شاخه:
انواع تروما: نشانه ها و راه های درمان
شاخه:
«از وقتی همسرم رو تو تصادف از دست دادم، انگار شوک عجیبی بهم وارد شده. مدام خاطراتش رو به یاد میارم و مدام صحنه فوتش جلوی چشمام ظاهر میشه و اشک تو چشمام جمع میشه… دیگه از خونه بیرون رفتن برام سخت شده. هر صدای بوق ماشین، پرتم میکنه به روز تصادف و سرجام خشکم میزنه. انگار فلج شدم…»
حوادث آسیب زا و اتفاقات ناگوار مثل فوت عزیزی، سرطان و… می تونن در هر سنی اتفاق بیفتن و تأثیرات ماندگاری بر سلامت جسمی و روحی ما بذارن. اما ممکنه که برخی از افراد رو دچار تروما کنن. اگه میخوایید بیشتر درباره تروما در روانشناسی و انواع تروما بدونید، با این مقاله از جوونه همراه باشید.
تروما چیست؟
تروما یک واکنش عاطفیه که در پاسخ به یک حادثه یا مجموعهای از رویدادهای آسیبزا ایجاد میشه.تروما پاسخی به یک رویداد یا موقعیت های شدید استرس زا و حوادث آسیب زا هست. اثراتش می تونه طولانی مدت باشه. باید توجه داشت که همه کسایی که رویداد استرس زا رو تجربه می کنن، دچار تروما نمی شن. برخی از افراد دچار علائمی می شن که پس از چند هفته برطرف می شه، در حالی که برخی دیگر اثرات طولانی مدت بیشتری رو تجربه خواهند کرد. با درمان، افراد می تونن علت اصلی رو برطرف کنن و راه های سازنده ای برای مدیریت علائمشون پیدا کنن.
هنگامی که شخصی یک رویداد ناراحت کننده یا مجموعه ای از رویدادهای آسیبزا رو تجربه میکنه؛ مانند سوء استفاده، یک تصادف بد، تجاوز جنسی یا سایر خشونت های جنسی و خانگی، درگیری یا یک بلای طبیعی و… ممکنه یک واکنش عاطفی به نام تروما رو تجربه کنه.
باید دقت داشت که حتما لازم نیست یک رویداد یا حادثه مستقیماً برای فرد اتفاق بیفته تا تروماتایز بشه، بلکه میتونه با مشاهده اون اتفاق و یا دیدن و شنیدن اینکه یکی از عزیزانش این رویداد ناگوار رو تجربه کرده، دچار آسیب بشه. یک رویداد آسیب زا احساس عمیقی از ترس، درماندگی یا سرگردانی ایجاد می کنه و توانایی فرد رو برای مقابله، تحت تأثیر قرار می ده. انجمن روانشناسی آمریکا به تأثیر منفی درازمدت بر عملکرد و باورها اشاره میکنه.
تاثیر تروما در روانشناسی بر سلامت روانی و جسمانی افراد
واکنشهای فوری پس از یک رویداد آسیبزا شامل شوک و انکار هست. در حالی که واکنشهای طولانیمدت ممکن است شامل نوسانات خلقی، چالشهای رابطه، بازگشت به گذشته و علائم فیزیکی و… باشه. باید بدونیم همه این موارد، پاسخ های طبیعی به تجربه رویدادهای آسیب زا هستن.
تجربه رویداد آسیبزا میتواند تمامی سیستمهای درونی ما رو تحت تاثیر قرار بده؛ در پایین اینکه چطور انواع تروما میتونه روی سیستم های ما تاثیر بذاره، شرح داده شده:
- سیستم شناختی: تاثیر بر توانایی پردازش افکار و قضاوت درست..
- سیستم عاطفی: گیر افتادن در چرخه احساسات شرم، خشم، گناه و ترس.
- سیستم فیزیکی: ماهیچه ها، مفاصل، هضم و متابولیسم، دما، خواب، سیستم ایمنی و… رو تحت تاثیر قرار می ده.
- سیستم معنوی: به جهان بینی ما و لنزهایی که با آن واقعیت رو می بینیم آسیب میزنه و باعث میشه جهان رو نا امن بدونیم و بر درک و معنای ما از زندگی، جامعه و جهان تأثیر می ذاره.
