دلبستگی ایمن

دلبستگی ایمن
لوگو جوونه

نویسنده: جوونه

تاریخ: 17 اسفند 1402

ارتباطات انسانی در سلامت و رفاه نقش اساسی دارند. همه ما تحت‌تأثیر اطرافیان، خانواده و عزیزان و افراد پیرامونمان هستیم. تقویت روابط برای برخی از افراد چالش‌زا نیست؛ درحالی‌که برای برخی ممکن است یک چالش باشد و نتوانند در طول زندگی رابطه خوبی با دیگران داشته باشند و از آن رضایت خاطر داشته باشند. عوامل زیادی تأثیر بسزایی در این امر دارند اما یکی از عوامل مهم، سبک دلبستگی است.

دلبستگی یک پیوند عاطفی و هیجانی عمیق هست که به‌مرورزمان توسط ارتباط با مراقب اولیه در کودکی و در ادامه زندگی به‌وسیله بقیه افراد نزدیکمان در ما شکل می‌گیرد و منجر به این می‌شود که ما احساس آرامش و امنیت کنیم. سبک دلبستگی ما که در دوران کودکی با مراقب اولیه شکل می‌گیرد، می‌تواند تأثیر بسزایی در طول زندگی‌مان، هم بر روی خودمان و هم ارتباطاتمان، داشته باشد.

به عبارتی ما از روزی که به دنیا می‌آییم پیوند و دلبستگی ای با والدین خود شکل می‌دهیم که بر روی رشد ما تأثیر می‌گذارد. این پیوند می‌تواند در ادامه زندگی بر روی توانایی‌های ما برای ایجاد پیوند با دیگران فراتر از مراقبانمان، تأثیرگذار باشد. سبک دلبستگی ایمن به والدین یا مراقب اولیه، به ما کمک می‌کند که روابط سالم‌تر و پیوندهای بهتری را در آینده تجربه بکنیم. اگر می‌خواهید بیشتر درباره دلبستگی ایمن اطلاع داشته باشید و بدانید آیا دلبستگی شما ایمن است یا ناایمن، چطور فرزندی با دلبستگی ایمن تربیت کنید و اگر سبک دلبستگی‌تان ناایمن است، آیا امکان تغییرش وجود دارد یا خیر و چگونه،

با ادامه این مقاله از جوونه همراه باشید. همچنین در صورتی که پاسخ سوال خود را در این مقاله نیافتید می توانید از طریق کامنت ها با کارشناسان جوونه در ارتباط باشید و سوال خود را مطرح کنید تا پاسخ مناسب را دریافت کنید.

نظریه دلبستگی چیست؟

مردم اغلب به شوخی می‌گویند: «اگر به یک درمانگر مراجعه کنید، در مورد گذشته و دوران کودکی شما، از شما سؤال می‌کنند» درحالی‌که اگر برای مسائل مربوط به رابطه به یک درمانگر مراجعه کنید، قطعاً این جمله اهمیت بسزایی دارد و یک شوخی نیست.

مفهوم دلبستگی توسط جان بالبی مطرح شد و به این می‌پردازد که روابط اولیه ما با والدین یا مراقبان اولیه‌مان، الگویی از نحوه درک و رفتار ما نسبت به خودمان و روابطمان به ما می‌دهد. رابطه ما بر اساس رابطه‌ای که در کودکی با مراقبمان داشته‌ایم و شکل‌گرفته، در ادامه مسیر زندگی با دیگران ادامه پیدا می‌کند و حتی در انتخاب شریک زندگی نیز می‌تواند نقش داشته باشد. به عبارتی بر اساس رابطه و پیوندی که در کودکی با مراقبمان داشته‌ایم،  برداشتی از خود، دیگران و جهان در ما شکل می‌گیرد و با آن عینک دنیا را مشاهده می‌کنیم.

