شاخه:
بحران ۳۰ سالگی
شاخه:
«احساس میکنم که تو زندگیم گیر کردم. این روزا مدام به این فکر میکنم که آیا جای درستی واستادم تو زندگیم؟ انتخابام درست بوده؟ یه احساس ابهام و شکی باهامه. دوست دارم کارهای جدیدو برم امتحان بکنم در عین حال به تنها بودن و خلوت کردن با خودم بیشتر علاقه دارم. دو سه سال پیش اینجوری نبودم ولی یه مدتی میشه که اینطوری شدم. به نظرتون افسردگیه؟ خیلیا میگن بحران 30سالگیه. عادیه. نمیدونم، به نظرتون من باید چیکار کنم؟»
اگه شما هم در آستانه ۳۰ سالگی هستید و با این مسائل دست و پنجه نرم میکنید، بهتره که با این مقاله جوونه همراه باشید چون میخوایم درباره بحران ۳۰ سالگی صحبت بکنیم. اگه شما بدونید که بحران ۳۰ سالگی چیه و چه ویژگیهایی داره، بهتر میتونید در راستای حال خوب و کیفیت بهترزندگی اقدام بکنید.
بحران ۳۰ سالگی چیست؟
بحران ۳۰ سالگی شبیه بحران میانسالی هستش. وقتی فرد در اواسط ۲۰ و اوایل ۳۰ سالگی هست، ممکنه علی رغم اینکه در زندگی وضعیت خوبی داشته باشه یا سلامت جسمانی نسبی داشته باشه و فکر بکنه که در دوران اوج زندگیش هست، یک سری ویژگیها و حالاتی رو هم در کنارش تجربه بکنه که مختص این دورانه. به عنوان مثال ممکنه که ذهنش شروع به پرسشگری زیاد بکنه و با یک عدم قطعیت، اضطراب و نامطمئنی ای روبرو بشه.
گاها احساس به دام افتادن و سرخوردگی بکنه؛ انگار توی بنبست گیر افتاده و ممکنه بیاد زندگی خودشو با بقیه مقایسه بکنه. مثلاً دوستش ازدواج کرده تو این دوران و حتی بچه هم داره ولی این شخص هنوز درگیر رابطه عاشقانه است و نتونسته شخص مطمئنشو پیدا بکنه یا یکی از اقوام هم سنش همزمان هم کار میکنه هم فعالیتهای خونه رو به عهده داره و هم تفریح؛ در حالی که این شخص مشغول ادامه تحصیله و نمیتونه به فعالیتهای دیگه بپردازه و دست به مقایسه میزنه از این جهت که نکنه مسیر زندگیشو اشتباه رفته، نکنه ارزشهاش رو اشتباه انتخاب کرده باشه و اصلاً جای درستی توی زندگی واستاده؟
انگار توی این دوره زمانی فرا میرسه که فرد بازنگری و بازبینی مجدد به زندگیش، ارزشها و عقاید، نگرش و موارد دیگه داشته باشه.
خیلی از انتخابهای مهم افراد مثل انتخاب رشته تحصیلی، شغل مناسب، ازدواج و موارد دیگه در برهه ۲۰ سالگی و دهه ۲۰ اتفاق میافته و گاهاً فشار زندگی ممکنه اونقدر زیاد باشه که فرد نتونه لحظهای توقف بکنه و به مسیری که اومده نگاه بکنه و در این دوره این کار رو بخواد بکنه.
تفاوت بحران ۳۰ سالگی با بحران ۲۰ سالگی چیست؟
اگه بخوایم مرز این دوتا رو مشخص بکنیم، حوزه تمرکز افراد میتونه معیار مناسبی باشه.
در بحران ۲۰ سالگی حوزه تمرکز فرد بیرونیه یعنی فرد در راستای این تلاش میکنه که یه هویتی برای خودش شکل بده، توی اجتماع رضایت و جایگاه کسب بکنه و دست به مقایسه میزنه برای اینکه بتونه دستاوردهایی داشته باشه و انتخابهای درستی بکنه. پس تمرکز رو به بیرونه و ممکنه فرد به استرسهای ناشی از بلوغ با عدم اطمینان و اضطراب پاسخ بده. حتی ممکنه که احساس سرخوردگی نسبت به دنیا داشته باشه وخودش و ارتباطش رو با دیگران به ویژه اولین دوستی که ازدواج میکنه مقایسه کنه و ممکنه بیشتر سراغ مشاغل سطحی و نوجوانی بره.
اما بحران ۳۰ سالگی به این صورته که فرد تمرکزش به سمت درونه. یعنی سوالهای عمیقی از خودش میپرسه مثلاً چی از زندگی میخواد؟ آیا انتخابهاش درست بوده؟ ممکنه که در این حین تجربه، احساس ابهام داشته باشه. در بحران سی سالگی فرد بیشتر به درون خودش متمرکز میشه و خودش رو با خودش مقایسه میکنه.
فازهای بحران ۳۰ سالگی
بحران ۳۰ سالگی معمولاً با چهار فاز مشخص میشه:
در فاز اول بحران ۳۰ سالگی فرد احساس این رو داره که انگار توی تعهدی گیر افتاده. این تعهد میتونه شخصی باشه، میتونه شغلی باشه و موارد دیگه.
