شاخه:
ردفلگ های اتاق درمان را جدی بگیریم!
شاخه:
وقتی مشاور بهم گفت کمکم دیگه جلسات درمانیمون داره تموم میشه، یه دلهره عجیبی گرفتم. احساس میکنم وابسته شدم به درمانگر و بدون اون دوباره زندگی من همون سیاهی ای که بود، میشه. ترک جلسات درمان برای من مثل اینه که مادرم داره منو طرد میکنه. بهش گفتم: «ولی من هنوز مشکلم کامل حل نشده و فکر میکنم کند دارم پیش میرم تو مسیر درمان و نگرانم. نکنه از دست من خسته شدی؟»
گفتگوی بالا یکی از نگرانیهای رایج در فرایند روان درمانی هست. آیا شما میدونید جلسات رواندرمانیتون داره درست پیش میره یا خیر؟ گاهی وابستگی رو ناشی از خوب بودن جلسات رواندرمانی میدونیم درحالی که این یکی از ردفلگ های اتاق درمان به شمار میاد. ما در این مقاله میخواهیم درباره ردفلگ های اتاق درمان و نباید های جلسات درمانی صحبت بکنیم.
با ادامه این مقاله همراه باشید! همینطور اگر پاسخ سوالات خودتون رو توی این مقاله پیدا نکرید، میتونید سوالتون رو برامون کامنت کنید تا کارشناس های جوونه به شما جواب بدن.
چرا باید ردفلگ های اتاق درمان را جدی بگیریم؟
برای هر امری یک سری چهارچوبها و قوانینی برای کارکرد بهتر وجود داره. تو فرایند روان درمانی هم یک سری اصول و رفتارهای حرفهای داریم که درمانگرها باید تلاش کنند اونها رو رعایت کنند که بتونن خدمات بهتری به مراجع ارائه بدن و آسیب نزنند. اگه مشاوری این نکات رو رعایت نکنه، یعنی به نوعی انگار برعکس رسالتش دست به عمل زده و دست روی نباید های جلسات درمانی گذاشته و ردفلگ محسوب میشه.
ممکنه مشاور به دلیل بیتجربگی و تخصص نداشتن یک سری نبایدها رو زیر پا گذاشته باشه یا از عمد این اتفاق افتاده باشه؛ بنابراین بهتره که مراجع هم به حقوق خودش و اینکه چه چیزهایی در جلسات درمان عادی هستند و عادی نیستند، آشنا باشه تا بتونه به خودش هم کمک بیشتری بکنه.
ردفلگ های جلسات مشاوره روانشناسی چه هستند؟| 6 تا از نباید های جلسات درمانی
در اینجا میخوایم به برخی از ردفلگ های اتاق درمان و نبایدهای جلسات درمانی اشاره بکنیم:
1- غیر قابل اعتماد بودن
خدشه دار کردن اعتماد مراجع و زیر پا گذاشتن قوانین رفتار حرفهای، یکی از ردفلگ های اتاق درمان است. بعضی از این رفتارهای غیر اخلاقی که موجب سلب اعتماد مراجع میشه عبارتند از:
- زیر پا گذاشتن اصل رازداری
- سعی و وادار کردن مراجع از جانب مشاور که برای اون کاری انجام بده
- راز سایر مراجعان رو مشاور نزد مراجع دیگه بخواد فاش بکنه
- اگه مشاور لمس نامناسب و نابجا و بدون کسب اجازه به مراجع (بویژه مراجع جنس مخالف) داشته باشه مصداق نقض قوانین حرفه ای هست.
همچنین اگه مشاور نتونه رابطه همراه با مرز صحیح برای خود و مراجعه تشکیل بده به معنای این هستش که در آینده قرار هستش که به یکی از طرفین احتمالا آسیب وارد بشه. مشاور باید هم خودش بدونه و هم به مراجع متذکر بشه که فقط یک نوع رابطه بین خودشون درجریانه و اون هم رابطه مراجع – مشاوری هست و هیچ رابطهای، حتی خارج از اتاق درمان، قرار نیست و نخواهد بود بینشون ایجاد بشه.
مشاور اصلاً حق این رو نداره که از ضعف مراجع سوء استفاده بکنه و خارج از اتاق درمان از همون ناحیه و درجهت آسیب مراجع وارد بشه. به عنوان مثال مشاور حق نداره که رابطه جنسی با مراجعش برقرار بکنه؛ چه در حین درمان چه بعد از اتمام جلسات.