- سیستم اجتماعی: بر روابط با همسر، خانواده، دوستان، همکاران و غریبهها تأثیر میذاره و چون در بسیاری از افراد تأثیر عمیقی میذاره، ساختار جوامع رو تحت تأثیر قرار میده.
تاثیر تروما در روانشناسی بر رابطه چیست؟
صرف نظر از انواع ترومایی که فرد تجربه کرده، تجربیات آسیب زا بر رابطه تأثیر می ذارن. این تاثیر شامل روابط بین مردم با یکدیگر و همچنین رابطه زن و مرد هست. وقتی که شخصی ضربه روحی رو تجربه می کنه، ممکنه احساس ناامنی بکنه، احساس بکنه بهش خیانت شده و یا در اعتماد به دیگران دچار مشکل بشه. این می تونه منجر به افزایش احساسات، مانند خشم، پرخاشگری، تمایل به شرمگینی، بی حسی، و گوشه گیری بشه.
تروما در روانشناسی چقدر شایع است؟
به گفته موسسه سیدران (Sidran Institute)، میزان شیوع انواع تروما در ایالات متحده به شرح زیر هست:
- حدود 70 درصد از بزرگسالان ایالات متحده حداقل یک بار یک رویداد آسیب زا رو تجربه کردن. همه کسایی که اون رو تجربه می کنن، دچار PTSD (اختلال اضطراب پس از سانحه) نمی شن.
- تا 20 درصد از این افراد معیارهای PTSD رو دارن. احتمال ابتلای زنان به PTSD دو برابر بیشتر از مردان هست.
- خطر ابتلا به PTSD بر اساس تروما متفاوت هست. این خطر به ویژه پس از تجاوز جنسی (49٪)، تجاوز فیزیکی (حدود 32٪) و سایر تجاوزات جنسی (حدود 24٪) بالا هست.
- حدود 61 درصد از بزرگسالان مورد بررسی در 25 ایالت آمریکا گزارش دادن که حداقل یک ACE مانند خشونت، سوء استفاده، بی توجهی یا مسائل مربوط به مصرف مواد در خانه رو تجربه کردن.
- تقریباً از هر 6 نفر 1 نفر، 4 بار یا بیشتر ACE رو تجربه کرده.
- زنان و برخی از گروه های اقلیت قومی، خطر بیشتری برای تجربه چهار بار یا بیشتر ACE داشتن.
دلایل ایجاد تروما در روانشناسی چیست؟
هر نوع اتفاقی که فرد انتظار اون رو نداشته باشه و قادر به پردازش و درک کردن اون نباشه، واکنش تروما ایجاد میکنه. این واکنش کمتر به اتفاق و حادثه مربوط می شه و بیشتر به نحوه واکنش فرد به اون اتفاق مربوط می شه. برخی از رایجترین رویدادهای آسیبزا و عوامل ایجاد انواع تروما عبارتند از:
- بلایای طبیعی
- تصادفات
- جنگ
- کودک آزاری
- خشونت جنسی
- خشونت خانگی
- ترومای پزشکی
- قلدری
- تروریسم
علائم و نشانههای تروما در روانشناسی چیست؟
در حالی که علائم انواع تروما متفاوته ، برخی از نشانه ها وجود داره که می تونید به اون ها توجه کنید. افرادی که وقایع آسیب زا رو تحمل کردن، اغلب متزلزل و سرگردان به نظر می رسن. آنها ممکنه به طور معمول به مکالمه پاسخ ندن و اغلب حتی موقع صحبت کردن، گوشه گیر به نظر برسن و در لحظه حال نباشن.
یکی دیگه از نشانه های اصلی، اضطراب هست. اضطراب ناشی از تروما در روانشناسی می تونه در مشکلاتی مثل ترس شبانه، عصبانیت، تحریک پذیری، تمرکز ضعیف و نوسانات خلقی ظاهر بشه. اگرچه این علائم رایج هستن، اما جامع نیستن. افراد به روش های مختلف به اتفاق پاسخ می دن. گاهی اوقات علائم حتی برای نزدیکترین دوستان و خانواده قربانی، تقریباً غیر قابل فهمه.