دلبستگی ایمن چیست؟

دلبستگی ایمن چیست؟

دلبستگی ایمن، سالم‌ترین شکل دلبستگی است و در این نوع دلبستگی، کودک از حضور مراقبش احساس آرامش می‌کند. کودکانی که دلبستگی ایمن را تجربه می‌کنند، احساس محافظت می‌کنند و کسی را دارند که به او تکیه کنند، مراقب خود را به غریبه‌ها ترجیح می‌دهند، آرامش را در مراقب خودشان جویا می‌شوند و با حضور مراقب خود، راحت به کاوش در محیطشان می‌پردازند.

دلبستگی ایمن یکی از موارد حیاتی است؛ زیرا تأثیر بلندمدت بر روی زندگی‌مان دارد. دلبستگی ایمن باعزت نفس بالاتر، روابط سالم طولانی‌مدت‌تر و افزایش توانایی اعتماد به دیگران برای حمایت اجتماعی همبستگی دارد. در طی آزمایش ماری اینسورث در سال ۱۹۷۰ در پژوهشی با عنوان «موقعیت ناآشنا»، افرادی که در کودکی دلبستگی ایمن داشتند، هنگامی که مادر آنها را برای مدتی ترک می‌کند، ناراحت می‌شوند اما وقتی که مادر مجدد برمی‌گردد، آغوششان گشوده است و مشتاقانه به سمت مادر می‌روند. درحالی‌که اگر کودکی سبک دلبستگی‌اش ناایمن داشته باشد، با بازگشت مادر ممکن است از او روی برگرداند.

چرا و چگونه دلبستگی شکل می‌گیرد؟

ما  به‌عنوان نوزاد یا کودک، به والدین یا مراقبان اولیه خود وابسته هستیم. ما برای بقا به آنها نیاز داریم؛ بنابراین چاره‌ای نداریم به جز اینکه به آنها وابسته باشیم و اعتماد کنیم که آنها به‌خوبی از ما مراقبت خواهند کرد. گاهی والدین، تمام تلاش خود را می‌کنند تا تمام نیازهای اساسی ما را برآورده کنند و محیطی گرم، صمیمی و سرشار از  امنیت را برای ما فراهم بکنند.

اگر مراقبان اولیه، نسبت به نیازها، به‌ویژه نیازهای اساسی ما هماهنگ و پاسخگو باشند و به آنها در حد مطلوب و استاندارد پاسخ بدهند و خودشان را با نیازهای ما سازگار کنند، می‌توانیم رابطه‌ای امن و پایدار را با آنها تجربه بکنیم و در نتیجه سبک دلبستگی ایمنی داشته باشیم.

اگر والدین این‌گونه نباشند یا احساس کنید که نیازهایتان به حد کافی برآورده نشده است، احتمالاً سبک دلبستگی ناایمن می‌شود که به سه دسته سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دلبستگی اضطرابی و سبک دلبستگی آشفته تقسیم می‌شود. هر کدام از این سبک‌ها، ویژگی‌ها و الگوهای رفتاری خاص خودشان را دارند.

اگر به مشاوره و تراپی نیاز داری، ما میتونیم مناسب‌ترین رویکرد و تراپیست رو بهت معرفی کنیم. کافیه فرم زیر رو پر کنی!

اگر به مشاوره و تراپی نیاز داری، ما میتونیم مناسب‌ترین رویکرد و تراپیست رو بهت معرفی کنیم. کافیه فرم زیر رو پر کنی!

مولفه‌های شکل‌گیری سبک دلبستگی ایمن کدام‌اند؟

مولفه‌های شکل‌گیری سبک دلبستگی ایمن کدام‌اند؟

وقتی که کودک متولد می‌شود، به طور پیش‌فرض انتظار دارد که مراقب اولیه، نیازهای او را برآورده کند. کودک از طریق نشانه‌های فیزیکی مانند گریه‌کردن، به مراقب اولیه خود این پیغام را می‌رساند که چیزی مشکل دارد و من اعتماد دارم که مسئله من را برآورده می‌کنید و از من مراقبت می‌کنید. والدینی که موفق می‌شوند که فرزندانی با سبک دلبستگی ایمن تربیت بکنند، بسیار تلاش می‌کنند که این اعتماد کودک را مخدوش نکنند.

