شاخه:
اضطراب در کودکان
شاخه:
بسیاری از خانوادهها با این مشکل نزد روانشناسان میآیند که فرزندشان خیلی پرخاشگر یا تحریکپذیر است و خواهان آن هستند که مشاوران در جهت بهبود حال فرزندشان کمک کند. اما گاهی والدین مشکل را اشتباه تشخیص میدهند. در واقع ممکن است مسئله اصلی در اینجا که نیاز به حل دارد، اضطراب باشد نه پرخاشگری و… . در واقع کودکان، نمیتوانند مانند بزرگسالان علائم را نشان دهند و گاهی مسئله اصلی زیر بسیاری از نقابها مدفون میشود. به همین جهت مراجعه به رواندرمانگر و آگاهی درباره شکل بروز اضطراب در کودکان و انواع آن میتواند به شما در جهت فرزندپروری بهتر کمک کند.
بنابراین با ادامه این مقاله از جوونه همراه باشید تا با انواع اختلال اضطراب در کودکان، نشانه ها و علائم اضطراب در کودکان و همچنین راهکارهای درمانی اضطراب در کودکان آشنا شوید.
تفاوت اضطراب و اختلال اضطراب در کودکان
اضطراب به حالت و احساسی گفته میشود که ما ترس، نگرانی، وحشتزدگی، عصبی بودن یا احساسهای مشابه آن را تجربه میکنیم. هر فردی این احساسها را ممکن است در لحظاتی از زندگی تجربه کند و این میتواند به سازگاری و بقای ما کمک بکند. بهعنوانمثال اگر شما در خطر باشید، مغزتان به شما کمک میکند بهوسیله تجربه احساس اضطراب، دنبال احساس امنیت بگردید. اما جایی این اضطراب منجر به اختلال اضطراب میشود که باعث نقص در عملکرد و فعالیتهای مختلف شود. مانند اینکه اضطراب زیاد باعث شود شما روابطتان، شغلتان و سایر ابعاد زندگیتان مختل شود و حتی اضطراب بگیرید از اینکه چرا اضطراب دارید و کارآمدیتان کاهش پیدا کند
همچنین برای اختلالات اضطرابی برخی نشانهها یا علائم در نظر گرفته شده است که اگر فردی حداقل، تعداد قابلتوجهی از این علائم را داشته باشد، ممکن است دچار اختلال اضطرابی باشد. دررابطهبا کودکان بحث کمی پیچیدهتر میشود زیرا کودکان مانند انسانهای بزرگسال قادر نیستند که آنچه در درونشان احساس میکنند را به زبانآورند و بیان کنند. علاوهبرآن کودکان آشنایی ندارند که آن چیزی که در حال تجربهکردن هستند، اضطراب نام دارد.
پس در اینجا آشنایی والدین با علائم اضطراب در کودکان و اینکه اضطراب کودکانشان تا چه حدی نرمال است و از کجا به بعد کودکانشان مبتلا به اختلال اضطراب هستند و اینکه آنها را چگونه باید راهنمایی کنند، اهمیت بسزایی دارد.
اضطرابها و نگرانیهای رایج و عادی کودکان
موارد بیشماری باعث نگرانی و اضطراب در کودکان در سنین مختلف میشود. بهعنوانمثال:
- کارهای چالشبرانگیز
- ترس از افراد غریبه که از ۷ تا ۹ ماهگی شروع میشود و در سن ۳ سالگی به پایان میرسد، نیز یکی از اضطرابهای رایج در کودکان است
- ترس از تاریکی، هیولا، حشرات و حیوانات در دوره قبل از مدرسه
- ترس از ارتفاع در کودکان سن مدرسه
- نگرانی درباره مدرسه و دوستان در سنین مدرسه تا نوجوانی
این موارد، اضطرابها و ترسهای رایج عادی هستند و بهمرورزمان که آنها بزرگ میشود و رشد میکند، میزان اضطراب در کودکان نیز کاهش پیدا میکند. اما اگر فراتر از دورهای که انتظار میرود، کودک این اضطراب را تحمل بکند و ادامه داشته باشد، میتواند عامل نگرانکنندهای باشد برای اینکه کودک مبتلا به اختلال اضطرابی است.