در فاز دوم بحران ۳۰ سالگی فرد احساس جدایی و تنهایی داره گوشهگیر میشه و به درون خودش میره و دوست داره که بیشتر فکر بکنه.
در فاز سوم افراد نسبت به جایگاهی که دارند و جایی که در زندگی هستن، فکر میکنند و ممکنه دنبال فعالیتها و فرصتهای جدید باشند و دست به انتخابهای جدید بزنند.
فاز نهایی این هستش که تلاش میکنند بازنگری درستی داشته باشند، دستاوردهاشونو به طور مثبت و منفی با هم در نظر بگیرند و از حمایت اجتماعی و کمک عزیزان برخوردار بشن. اونها به جای اینکه بحران سی سالگی رو صحنه مبارزه ببینند یه مرحلهای میبینن که میتونن ازش عبور بکنند.
عوامل استرس زایی که میتونه منجر به بحران ۳۰ سالگی بشه
در اینجا به بعضی از این عوامل به طور مختصر اشاره میکنیم که عبارتند از:
- تنهایی زندگی کردن برای اولین بار به مدت طولانی
- تصمیم گیری طولانی مدت یا بلند مدت برای مسائل حرفهای و شخصی
- جستجوی شغل یا برنامهریزی شغلی
این عوامل ممکنه استرسورهایی برای بحران ۳۰ سالگی باشه.
نشانهها و علائم بحران ۳۰ سالگی
بعضی از نشانهها و علائمی که فرد در آستانه بحران ۳۰ سالگی از خودش نشون میده عبارتند از:
- تمایل به هدف قویتر در زندگی
- ورود به دوره گذار و تغییر
- تصمیم گیری تکانشی و گرفتن تصمیمهایی که اصلاً شبیه شما نبوده
- بیقراری در کار و به طور کلی در زندگی
- حساس و زودرنج شدن
- کاهش انرژی
- خلق پایین
- سردرگمی
- ابهام
- بیحوصلگی
- ناامیدی
- تغییر در اشتها و خواب
- اضطراب
- مقایسه خود با دیگران
- گاهاً افسردگی
چه عواملی میتونه بحران ۳۰ سالگی رو تشدید بکنه
رضایت خاطر نداشتن از وضع کنونی
ممکنه که فرد در بحران ۳۰ سالگی این ویژگیها رو از خودش نشون بده اما یه عاملی که میتونه اثر داشته باشه و افراد این ویژگیها رو با شدت بیشتری تجربه بکنند اینه که از خودشون راضی نباشند و زندگیشون تا ۳۰ سالگی خوب نبوده باشه و به شرایط پایداری نرسیده باشند.
اون وقت در این شرایط علاوه براینکه فرد حالش خوب نیست، انتظارش از خودش خیلی بیشتر هست، نشخوار فکریش افزایش پیدا میکنه، دغدغههاش بیشتر میشه و نسبت به خودش و هویتش تردید بیشتری داره و احساس میکنه که مسیر رو اشتباه اومده یا شاید خودشو به خوبی نمیشناسه و عقاید و ارزشهاشو اشتباه انتخاب کرده.
کمالگرایی
مورد بعدی که میتونه تو تشدید بحران ۳۰ سالگی نقش داشته باشه، کمال گرایی هستش. اگه کمال گرایی در حد استاندارد و مناسب و سالم باشه، باعث رشد و ترقی افراد میشه اما اگه کسی کمالگرایی منفی داشته باشه و مدام این حسو داشته باشه که به اندازه کافی خوب نبوده و باید بیشتر و بیشتر تلاش بکنه، هیچ وقت به رضایت خاطر نمیرسه و همیشه حالش بده و انگار با دنیای مطلوبش خیلی فاصله داره. ممکنه با افزایش سن این احساسو بکنه که برای شروع دیره و حالش بدتر بشه.
وجود اختلالهای همپوشان
اگه فرد بعضی از اختلالها رو داشته باشه به عنوان مثال افسردگی داشته باشه ممکنه که شدت این علائم تشدید بشه . فرد افسرده ممکنه که فکر بکنه که خوب زندگی نکرده، منزوی بودنش افزایش پیدا میکنه و عزت نفسش به شدت کاهش پیدا میکنه و علی رغم اینکه دستاورد هم داشته باشه خودشو ارزشمند نمیدونه و اینها ممکنه که حالش رو بدتر کنه.
اگه فرد مبتلا به اختلالهای اضطرابی باشه ممکنه که نتونه این حجم از ابهام رو تحمل بکنه و پنیک بکنه. و حتی از اضطراب زیاد قفل بشه و نتونه کاری انجام بده و از این فرصتی که در زمان حال داره بخواد استفاده کنه.