والد برای اینکه بتواند یک رابطه امن و پایداری با کودک شکل بدهد تا سبک دلبستگی او ایمن شود، نیاز است که ویژگی‌ها و مؤلفه‌هایی را در خود تقویت بکند. این مؤلفه‌ها عبارت‌اند از:

پناهگاه امن

اول  از همه کودک باید احساس امنیت بکند. احساس کند که والدین از او محافظت می‌کنند و اگر مسئله‌ای پیش بیاید، او پایگاه امنی دارد که به آنها رجوع کند تا احساس امنیت و آرامش را به او دهند. در نوزادان و کودکان نوپا، ایمنی به معنای نزدیکی به مادر است؛ زیرا مادر منبع غذا، گرما و محافظت از او است و خطر یعنی جدایی از مادر.

مادری که خود را با نیاز به امنیت کودک، هماهنگ و سازگار می‌کند و در حد استاندارد آن را برآورده می‌کند، مادری است که خود را در نزدیکی فرزندش نگه می‌دارد اما آن‌قدر او را به خود وابسته نمی‌کند یا مجاورتش به حدی نیست که مزاحم کودک شود. او به فرزندش فضا و استقلال و آزادی می‌دهد تا بتواند جهان را کشف کند اما به‌اندازه کافی نزدیک باقی می‌ماند تا کودک در مواجهه با تهدیدها و ترس‌ها میان کشفش، هر موقع نیاز به احساس امنیت داشت، به سراغ او آید و احساس امنیت کند.

مادری که می‌خواهد پناهگاه امن باشد باید این ویژگی‌ها را در خود تقویت کند:

  • اهل قضاوت نبودن و دیدگاه قضاوتی نداشتن
  • سرزنش، تحقیر و توهین‌نکردن به کودک
  • داشتن الگوهای قابل‌پیش‌بینی در رابطه
  • توانایی همدلی با فرزند
  • صداقت
  • کودک ترس از خود افشایی نداشته باشد

منظور از  داشتن الگو قابل‌پیش‌بینی آن است که کودک اطلاع داشته باشد دررابطه‌با فلان مسئله، مادر چه واکنشی نشان خواهد داد. به‌عنوان‌مثال اگر کودک یک کاری را انجام داد، اگر یک‌بار مادر او را تشویق بکند و اگر مجدد کودک آن کار را انجام داد، سپس تنبیهش بکند، این حاکی از آن است که کودک نمی‌داند اگر بار دیگر چنین رفتاری را مرتکب شود، مادر چگونه واکنش نشان خواهد داد و این یعنی مادر رفتار و الگوی قابل‌پیش‌بینی ندارد و ممکن است بر حسب موود و خلقش با اطرافیان رفتار کرده باشد نه بر اساس ارزش‌های مشخص.

این پناهگاه امن، می‌تواند حیطه‌های مختلفی را در بربگیرد. به‌عنوان‌مثال می‌تواند پناهگاه روانی، مالی، اجتماعی، جسمی و موارد دیگر را شامل شود. به‌طورکلی وقتی مادر پناهگاه امن باشد این پیام را به کودک منتقل می‌کند که «تو در امان هستی» «تو محبوب هستی» و «تو دوست‌داشتنی هستی.»

احساس شناخته‌شدن و دیده‌شدن

والدینی که خود را با نیازهای کودک سازگار می‌کنند و هماهنگ هستند، می‌توانند نشانه‌های کودک خود را به‌دقت بازخوانی کنند و به نیازهای آنها به‌دقت پاسخ دهند و پاسخ‌هایی دهند که هماهنگ با نیاز نوزاد است و نوزاد آن را دوست دارد؛ در نتیجه نوزاد اطلاعاتی در مورد اثر رفتارش به‌مرور کسب می‌کند.  به‌عنوان‌مثال کودکان یاد می‌گیرند که وقتی نیازی را نشان می‌دهند، می‌توانند انتظار پاسخی سریع، قابل‌پیش‌بینی و دقیق از والدینشان داشته باشند. این‌گونه کودک احساس کنترل بیشتری ممکن است در زندگی‌اش داشته باشد و این در بزرگسالی‌اش نقش دارد.