نشانهها و علائم اختلال اضطراب در کودکان
همانطور که یک چیز عادی و رایج است که افراد اضطراب را تجربه بکنند، اینکه کودکانی هم وجود داشته باشند که مبتلا به اختلال اضطراب باشند امری عادی و رایج است. در ادامه به نشانههای اختلال اضطراب در کودکان میپردازیم. لازم به ذکر است که اگر کودک حداقل، تعداد قابلتوجهی از این علائم را داشته باشد و منجر به نقص در عملکردش شود، میتوان تشخیص داد که این کودک مبتلا به اختلال اضطراب است. برخی از نشانهها عبارتاند از:
- عصبانیت و پرخاشگری
- اجتناب از موقعیتهای خاص
- شبادراری
- تغییر در اشتها
- به دردسر افتادن و به مشکل خوردن در مدرسه و فعالیتهایش
- سردرد
- تحریکپذیری
- تنش در عضلات
- عادتهای عصبی مثل ناخن جویدن
- کابوس دیدنهای شبانه
- اجتناب از رفتن به مدرسه
- کنارهگیری اجتماعی
- شکمدرد
- مشکل در تمرکز
- مشکل در خواب (insomnia)
انواع اختلال اضطرابی در کودکان
کودکان مانند بزرگسالان نیز میتوانند اختلال اضطراب داشته باشند و این اختلال اضطرابی طیف گستردهای از اضطراب جدایی و وسواس فکری عملی تا حملات پنیک را شامل میشود. نشانههای اختلال اضطراب در کودکان در برخی از انواع واضح است اما در برخی نیز سختتر قابل پیبردن است.
اختلال اضطراب جدایی (SAD)
اضطراب جدایی یعنی تجربه احساس ترس بسیار زیاد هنگام جدایی از والدین یا مراقبتکننده اصلی. اضطراب جدایی خیلی در میان افراد و کودکان رایج است. شروع این اضطراب از ۷ الی ۸ ماهگی است و تا ۳ الی ۴ سالگی کاهش پیدا میکند. بهنوعی همه ما اضطراب جدایی را تجربه میکنیم اما این اضطراب، وقتی تبدیل به اختلال اضطراب جدایی میشود که فرد خارج از آن برهه سنی که نیاز به وجود والد و مراقب اصلی دارد، وقتی مراقب در کنارش نیست، واکنش خیلی افراطی به نبودن مراقب نشان میدهد و بهطورکلی منجر بههمریختگی و آشفتگی زیادش میشود.
بهعنوانمثال ممکن است نتواند در مدرسه تمرکز کافی داشته باشد و مدام فکرش پیش مراقب اصلی که در خانه است، باشد. این کودکان نمیتوانند تنهایی را تحمل بکنند یا نمیتوانند به مدرسه بروند و ممکن است با مدرسه رفتن بسیار مخالفت کنند. بهطورکلی دور بودن از والد برای آنها اضطراب بسیار زیادی را به همراه دارد و حتی ممکن است از فکر دوری از مراقب اصلی، دچار بیماریهای روانتنی مثل سردرد، دلدرد و سایر بیماریها شوند.
اختلال اضطراب فراگیر (GAD)
یک کودک ممکن است که اضطراب و نگرانی را از ۶ ماهگی تا سنهای بالاتر به طور شدید تجربه کند و بعضی از عوامل، محرک باشند و به اضطرابش، شدت ببخشند. بهعنوانمثال اضطراب درباره کار مدرسه یا اضطراب درباره دوستان. کودکی که اختلال اضطراب فراگیر را دارد، ممکن است در کنترلکردن اضطراب یا نگرانیاش به مشکل بخورد و این باعث ناراحتی و رنجیدگی خاطرش شود. مثال: او ممکن است بهخاطر تحریکپذیری زیاد، نتواند بخوابد که منجر به این بشود که نتواند روابط خوبی را تجربه بکند؛ یا نمرههایش پایین بیاید و افت تحصیلی داشته باشد بهخاطر اینکه نمیتواند تمرکز بکند. این کودکان ممکن است دچار بیماریهای روانتنی هم بشوند مثل سردرد، دلدرد یا تنشهای ماهیچهای
فوبیای خاص
علاوه بر اینکه کودکان میتوانند اختلال اضطراب فراگیر داشته باشند، ممکن است در یک حیطه خاص دچار اضطراب زیادی بشوند. ممکن است آنها نگرانی زیادی را در یک حیطه و در ارتباط با یک محرک خاص تجربه کنند؛ مثل وقتی عنکبوت میبینند یا وقتی تنها هستند. اگرچه این کودکان ممکن است که گریه بکنند یا به والدینشان بچسبند، وقتی به آن محرک خاص فکر میکنند یا در نزدیکیاش قرار میگیرند، اما خوشبختانه بیشتر این کودکان وقتی که بزرگ میشوند، ترسشان کاهش پیدا میکند.