با توجه به توضیحات بالا بنظر شما
1- اگه خارج از اتاق درمان، مشاور با مراجع قرار کاری بزارند، آیا زیر پا گذاشتن قوانین محسوب میشه؟
2- اگه مراجع هدیه ای آورد آیا مشاور حق اینو داره که اون هدیه رو از مراجعه بپذیره؟
برای اینکه بتونید بهتر به جواب این سوال ها فکر کنید می تونید ویدیو زیر رو که سکانسی از یک سریال ایرانی هست رو ببینید تا فضای گفته شده در مورد ردفلگ های اتاق درمان رو بهتر درک کنید:
2- دید قضاوتی داشتن و شنونده خوب نبودن
اگه مشاور نسبت به اتفاقات گذشته و تجربیاتی که داره، زخمی داشته باشه و اونو همراه با خودش به اتاق درمان بیاره و مراجعی با زخم مشابه مشاور، بهش مراجعه بکنه، مشاور نمیتونه خوب به مراجعش گوش بده و اونو درک بکنه و بتونه بهش کمک بکنه. پس بهتره که مشاور از زخمهای خودش آگاه باشه و برای اون به دنبال درمان باشه. یکی از ویژگیهایی که نیاز مشاور داشته باشه شنونده فعال بودن، دید قضاوتی نداشتن و پذیرش بی قید و شرطه.
بنظرتون ما به عنوان مراجع از کجا میتونیم متوجه بشیم که مشاورمون داره بهمون خوب گوش میده و ما رو درک میکنه و درک میشیم؟
3- عدم حساسیت نسبت به مذهب، فرهنگ و سایر موارد
مشاور به مراجع کمک میکنه که بینشش نسبت به زندگیش افزایش پیدا بکنه تا بتونه تصمیمهای آگاهانه بهتری بگیره. پس اگه مراجع نتونه خود واقعیش رو جلوی مشاور ابراز بکنه، پیشرفت در روند درمان صورت نمیگیره.
اگه مشاور دیدی قضاوتی داشته باشه و فرد رو به عنوان دزد یا فردی که بیبندوباری جنسی داره یا گرایش جنسیش متفاوته (LGBT) در نظر بگیره یا سایر موارد رو در قالب کلیشه بخواد در نظر بگیره، مثل مجرد یا متاهل بودن، تحصیلات دانشگاهی، مذهب و… رو بخواد در فرایند جلسات درمانی وارد بکنه، در نتیجه شخص رو به عنوان یک انسان نمیتونه در نظر بگیره و رابطه خوبی نمیتونه با مراجعش داشته باشه.
سوال: به نظر شما از کجا میتونیم بفهمیم که مشاورد دید قضاوتی داره؟
در پاسخ میشه گفت که یه راهش اینه که از صحبتهای مشاور میتونیم متوجه بشیم. مورد دیگه که خیلی نیازه که بهش توجه بکنیم اینه که اگه ما به عنوان مراجع احساس بکنیم که اگه فلان حرف رو بزنیم یا درباره فلان چیز نظر خودمون رو بیان بکنیم، مشاور ما رو همینطوری که هستیم، قبول نمیکنه و میخواد قضاوت بکنه یعنی اینکه مشاور ما ممکنه دید قضاوتی داشته باشه.
4- فعال بودن
به نظر شما وقتی به جلسات مشاوره میریم برای حل مشکل مشاور باید به ما راه حل بده؟
این یه سوالیه که خیلی افراد مطرح میکنند و انتظاری که از جلسه مشاوره دارند این هستش. آیا به نظرتون این انتظار، انتظار درست و به جاییه؟
مشاور نباید در فرایند مشاوره بسیار فعال باشه و منفعل بودن رو به مراجع تحمیل بکنه، نباید نصیحت کنه، نباید پرخاش کنه و باید به خواسته مراجع احترام بزاره و مراجع رو به زور وادار به خودافشایی نکنه و فقط در صورتی که مراجع خودش راهنمایی بخواد مشاور حق داره نظرشو در رابطه با اون حیطه بیان بکنه.
5- منفعل بودن
یه درمانگر همون قدر که نباید فعال باشه، نباید منفعل هم باشه. اگه درمانگر از ارائه هرگونه توصیه به مراجع تردید داره یا میترسه در بهبود زندگی مراجع راهنمایی لازم رو بده، یعنی منفعله. اگه مشاور هیچ نشونهای در مورد روند درمانی که انجام میده، ارائه نکنه و ماهها با ساختار بسیار کلی جلسههای درمان سپری شده باشه و مراجع احساس بکنه که هیچ پیشرفتی هم نداره، یعنی مشاور به اندازه کافی خوب نیست.