تروما می تونه روزها، ماه ها یا حتی سال ها پس از رویداد واقعی ظاهر بشه. بنابراین صحبت با یک آشنا یا متخصص سلامت روان بعد از وقوع حادثه آسیب زا بسیارلازمه.
همچنین، صرف تجربه کردن یک رویداد آسیبزا در همه افراد، باعث ایجاد اون نمیشه. اگه رویداد تجربه شده، از ظرفیت روانی فرد بالاتر باشه و فرد نتونه رویداد رو پردازش کنه و به اون معنا بده، نشانههای بلندمدت ممکنه بروز کنن. برخی از نشانههای روانشناختی تروما در روانشناسی عبارتند از:
- اضطراب
- احساس درماندگی
- انتظار
- احساس شرم و سرزنش خود
- به یاد آوردن مداوم تجربه آسیبزا
- کابوسهای مکرر
- احساس جدا شدن از خود
- بیقراری
- افسردگی
علائم عاطفی و روانی تروما در روانشناسی
احساسات یکی از رایج ترین راه هاییه که در اون تروما روحی ظاهر می شه. برخی از علائم عاطفی و روانی رایج تروما در روانشناسی عبارتند از انکار، خشم، غم و طغیان عاطفی. قربانی ممکنه احساسات شدیدی رو که تجربه می کنه به سوی افراد دیگه مانند دوستان یا اعضای خانواده فرافکنی کنه.
این یکی از دلایلیه که تروما روحی برای عزیزان و نزدیکان قربانی سخته. کمک به کسی که شما رو از خود دور می کنه، سخت است؛ اما درک علائم عاطفی و روانی ای که پس از یک رویداد آسیب زا به وجود میان، می تونه به تسهیل روند بهبود و درمان افراد کمک کنه.
علائم جسمانی و فیزیکی تروما در روانشناسی
تروما در روانشناسی اغلب از نظر جسمی و همچنین احساسی ظاهر می شه. برخی از علائم فیزیکی آن شامل رنگ پریدگی، بی حالی، خستگی، تمرکز ضعیف و ضربان قلب تند هست. فرد قربانی ممکنه دچار اضطراب یا حملات پانیک بشه . علائم فیزیکی می تونه به اندازه علائم آسیب جسمی یا یک بیماری، واقعی و هشدار دهنده باشه و همچنین باید مراقب سطح استرس پس از یک رویداد آسیب زا بود.
شناخت انواع تروما
وقتی به انواع تروما فکر می کنیم، اغلب به یک رویداد واحد فکر می کنیم که باعث آسیب یا درد شدید می شه. با این حال، انواع مختلفی از تروما می تونه در طول زندگی ما رخ بده. انواع تروما به رویدادهای فیزیکی محدود نمی شه. بلکه می تونه ماهیت عاطفی یا روانی داشته باشه.
در حالی که بیشتر مردم با مفهوم تروما آشنا هستن، بسیاری از انواع تروما وجود داره که از آن بی اطلاع اند. انواع تروما رو می تونیم به صورت حاد، مزمن یا پیچیده طبقه بندی کنیم که در ادامه مقاله به معرفی اون ها خواهیم پرداخت.
تروما حاد در انواع تروما
ترومای حاد منعکس کننده پریشانی شدید بلافاصله پس از یک رویداد ناگهانی هست و واکنشی کوتاه مدت به همراه داره. نمونههای رایج اون عبارتند از تصادف اتومبیل، تجاوز فیزیکی یا جنسی، یا مرگ ناگهانی یکی از عزیزان.
تروما مزمن در انواع تروما
ترومای مزمن میتونه از رویدادهای مضری که در طولانی مدت تکرار میشن، ناشی بشه. این می تونه در پاسخ به قلدری مداوم، بی توجهی، سوء استفاده (عاطفی، فیزیکی، یا جنسی) و خشونت خانگی ایجاد بشه.