وسواس فکری عملی (OCD)
کودکان با اختلال وسواس فکری عملی ممکن است که افکار مزاحم مکرر درباره یک موضوع مشخص داشته باشند و همراه با آن، یک سری رفتارهای تکرارشونده انجام بدهند. بهعنوانمثال دستشان را زیاد بشورند یا کلمات یا جملههای مشخصی را به طور مداوم تکرار بکنند. آنها برای کاهش اضطرابشان دست به اقدامی میزنند که به آن وسواس عملی گفته میشود.
حملات پنیک
گرچه این نوع اختلال اضطرابی، در کودکان خیلی رایج نیست اما یکی از نمودهای اختلال اضطراب در کودکان میتواند بهصورت حملات پنیک باشد و بیشتر در سنین نوجوانی و بالاتر رایج بشود. حملات پنیک نشانههایی دارد. اگر فرد حداقل نشانههای زیر را دارا است، خوب است که به یک روانشناس مراجعه بکند
- احساس غیرواقعی بودن یا جداشدن از خود (مسخ شخصیت)
- احساس درد در قفسه سینه
- گرگرفتگی یا لرز
- سرگیجه
- احساس خفگی
- احساس ازدستدادن کنترل
- احساس تنگی نفس
- دردهای شکمی و حالت تهوع
- سوزنسوزنشدن یا بیحسی و مورمورشدن بدن یا انگشتهای دستوپا
- تپش قلب و تعریق زیاد
لالی انتخابی
لالی انتخابی یکی از رایجترین اختلالهای اضطراب در کودکان است که نادیده گرفته شده است. بسیاری از مردم و بزرگسالان فکر میکنند که این کودکان بسیار خجالتی و کمرو هستند درحالیکه این کودکان مبتلا به لالی انتخابی هستند. کودک در واقع از صحبتکردن و حرفزدن غیر از صحبت با افراد خیلی نزدیک در خانه، اجتناب میکند. در مدرسه یا سایر موقعیتها هنگامی که این افراد میخواهند صحبت بکنند، ممکن است اضطراب و ناراحتی خیلی زیادی را تجربه کنند یا وقتی دیگران از آنها انتظار دارند که صحبت بکنند، این احساس به آنها دست دهد و به همین دلیل روی به صحبتنکردن میآورند و خیلی از افراد فکر میکنند اینها کم رو اند.
راهکارهای درمانی اضطراب در کودکان و توصیههایی به والدین
هر کدام از اختلالهای اضطرابی که صحبت کردیم، علتهای متفاوتی برای شکلگیریاش وجود دارد. راهکارهای درمانی خاصی هم برای هر کدام از آنها مطرح شده. خوشبختانه اختلال اضطراب در کودکان قابلدرمان هست. اگر شما بهعنوان والد نشانههای اختلال اضطراب در کودکان را مشاهده کردید و دیدید که این احساس اضطراب بیش از حد، در عملکرد عادی کودکتان دارد اثر منفی میگذارد، بهتر است که با یک متخصص اطفال یا همان روانشناس کودک صحبت بکنید یا از مشاور مدرسه کمک بگیرید که بخواهد به شما و فرزندتان مشاوره بدهد یا حمایتتان بکند و در صورت لزوم برای ارزیابی بیشتر ارجاعتان دهد.
1- از آنچه فرزندتان میترسد، اجتناب نکنید
درست است که اجتناب در کوتاهمدت باعث کاهش اضطراب در کودکان میشود اما استفاده از آن در بلندمدت بهعنوان یک مکانیسم دفاعی بهمرور اضطراب را تقویت میکند و اضطراب فرزندتان افزایش پیدا میکند.
2- واکنش مثبت و حمایتکننده به فرزندانتان
به نگرانیهایشان گوش بدهید اما مراقب باشید که ترسهایشان را تقویت نکنید. کمک بکنید که وقتی او دچار اضطراب میشود مواجهه خوبی با اضطراب و شرایطش داشته باشد و از جانب شما برای او نگرانی مضاعف ایجاد نشود.
صحبتکردن صادقانه درباره احساساتشان و آشناکردن آنها با احساساتشان و علائم اضطراب، میتواند به کودکانتان کمک کند که آنها احساس امنیت و دوست داشته شدن بکنند و بفهمند که والدینشان حمایتگرند و کمک میکنند برای اینکه تواناییهایشان را در جهت مقابله و کنارآمدن با استرس و اضطرابشان، ارتقا بدهند.