کودک متوجه می‌شود که وقتی علامت می‌دهم که گرسنه هستم، از جانب آنها سیر می‌شوم. وقتی علامت می‌دهم که خسته هستم، مراقب اولیه من را می‌خواباند و وقتی علامت می‌دهم که ناراحت هستم، مراقب من، من را تسکین می‌دهد.

الگو خوب برای همانندسازی

کودک از وقتی که به دنیا می‌آید تا برهه‌ای، تمایزی بین خود و دیگری قائل نیست و خود را با مادر یا مراقب اولیه یکی می‌داند. در نتیجه برای اینکه هویتی برای خود شکل دهد یا مفهوم خود را تشکیل دهد و خودپنداره‌ای برای خود شکل دهد، نیاز به فردی دارد که خودش را به‌وسیله او و رفتارها و واکنش‌هایش، بشناسد و با او همانندسازی کند و این کسی نیست جز مراقب اولیه.

به این معنا که کودک رفتاری را انجام می‌دهد و بر اساس واکنشی که مراقب اولیه نسبت به رفتار کودک نشان می‌دهد، کودک به طور ناخودآگاه ممکن است خودپنداره یا فکر یا باوری نسبت به خودش ایجاد بکند و به‌مرورزمان هویت تمایزیافته‌ای برای خود شکل دهد و متوجه بشود که او با مادر یکی نیست.

واکنش‌هایی که مادر نسبت به رفتارهای نوزادش می‌دهد، ممکن است خودگویی‌هایی را نسبت به خودش و نسبت به دیگران در او ایجاد کند. به‌عنوان‌مثال کودک از این واکنش‌ها متوجه می‌شود که آیا خوب است؟ بد است؟ مورداحترام است؟ دوست‌داشتنی است یا خیر؟

همچنین از واکنش‌های مادر متوجه می‌شود که دیگران چگونه هستند و دیدی نسبت به دنیا، جهان و دیگران نیز پیدا می‌کند. به همین علت است که واکنشی که مادر نسبت به رفتار کودک، به‌ویژه اشتباهاتش دارد، اهمیت بسزایی دارد و می‌تواند بر روی عزت‌نفس و شخصیت کودک تأثیر بگذارد؛ زیرا این‌ واکنش‌ها در آینده ممکن است به ندای والد درون تبدیل شود. همچنین ممکن است فرد،  خود را بر اساس این خودگویی‌هایی که از کودکی در او شکل‌گرفته و نسبت به آن آگاه نبوده‌، ارزیابی‌ کند.

احساس آرامش، اطمینان خاطر و پایه امن بودن

والدین هماهنگ و سازگار با نیاز و کودک، آغوششان همیشه به روی فرزندانشان باز، گشوده و دعوت‌کننده است. وقتی که کودک مضطرب است، مراقب اولیه کودک،  به او آرامش می‌دهد و او را به حالت عاطفی آرام باز می‌گرداند و این مورد می‌تواند به‌شدت بر روی عزت‌نفس کودک در آینده نقش داشته باشد.

در این شرایط والدین این‌طور در کودک درونی می‌کنند که اگر مسئله‌ای پیش بیاید، او یک جایی برای رجوع دارد و طرد نشده و مهم است و می‌تواند پریشانی و ناامیدی‌اش را کنترل بکند و به  آرامش و تسلی درونی برسد. اگر والدین این رفتار و الگو را نداشته باشند، در نتیجه ممکن است کودک در بزرگسالی، توانایی مدیریت ناراحتی خود را نداشته باشد. اما اگر به گونه مناسب رفتار بکنند، کودک می‌تواند ناراحتی خود را کنترل و مدیریت بکند و خودش، خود را به آرامش برساند.