تروما پیچیده در انواع تروما
ترومای پیچیده میتونه از تجربه رویدادهای آسیبزای مکرر یا چندگانه که امکان فرار از اون وجود نداره، ایجاد بشه. حس به دام افتادن از ویژگی های این نوع از تروما هست. همچنین میتونه احساس امنیت فرد رو در جهان تضعیف کنه و باعث ایجاد هوشیاری بیش از حد و گوش به زنگی بشه..
تروما ثانویه یا جانشین در انواع تروما
ترومای ثانویه یا جانشین از قرار گرفتن در معرض رنج دیگران ناشی میشه و میتونه به کسایی که در حرفههایی که به آسیبها و ضرب و جرح پاسخ میدن، ضربه بزنه. مثل پزشکان یا مجریان قانون. با گذشت زمان، چنین افرادی در معرض خطر خستگی شفقت هستن، به طوری که اونها از سرمایه گذاری عاطفی روی افراد دیگه برای محافظت از خودشون در برابر تجربه پریشانی اجتناب می کنن.
تروما تجارب ناگوار کودکی (ACE) در انواع تروما
تجارب نامطلوب دوران کودکی (ACE) طیف وسیعی از موقعیتهای دشواری رو پوشش میده که کودک یا بهطور مستقیم با آنها روبرو شده یا در دوران رشد، قبل از اینکه مهارتهای مقابلهای مؤثر رو یاد بگیره، شاهد اونها بوده.
ACE ها می توانند روند طبیعی رشد رو مختل کنن و آسیب عاطفی می تونه تا بزرگسالی، ادامه داشته باشه. از دست دادن پدر و مادر، بی توجهی، سوء استفاده عاطفی، فیزیکی یا جنسی و طلاق از رایج ترین انواع تجارب نامطلوب دوران کودکی هستن.
رابطه تروما و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
همه کسایی که تروما رو تجربه می کنن به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا نمی شن، اما حدود 20٪ معیارهای تشخیصی رو دارند. PTSD زمانی ایجاد میشه که علائم اون در هفتهها و ماههای پس از رویداد استرسزا ادامه داشته باشه یا بدتر بشه. PTSD ناراحت کننده هست و عملکرد فرد رو مختل میکنه.
تفاوت بین تروما و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
هر ترومایی خطر ایجاد اثرات طولانی مدت بر سلامت روان و فیزیکی رو داره. اما همه اون ها به اختلال استرس پس از سانحه تبدیل نمی شه. برای اینکه اثرات یک تروما با معیارهای تشخیصی PTSD مطابقت داشته باشه، باید فرد احساس کنه که دوباره اون اتفاق رو داره تجربه می کنه و رفتار اجتنابی شدیدی از خودش نشون بده.
یکی دیگه از تفاوت های عمده اینه که برخی از علائم تروما پس از مشاوره و یادگیری چارچوب بندی مجدد تفکر، از بین میرن. در واقع، افرادی که یاد میگیرن تابآوری ایجاد کنن، ممکنه عکس PTSD رو تجربه کنن که رشد پس از سانحه نامیده میشه. رشد پس از سانحه زمانیه که افراد احساس می کنن، می تونن به جلو حرکت کنن و چیزهای مثبت رو از یک تجربه وحشتناک خارج کنن
باورهای غلط درباره تروما در روانشناسی
در اینجا میخواییم به چند نمونه از این باورهای غلط بپردازیم که به شما جهت آشنایی بیشتر با تروما در روانشناسی و مراحل درمان اون کمک میکنه:
تروما فقط نتیجه حوادث بزرگ است
خیلی از افراد فکر میکنند تروما فقط در اثر حوادث بزرگ و تکاندهنده مثل جنگ، زلزله یا تصادفهای وحشتناک اتفاق میفته. درحالیکه تروما میتونه از حوادث کوچکتر ناشی بشه، مثل تجربه طرد شدن در کودکی، جداییهای عاطفی یا حتی مورد بیتوجهی قرار گرفتن. آنچه اهمیت داره، نحوه تجربه و تفسیر فرد از حادثه است، نه بزرگی یا کوچکی آن.