راهکارهایی برای درمان
در اینجا میخواییم راهکارهایی ارائه بکنیم که به افراد کمک میکنه چطور با بحران ۳۰ سالگیشون بتونن بهتر کنار بیان و مسیر رو بهتر طی بکنند و حالشون در نهایت بهتر شه. برخی از راهکارهایی میتونن برای مواجه بهتر با بحران ۳۰ سالگی اتخاذ کنند عبارتند از:
مراجعه به تراپیست
تراپیست میتونه به افراد که در بحران ۳۰ سالگی هستند کمک بکنه که با ویژگیهای بحران ۳۰ سالگی بیشتر آشنا بشن و راههای کنار اومدن و تجربه احساس مثبت رو یاد بگیرند، نگاه معقولانهتری و واقع بینانهتری نسبت به خودشون داشته باشند و با کمک هم بتونن بازنگری در عقاید ارزشها و موارد دیگه داشته باشند.
همچنین اگه فرد کمالگرایی داشته باشه یا اختلالهای دیگه مثل افسردگی و اضطراب داشته باشه حتماً نیازه که به تراپیست مراجعه بکنه و با هم در راستای حل این مسئلهاش گام بردارند.
دست برداشتن از مقایسه
عامل دیگهای که میتونه به فرد خیلی کمک بکنه تا بهتر با بحران ۳۰ سالگی مواجه بشه و عبور بکنه اینه که دست از مقایسه برداره و بدونه که هر انسانی منحصر به فرده و مسیر و هدف خودش رو در زندگی داره و قرار نیست هر فردی مطابق استانداردها و قالبهای از پیش تعیین شده جامعه بخواد پیش بره و همه شبیه هم بخوان باشند و بهتره که در این راستا برای اینکه بتونه خودش رو بهتر ببینه دستاوردهای خودش رو ببینه و ارزشمند بشماره و بهشون افتخار بکنه و به مسیر زندگیش ادامه بده.
انجام برخی فعالیتها
همونطور که گفتیم فرد ممکنه تو این دوران ابهام و سردرگمی رو تجربه بکنه و بخواد بازنگری ای نسبت به شرایطش داشته باشه پس مطالعه کردن در رابطه با حیطهای که دچار شک و تردید شده یا خوندن کتابهای خودیاری میتونه بهش در مواجهه بهتر با بحران 30 سالگی کمک کنه. نوشتن به ویژه نوشتن افکار و احوالی که داره تجربه میکنه، میتونه خیلی کمک بکنه تا بهتر با خودش کنار بیاد.
ناامید نشدن و زندگی کردن در لحظه اکنون
یکی از موردهایی که در بحران ۳۰ سالگی بهش اشاره شد اینه که ممکنه که افراد به جایگاهی نرسیده باشند و هنوز شرایطشون پایدار نشده باشه. با این وجود بهتره که ناامید نشن و بهتر بتونن خودشونو کندوکاو بکنن تا شناخت بیشتری از خودشون به دست بیارن و بدونن که هیچ وقت برای شروع دیر نیست. آهسته و پیوسته گام بردارند و به جاش کمتر ای کاش و افسوس بخورند و تلاش کنند در لحظه حال زندگی بکنند و ازاین فرصتی که هنوز در اختیارشون هست استفاده مطلوب داشته باشند و دست از خود سرزنشگری بردارن.
تغییر سبک زندگی
گاهی اوقات تغییرهای کوچولو مثل ساخت عادتهای جدید و موارد دیگه میتونه در مواجهه بهتر با بحران ۳۰ سالگی به افراد کمک بکنه. مثل این موارد که تغذیهشونو اصلاح بکنن، ورزش مناسب داشته باشند، حتماً از جلسات تراپی استفاده بکنند، استراحت و تفریح خوب داشته باشند و بیشتر به افرادی که دوستشون دارند وقت بگذرونن و حمایت اجتماعی ازشون دریافت بکنن.
کلام آخر
ما در این مقاله از جوونه در رابطه با این صحبت کردیم که بحران ۳۰ سالگی چیه، چه ویژگیهایی داره، علائم و نشانههاش چی هستش و به این پرداختیم که افراد برای مواجه بهتر و عبور بهتر میتونن دست به چه اقدامهایی بزنند.
شما میتونید برای اطلاعات بیشتر درباره بحران 30 سالگی منابع زیر رو مطالعه کنید:
سوالات متداول
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
در اغلب اوقات علیرغم اینکه استرس و اضطراب دو واژه متفاوت هستند، مشابه هم به کار گرفته میشوند. آیا شما تفاوت اضطراب و استرس رو میدونید؟ آیا میدونید که دونستن تمایز اینها میتونه چه کمکی بهتون بکنه؟ از کجا متوجه
آیا براتون پیش اومده که فکر کنید شخص مقابلتون واقعیت رو تحریف میکنه؟ آیا در برابر ابراز خواسته طبیعیتون معمولا برچسب هایی مثل«عدم اسقلال» یا «ضعیف بودن» و موارد مشابه بهتون زده میشه؟ اگه شخص مقابل اشتباهی بکنه ازتون
ما در دوره ای زندگی میکنیم که هوش مصنوعی به سرعت در حال توسعه هست و تاثیر زیادی بر روی زندگی ما گذاشته. در برخی موارد مزایایی برامون داشته و روند زندگی ما رو تسهیل کرده و در برخی موارد