احساس ارزشمندی

باارزش بودن در کودکان پایه و اساس عزت‌نفس سالم را تقویت می‌کند.  والدینی که کودکانی با سبک دلبستگی ایمن پرورش می‌دهند و عزت‌نفسشان در حد مناسب است، والدینی هستند که رفتار کودک را متمایز و جدا از شخصیت او در نظر می‌گیرند و اگر قرار باشد که نکته‌ای به کودک آموزش دهند، شخصیت و هویت او را زیر بار انتقاد قرار نمی‌دهند، بلکه صرفاً به رفتار او اشاره دارند.

احساس حمایت برای کاوش یا مجاورت

علاوه بر اینکه نیاز است که والد در دسترس کودک باشد، بلکه نیاز است که پاسخگو به نیاز کودک هم باشد؛ یعنی مادر یا مراقب اولیه باید طوری باشد که حضورش ملموس باشد و حس شود و هر موقع کودک به او نیاز داشت، در دسترسش باشد تا در کودک این باور شکل نگیرد که اگر انسان‌ها از دایره دید او خارج بشوند، دیگر پاسخگو به نیازهای او نخواهند بود.

این مفهوم وقتی اهمیت پیدا می‌کند که ما به‌عنوان والد، ثبات شیء را درک کرده باشیم. تا یک برهه سنی در کودکان، نبود مراقب اولیه و از دسترس خارج‌شدن او به معنای نیست و نابودشدن مراقب است و درنتیجه کودک اضطراب زیادی را متحمل می‌شود. به همین خاطر است که می‌گوییم  والد در عین اینکه در دسترس باشد، نیاز است که مجاورت را هم حفظ کند تا کودک احساس بکند که از آن حمایت می‌شود. وقتی این شرایط فراهم شود، کودک با خیال راحت به دنبال کاوش در جهان می‌رود. والدین در عین اینکه یک شبکه ایمنی برای او فراهم کرده‌اند، به او فضایی برای خودمختاری و استقلال داده‌اند.

نشانه‌های دلبستگی ایمن در روابط بزرگسالان

نشانه‌های دلبستگی ایمن در روابط بزرگسالان

  • توانایی تنظیم هیجان و احساسات در رابطه 
  • وقتی که تنها هستند، رفتارهای هدفمند قوی دارند و با تنهایی خود کنار می‌آیند
  • پیوندهای قوی خوبی دارند
  • به دیگران اعتماد می‌کنند 
  • احساسات خود را بیان می‌کنند
  • برای خود و دیگری به یک اندازه اهمیت می‌دهند 
  • می‌دانند که چه کسی هستند و اهدافشان در زندگی چیست
  • می‌توانند نیازهایشان را به طور مؤثر بیان کنند
  • احساس می‌کنند که می‌توانند بر دنیای اطرافشان تأثیر بگذارند
  • برایشان نزدیکی و مجاورت راحت هست و وابستگی متقابل دارند
  • نسبت به نیازهای عاطفی خودآگاه هستند و می‌توانند آنها را تجربه و ابراز کنند
  • گشاده‌رو و روراست هستند و تعادل را رعایت می‌کنند 
  • در تماس‌های اجتماعی، پیوند و روابط صمیمی راحت‌تر هستند
  • از عزت‌نفس بالا و کافی برخوردارند

پژوهش‌ها نشان داده‌اند که دلبستگی ناایمن در بزرگسالی، می‌تواند منجر به بیماری‌های روانی و روان‌تنی شود و زمینه اضطراب، افسردگی و سوءمصرف مواد را برای فرد فراهم بکند. دلبستگی ناایمن منجر به عزت‌نفس پایین می‌شود و افراد چالش‌هایی دررابطه‌با صمیمیت و ناتوانی در اعتماد به دیگران در بزرگسالی را تجربه می‌کنند.

جوونه، پلتفرمی برای ارتقای سلامت روان و بهبود حال درونی آدماست. ما با گروهی از درمانگران متخصص و همدل، انواع مختلفی از خدمات مشاوره آنلاین روانشناسی رو ارائه می‌کنیم و برای حال خوب همراهانمون تلاش می‌کنیم.