اگر کسی درباره تروما حرف نمیزند، یعنی مشکلی ندارد
برخی از افراد فر میکنند اگه شخص حادثه ای رو پشت سر گذاشته و بعد دربارش حرف نمیزنه پس مسئله ای باهاش نداشته. درحالی که بسیاری از افرادی که تروما را تجربه کردهاند، به دلیل ترس از قضاوت یا ناتوانی در بیان احساسات، درباره آن صحبت نمیکنند. اما این به معنای بهبود یافتن نیست. علائم تروما میتوانند به شکلهای مختلف، مثل اضطراب، افسردگی یا مشکلات جسمی ظاهر شوند.
زمان همه چیز را حل میکند
برخی افراد که دچار تروما شده اند اینطور فکر میکنند که به مرور زمان شدت هیجاناتشان حل میشود و این باور ممکن است مانع از کمک گرفتن شود. گرچه زمان میتواند به تسکین برخی احساسات کمک کند، اما تروما بدون مداخله تخصصی ممکن است عمیقتر شود و اثرات طولانیمدتی بر زندگی فرد بگذارد. مراجعه به روانشناس یا مشاور، گامی کلیدی برای درمان تروما است.
افراد قوی دچار تروما نمیشوند
اگه شخص اینطور فکر کنه که به تنهایی نمیتونه از پس مواجهه با تروما بر بیاد، نتیجه ضعیفش هست ممکنه که در ادامه با آسیب های بیشتری روبرو بشه. این باور میتونه به تقویت احساس شرم در افراد آسیبدیده منجر بشه. در حقیقت تروما ارتباطی به ضعف یا قدرت ندارد. حتی قویترین افراد نیز ممکن است تحت تأثیر رویدادهای آسیبزا قرار بگیرند. پذیرش این واقعیت که همه انسانها ممکن است در شرایطی خاص آسیبپذیر شوند، بسیار حیاتی است.
معنادهی به تجربه چگونه در شکلگیری انواع تروما نقش دارد؟
در پاسخ به این سوال که چطور نه لزوما خود اتفاق بلکه در بعضی مواقع، معنایی که به اتفاقی داده میشود میتواند منجر به تروما شود میتوان این مثال را زد که دو نفر ممکن است دقیقاً یک حادثه را تجربه کنند، اما واکنشهای کاملاً متفاوتی داشته باشند. چرا؟ به دلیل تفاوت در معنایی که به آن رویداد میدهند. وقتی با یک رویداد استرسزا یا آسیبزا مواجه میشویم، ذهن ما تلاش میکند تا برای آن معنایی پیدا کند. این معنا میتواند باعث آرامش یا تشدید درد شود.
برای مثال
مثبتترین معنا: «این اتفاق مرا قویتر میکند.»
منفیترین معنا: «این اتفاق نشان میدهد که من بیارزش هستم.»
اگر فرد به این نتیجه برسد که حادثه ناشی از ضعف او بوده یا دنیا جای خطرناکی است، احتمال بیشتری وجود دارد که تجربه به یک تروما تبدیل شود. در مقابل، اگر بتواند آن را بهعنوان بخشی از رشد شخصی یا یک اتفاق گذرا ببیند، اثر منفی کمتری خواهد داشت.
مثال:
تصور کنید کودکی که از سوی والدینش مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
اگر این کودک به این معنا برسد که: «من به اندازه کافی خوب نیستم و به همین دلیل دوستداشتنی نیستم»، این تجربه احتمالاً تبدیل به تروما میشود.
اما اگر با حمایتهای بیرونی به این نتیجه برسد: «مشکل از رفتار والدینم بوده، نه از من»، ممکن است از آسیب عمیق جلوگیری شود.
چرا رها کردن تجربه آسیبزا دشوار است؟
مشکل در بهبودی پس از ترومای گذشته طبیعی هست. فقط به این دلیل که تجربه به پایان رسیده به این معنی نیست که فرد دیگه تحت تاثیر اون نیست. تشخیص و درک اینکه چه اتفاقی افتاده و چه معنایی برای فرد داره، ممکنه زمان ببره. رها کردن تجربه ناگوار به این معناست که ما خود را از بخشهایی از گذشته رها کنیم. زمانی که ما پیوندهایی ایجاد کردیم یا خاطرات معناداری با افراد، مکان ها و چیزها تشکیل دادیم، فراموش کردن میتونه چالش برانگیز باشه.