6- وابستگی
مشاور تا جای ممکن نباید بذاره وابستگی ای در جلسات درمانی رخ بده و این خلاف قوانینه. اگه مشاور بدونه که ارتباط باید تموم بشه، از این نظر که مشکل مراجع حل شده یا مشاور نمیتونه مسئله اونو حل بکنه و نیازه که ارجاع بده به دلیل اینکه یا تخصص نداره یا مشکل خودشه، و این ارتباط درمانی رو تموم نکنه یکی از نبایدهای جلسه روان درمانی رو زیر پا گذاشته.
ممکنه به این پرسش هم فکر بکنیم که آیا علیرغم اینکه مشاوری تخصص و آموزش داره، ممکنه نتونیم خیلی خوب ارتباط بگیریم و نیاز باشه که مشاورمون رو عوض بکنیم؟
میشه گفت بله و این یه چیز طبیعیه که ممکنه تو فرایند درمان اتفاق بیفته و خوبه که قبل از ترک جلسه با مشاورمون در رابطه با این احساسمون صحبت بکنیم حتما.
چیزایی که خوبه در شروع جلسات رواندرمانی از مشاورمون بپرسیم
خوبه که ما در رابطه با این مسائل حتماً با مشاورمون صحبت بکنیم:
- هزینه جلسات و عوامل موثر بر هزینه جلسات
- رویکرد مشاورمون چیه؟
- مدرک و مجوزشو ببینیم
- جلسات درمان حداقل چند جلسه هست
- تخصص مشاور رو بپرسیم (تو چه حیطههایی بیشتر کار کرده و تجربه کسب کرده)
- آیا سوپروایزر داشته؟
- تجربه مشاور رو هم میتونیم بپرسیم. یعنی اینکه چه مدت کار درمان رو شروع کرده؟
- ازش بخوایم یه معرفی از خودش داشته باشه
همچنین اگه درمانگر از بحث در مورد هر کدوم از اینا امتناع بکنه، از ردفلگ های اتاق درمان محسوب میشه.
کلام آخر
ما در این مقاله درباره نباید های جلسات درمانی صحبت کردیم. به این پرداختیم که چرا ردفلگ های اتاق درمان مهمه و چه چیزهایی از ردفلگ های جلسات مشاوره روانشناسی محسوب میشن. امیدواریم که با خوندن این مقاله آگاهی بیشتری از فرایند مشاوره کسب کرده باشید.
همچنین برای مطالعه بیشتر در مورد ردفلگ های اتاق درمان و نباید های جلسات درمانی میتوانید به منابع زیر (انگلیسی زبان) مراجعه کنید:
8 Signs of a Bad Therapist: When You Should Move On
5 Things You Shouldn’t Be Afraid to Ask a Therapist, According to a Therapist
سوالات متداول
سوالات متداول
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
قطعا انتخاب رویکرد مناسب با مسئله به اندازه انتخاب تراپیست میتونه چالش آفرین باشه. آیا شما هم نمیدونید که چه رویکردی میتونه مشکلتون رو بهتر حل بکنه و اثر بخشی بیشتری داشته باشه؟ خیلی از ما اسم رویکردهای مختلفی
این روزها خیلی اصطلاح (شخصیت فوق حساس)HSP رو میشنویم اما شاید خیلی دقیق دربارش ندونیم. آیا شما چنین شخصی هستید یا فردی رو میشناسید که شخصیت حساسی داشته باشه؟ میدونید ویژگی و نشانه های فرد بسیار حساس(HSP)چیه؟ آیا کسی
آیا تاحالا شده که فکر کنید کدوم یکی از ویژگی های شخصیتتون ژنتیکی هست؟ میدونید که ژنتیک میتونه در ایجاد کدوم یک از بیماری های روانی نقش داشته باشه؟ چطور باید اثر ژنتیک رو مدیریت کنید؟ اگه مایلید که
2 دیدگاه
درود و روزتون زیبا، مطلب ردفلگها عالی بود. سئوالی داشتم، اگر رواندرمانگر مراجع بزرگسالی داشته باشه که متاهل هم هست، آیا گفتگو با اعضای خانواده مراجع (مثلا خواهر مراجع) در ارتباط با مسائل و اختلالهای او که سبب بروز مشکلاتی در زندگیش شده، بدون اطلاع مراجع و حتی عنوان اینکه مراجع متوجه نشه که درمانگر اینکار رو کرده، ردفلگ محسوب میشه یا اینکار در درمان مرسوم و صحیح است؟ سپاس
سلام و درود بر شما جوونه ای عزیز. خیر این کار صحیح نیست و بر خلاف اصول و اخلاق حرفه ایه. فقط در یک صورت و آن هم اگر مراجع قصد خودکشی و آسیب زدن به خود یا دیگری را داشته باشد، درمانگر می تواند با اعضا نزدیک خانواده مسئله را درمیان بگذارد.