3 سرنخ برای جستجوی دلبستگی ایمن در بزرگسالان

نگرش مثبت نسبت به خود

افرادی که دلبستگی ایمن دارند، دیدگاه مثبتی نسبت به خود دارند. آنها نیازی به اطمینان از جانب بقیه ندارند تا احساس کنند ارزشمند یا دوست‌داشتنی‌اند و مورد عشق هستند.  این بدان معنا نیست که آنها صمیمیت یا نزدیک عاطفی را رد می‌کنند یا خواستار آن نیستند؛ آنها هم در تنهایی و هم در ارتباط احساس خوبی دارند. به عبارتی نظر دیگران برایشان اهمیت کمتری دارد که آنها چگونه او را می‌بینند. فارغ از حرف دیگران، بازنمایی که از خود دارد و خودگویی‌هایش نسبت به خود مثبت است و خودش را خوب، با احترام، ارزشمند و مثبت ارزیابی می‌کند.

دیدگاه مثبت نسبت به دیگران

افرادی که دلبستگی ایمن دارند، نسبت به دیگران نیز دیدگاه مثبتی دارند. آنها می‌توانند به دیگران اعتماد بکنند و احساس حسادت نسبت به آنها ندارند یا نسبت به نیت افراد عزیزشان شک نمی‌کنند. آنها را همان قدر محترم و عزیز می‌دانند که خود را محترم و عزیز و ارزشمند می‌دانند. این افراد می‌توانند ابراز محبت را بدون ترس یا سردرگمی بپذیرند. همچنین آنها معمولاً در ارتباطات خون‌گرم، دوست‌داشتنی هستند و می‌توانند رابطه عاشقانه معنی‌دار و طولانی‌مدت را ایجاد و حفظ بکنند، به‌راحتی با دیگران پیوند برقرار بکنند و با نزدیکی مسئله‌ای ندارند و از صمیمیت گریزان نیستند.

نگاه مثبت به دوران کودکی

افراد با دلبستگی ایمن تمایل دارند که دیدگاه مثبتی نسبت به دوران کودکی خود داشته باشند. آنها می‌توانند به تجربیات گذشته‌شان فکر بکنند و حتی اگر دوران کودکی‌شان به‌قدر کافی خوب نبوده و بدی‌هایی را متحمل شده‌اند، از آن عبور بکنند و معنایی از آن پیدا بکنند.

چطور دلبستگی ایمن را در کودکانمان شکل بدهیم؟

چطور دلبستگی ایمن را در کودکانمان شکل بدهیم؟

یکی از نگرانی‌هایی که والدین برای تربیت فرزند دارند، این است که چطور دلبستگی ایمن را شکل دهیم؟ دوران اولیه کودکی، زمان بسیار مهمی برای ایجاد این پیوند ایمن با فرزندان است و بنابراین والدین باید تلاش بکنند که در این برهه رفتارهایی داشته باشند و کارهایی انجام دهند تا دلبستگی ایمن در کودک شکل بگیرد. به‌عنوان‌مثال در زندگی روزمره نوزادان از گریه یا خنده برای برقراری ارتباط با والدین استفاده می‌کنند. اینکه والدین چطور به این رفتارهای او پاسخ می‌دهند، در نحوه شکل‌گیری دلبستگی کودکان نقش دارد.

تا قبل از اینکه کودک شروع به حرف‌زدن بکند، ارتباط غیرکلامی اهمیت بسزایی در شکل‌گیری سبک دلبستگی او دارد. بسیاری از والدین گمان می‌کنند که دلبستگی وقتی مطرح است که کودک شروع به حرف‌زدن می‌کند؛ درحالی‌که شکل‌گرفتن سبک دلبستگی از خیلی قبل‌تر آغاز شده.