باید به این نکته توجه کرد که تغییر کردن برای انسانها سخت و چالش برانگیزه. تروما معمولا دید ما رو به دنیا تغیر میده و در پیشفرضهایی که درباره جهان و انسانها داشتیم تغییراتی اساسی ایجاد میکنه؛ بنابراین پذیرش و درک تغییر ایجاد شده در باورهامون و معنا دادن به اون میتونه فرایندی زمانبر باشه.
بهترین راه های درمان انواع تروما چیست؟
روشهای شناختی-رفتاری، روانپویشی و روش حساسیتزدایی از حرکات چشم و پردازش مجدد میتونه برای درمان تروما مفید واقع بشه. باید دقت کنید که هرکسی به تروما و درمان اون واکنش متفاوتی نشان می ده. به عبارت دیگه، هیچ رویکرد یکسانی برای درمان وجود نداره. در کل بهترین راه اینه که به درمانگر مراجعه کنید و با کمک درمانگر رویکرد مناسبتون رو پیدا کنید و درمان رو شروع کنید.
در ادامه برخی از رویکردهای درمانی اون و همچنین درمان های جایگزین دیگه رو توضیح میدیم.
درمان شناختی رفتاری (CBT)
CBT اغلب به عنوان اولین رویکرد درمانی در برابر تروما در نظر گرفته می شه. منبع معتبر تحقیقات نشان می ده که این رویکرد می تونه در تسکین علائم PTSD موثر باشه. این روش به شما کمک میکنه تا الگوهای فکری غیرمفید رو شناسایی کنید، مهارتهای مقابله رو برای رویارویی با موقعیتهای دشوار یاد بگیرید و درک بهتری از چرایی رفتار دیگران به روشی که انجام میدن، داشته باشید.
هیچ دوره زمانی مشخصی برای مدت زمانی که CBT طول می کشد تا به شما در بهبود آسیب کمک کند وجود ندارد. بسته به پیشرفت می تواند از چند ماه تا چند سال طول بکشد.
مواجهه درمانی یا مواجه طولانی مدت (PE)
از انجایی که اکثر مردم می خوان از هر چیزی که مربوط به تروماعه، اجتناب کنند، این روش یادمیده که چطور به تدریج با احساسات مرتبط با یک محرک در یک محیط امن مقابله کنید. با یک جلسه در هفته، معمولا در یک دوره 3 ماهه رخ می ده. تحقیقات نشان می ده که این روش ممکنه برای کسایی که دچار PTSD مزمن یا تکرار شونده هستن، مفید باشه.
حساسیت زدایی و پردازش مجدد حرکات چشم (EMDR)
برخلاف سایر رویکردهای درمانی که بر الگوهای فکری تمرکز دارن، این روش مستقیماً با حافظه کار داره. پس از انتخاب خاطره یا رویدادی که میخوایید روی اون کار کنید، یک پزشک آموزشدیده ازتون میخواد روی حافظه تمرکز کنید، در حالی که از یک سری صداهای ملایم یا ضربههای ملایم متناوب استفاده میکنه. با ظهور افکار در مورد رویداد، فرصتی دارید که اون ها رو به روشی جدید پردازش کنید.
جلسات EMDR یک یا دو بار در هفته برنامه ریزی میشن. تعداد کل جلسات بین 6 تا 12 هست، اما برخی از افراد ممکنه به تعداد جلسات بالا نیاز نداشته باشن. منبع معتبر تحقیقات نشان می ده که EMDR برای PTSD موثره و می تونه اضطراب، افسردگی و پارانویا رو کاهش بده.
روایتدرمانی در درمان تروما در روانشناسی
روایتدرمانی یک روش درمانی است که به فرد کمک میکند تجربههای آسیبزای خود را بازگو کند و معنای جدیدی برای آنها بسازد. وقتی فرد دچار تروما میشود، اغلب احساس میکند که زندگیاش تحت تأثیر کامل آن حادثه قرار گرفته است. در این روش، فرد به کمک درمانگر داستان زندگیاش را بازنویسی میکند تا تروما به جای اینکه هویت او را تعریف کند، تنها بخشی از گذشتهاش باشد. این کار به او اجازه میدهد از دیدگاهی جدید به تجربههایش نگاه کند و بخشهایی از قدرت، توانایی و امید خود را کشف کند.
