخاب کنید.
همچنین برای مطالعه بیشتر می توانید به منابع زیر مراجعه کنید (انگلیسی زبان):
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
قطعا انتخاب رویکرد مناسب با مسئله به اندازه انتخاب تراپیست میتونه چالش آفرین باشه. آیا شما هم نمیدونید که چه رویکردی میتونه مشکلتون رو بهتر حل بکنه و اثر بخشی بیشتری داشته باشه؟ خیلی از ما اسم رویکردهای مختلفی
این روزها خیلی اصطلاح (شخصیت فوق حساس)HSP رو میشنویم اما شاید خیلی دقیق دربارش ندونیم. آیا شما چنین شخصی هستید یا فردی رو میشناسید که شخصیت حساسی داشته باشه؟ میدونید ویژگی و نشانه های فرد بسیار حساس(HSP)چیه؟ آیا کسی
آیا تاحالا شده که فکر کنید کدوم یکی از ویژگی های شخصیتتون ژنتیکی هست؟ میدونید که ژنتیک میتونه در ایجاد کدوم یک از بیماری های روانی نقش داشته باشه؟ چطور باید اثر ژنتیک رو مدیریت کنید؟ اگه مایلید که