در ماه‌ها و سال‌های اولیه زندگی کودک، ارتباط غیرکلامی، بخش اساسی ارتباطی است که والدین با فرزندانشان تجربه می‌کنند و می‌تواند در دلبستگی تأثیر بسزایی داشته باشد

ارتباط غیرکلامی

والدین باید تلاش بکنند که از نشانه‌های فیزیکی و عاطفی استفاده کنند تا با کودک پیوند برقرار بکنند. به‌عنوان‌مثال در ارتباط غیرکلامی مثبت در عمل، والدین بهتر است حالت بدن بازداشته باشند، به‌ویژه وقتی کودک را بغل می‌کنند، بدنشان منقبض نباشد، تا جای ممکن تماس چشمی با کودک برقرار بکنند. مادر هنگامی که می‌خواهد به فرزندش شیر دهد، تماس چشمی برقرار بکند، او را لمس کند، بدنش منقبض نباشد، او را نوازش بکند و به‌طورکلی حالت چهره او آرامش‌بخش باشد.

استفاده از لمس ملایم هنگام در آغوش گرفتن و آرام‌کردن فرزند، اهمیت بسزایی دارد. صحبت‌کردن با آرامش با کودک مهم است حتی زمانی که کودک نمی‌تواند صحبت بکند و تلاش کنیم در ارتباط با او از کلمات محبت‌آمیز استفاده کنیم.

اگر کودک گریه کرد یا نیاز خاصی داشت، تا جای ممکن در دسترس او باشند و سریع به او پاسخ بدهند. کودک می‌تواند احساس‌های والدین را از طریق نشانه‌های غیرکلامی درک بکند. به همین دلیل است که ارتباط غیرکلامی اهمیت بسزایی دارد و به‌طورکلی باید از جانب والدین طوری رفتار شود که کودک احساس امنیت و حمایت بکند و بفهمد که او برای والدینش مهم است.

آیا می‌توان در بزرگسالی سبک دلبستگی ایمن را تقویت یا ایجاد کرد؟

اگر فردی در بزرگسالی بخواهد سبک دلبستگی‌اش را تعدیل کند، نیاز است که یک رابطه ایمن را تجربه بکند. یکی از بهترین گزینه‌ها برای این تعدیل سبک دلبستگی، مراجعه به تراپیست است. همچنین اگر فردی باشد که ایمن باشد، هوش هیجانی بالایی داشته باشد و بخواهد به شما در فرایند رشدتان کمک بکند تا در ارتباط امنیت را تجربه کنید، می‌توانید خودپنداره‌های خود را به‌مرور عوض بکنید و سبک دلبستگی‌تان را ایمن کنید؛ گرچه کار آسانی نیست.  شاید بد نباشد ابتدا، اگر سبک دلبستگی‌تان ایمن نیست، با نوع سبک دلبستگی ناایمنتان آشنا شوید و سپس بخواهید آن را تبدیل به دلبستگی ایمن کنید.

کلام آخر

ما در این مقاله درباره دلبستگی ایمن صحبت کردیم و به این پرداختیم که چگونه در سال‌های اول زندگی، رابطه والدین با ما می‌تواند بر روی سبک دلبستگی‌مان تأثیر بگذارد. سپس به ویژگی‌های رفتاری افراد با سبک دلبستگی ایمن در بزرگسالی اشاره کردیم و در نهایت به این پرداختیم که والدین چگونه بهتر است با فرزندشان تعامل کنند و چه ویژگی‌هایی داشته باشند تا دلبستگی ایمن در آنها شکل بگیرد.  همچنین به این نکته اشاره کردیم که اگر سبک دلبستگی‌مان ناایمن است، مراجعه به تراپیست می‌تواند سبک دلبستگی ما را به سمت دلبستگی ایمن هدایت کند.

همچنین برای مطالعه بیشتر، می‌توانید به منابع زیر (انگلیسی زبان) مراجعه کنید:

What is Secure Attachment and Bonding

What Is Secure Attachment and How Does It Develop

4 Types of Attachment Styles

دنبال تراپیست میگردی؟

ما کمکت می‌کنیم که با توجه به نیازت، متخصصی که دنبالشی رو پیدا کنی. فقط کافیه فرم زیر رو پر کنی!

مجله جوونه

مجله جوونه، یادگیری بی حد و مرز

Line
دیدگاه خود را بنویسید