در روایت درمانی ، درمانگر با فرد کار میکند تا احساسات، افکار و باورهایی که از تروما ناشی شدهاند را بررسی کند. سپس با کمک او داستان را به شکلی تغییر میدهد که تأکید بیشتری بر نقاط قوت، شجاعت و توانایی او برای عبور از چالشها داشته باشد. به عنوان مثال، به جای اینکه فرد خود را قربانی حادثه ببیند، میتواند این داستان را بازنویسی کند: «من این سختی را پشت سر گذاشتم و هنوز ایستادهام.» این فرآیند به کاهش احساس شرم، افزایش اعتمادبهنفس و بازسازی امید برای آینده کمک میکند
درمان های جایگزین و راهکارهایی برای بهبود تروما
برخی از راهکارهایی که به بهبود کمک میکنن عبارتند از:
- ارتباط داشتن با یک نظام حمایتی مانند دوستان یا خانواده
- بیان احساسات و افکار خود به شکلی خلاقانه از طریق نوشتن یا نقاشی
- انجام حرکات کششی ساده مانند حرکات یوگا
- شرکت کردن در گروهدرمانی های مخصوص تروما
- پیادهروی روزانه و استفاده از نور آفتاب
- تمرین کردن تکنیکهای ذهنآگاهی
- طب سوزنی
- تمرینات تنفس عمیق
- ورزش هوازی
- حفظ یک سبک زندگی متعادل
آیا همه برای درمان تروما باید به متخصص مراجعه کنند؟
نه، لزوماً همه نیاز به کمک متخصص ندارند. بعضی افراد میتوانند با حمایت دوستان و خانواده، یا حتی انجام کارهایی مثل نوشتن، ورزش و تمرینات آرامشبخش، از تجربههای سخت عبور کنند. اما حقیقت این است که اگر احساس میکنید تروما زندگیتان را تحت کنترل گرفته، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند راه را برای بهبودی هموارتر کند.
کی باید به فکر کمک حرفهای باشید؟
بهتره در این شرایط به فکر کمک گرفتن از متخصص باشید:
- اگر اضطراب، افسردگی، یا بیخوابی زندگیتان را مختل کرده و نمیگذارد روزهای عادیتان را تجربه کنید.
- اگر حس میکنید فکرها و احساسات سنگینی مثل گناه یا شرم رهایتان نمیکنند.
- اگر متوجه شدهاید که بهخاطر این تجربه، روابطتان تحت تأثیر قرار گرفته یا از آدمها فاصله گرفتهاید.
کلام آخر
در این مقاله از جوونه به این پرداختیم که تروما چیست، چه علائمی دارد، انواع آن کدام اند و راه های درمان آن چه هستند. همچنین به تفاوت آن با اختلال استرس پس از سانحه نیز اشاره شد.
برای مطالعه بیشتر نیز همچنین می توانید به منابع زیر مراجعه کنید.
سوالات متداول
سوالات متداول
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
خیلی از شما وقتی واژه هیپنوتیزم یا هیپنوتیزم درمانی رو میشنوید ممکنه اینطور فکر کنید که فردی ساعتی رو جلو شما تکون میده و اونوقت یکسری اتفاقات میفته براتون. درحالی که این تصور درست نیست و اخیرا از هیپنوتیزم
امروزه در دنیایی زندگی میکنیم که داشتن ازدواج موفق و پایدار اهمیت بسزایی داره. خیلی از افراد با عشق ازدواج میکنن اما بعدش ممکنه دلسرد بشن از زندگی مشترکشون و اختلافها و... مانع این بشه که بخوان اوقات خوشی
گاهی در روابط عاطفی و جنسی، چالشها و مسائلی به وجود میآید که ممکن است نتوانیم به تنهایی آنها را حل کنیم. این مسائل میتوانند از اضطرابها و استرسهای شخصی گرفته تا اختلافات در رابطه و نارضایتیهای جنسی باشند.