3- یاد بگیرید که تشخیص بدهید چه زمانی فرزندتان دچار اضطراب میشود
کودکان معمولاً از احساساتشان آگاه نیستند یا نمیدانند که از چه واژههایی برای بیان ترسهایشان و آنچه که درونشان میگذرد، استفاده بکنند. صحبت با آنها بهویژه درباره اینکه آنها وقتی دچار اضطراب میشوند چه تجربه میکنند، میتواند به آنها کمک بکند. بسیاری از والدین نیز آگاه نیستند که نشانههای اضطراب چیست، در نتیجه آموزش به والدین میتواند کمک بکند که آنها آگاهی بیشتری داشته باشند و به فرزندانشان بیشتر در جهت مواجهه و کنارآمدن با اختلالهای اضطرابیشان کمک بکنند.
علائم اضطراب میتواند به سه دسته تقسیم بشود:
نشانههای فیزیکی: نفسکشیدن سریع، احساس درد، تعریق یا حملات پنیک
علائم شناختی: عصبی شدن، گیج شدن و گنگ عملکردن، نگرانی مداوم یا مدام در حالت آمادهباش بودن و گوش به زنگی
علائم رفتاری: کنارهگیری از دوستان، تغییر در عادتهای غذایی یا تکرار رفتارهایی برای کنارآمدن با اضطراب که در قالب وسواس نشان داده میشود.
4- تشخیص منبع اضطراب کودک
اینکه چه شده که کودکتان اضطراب گرفته اهمیت بسیار زیادی دارد برای اینکه در روند درمان میتواند خیلی کمک بکند و درمان را تسهیل بکند. پس خیلی ضروری است که بفهمیم منبع اضطراب کودک کجا هست. بعضی از منابع اضطراب در کودکان شامل: استرسهای روزانه و اتفاقات، احساس ترس نسبت به موقعیتهای ناشناخته، اختلالات یادگیری که میتوانند روی عملکرد کودک در مدرسه اثر بگذارند، فشارهای اجتماعی که فرد تحتتأثیر گروههای همسن و سالش تجربه میکند و… است. نگرانیهای کلی درباره اتفاقات در زندگی، اضطراب اجتماعی و اتفاقهای بحرانی و تروماتیک مثل مرگ یکی از اعضای خانواده، طلاق یا اتفاقهای طبیعی مثل زلزله سیل و غیره میتوانند در شکلگیری اضطراب نقش داشته باشند.
5- گسترش و تقویت راههای مواجهه سالم
کمک کنید به کودکتان که راههای مواجهه سالم رو برای مدیریت استرس و اضطرابش یاد بگیرد. بهعنوانمثال:
- نفس عمیق کشیدن
- گفتگوی مثبت با خود
- تغذیه سالم
- خواب خوب و مناسب
- انجام فعالیتهای ورزشی و...
میتواند در کمکردن اضطراب فرزندتان نقش داشته باشد.
6- مراجعه به رواندرمانگر
هم خود کودک هم والدین نیاز است که با مشارکت هم در جلسات درمان شرکت کنند تا روند درمان تسهیل شود و مسئله بهدرستی شناسایی شود. بنابراین استفاده از مشاوره روانشناسی می تواند موثرین راهکار برای درمان اضطراب در کودکان باشد.
7- جملاتی که نباید به فرزندمان بگوییم
والدین تا جای ممکن تلاش کنند که از گفتن این عبارات به فرزندشان اجتناب کنند
- نگران نباش
- این مسئله بزرگی نیست
- عجله کن و انجامش بده
- هیچی برای ترسیدن وجود ندارد
- بزار من انجامش بدهم
گفتن این عبارات باعث نادیدهگرفتن احساس ترس بچه یا افزایش احساس ترس در او میشود. بهتر است که ما به هیجانات آنها اعتبار ببخشیم، نسبت به هیجانات خودمان هم آگاه بشویم و اگر خودمان مشکلی داریم، حلش بکنیم . (اگر خودمان اختلال اضطرابی داریم، حلش بکنیم) و بعد به فرزندمان کمک بکنیم که مواجهه درست با اضطرابش داشته باشد.
کلام آخر
در این مقاله در باره اضطراب و تفاوت آن با اختلال اضطرابی در حیطه کودکان صحبت شد. همچنین به طور ویژه به این پرداخته شد که انواع اختلالهای اضطراب در کودکان کداماند، نشانههای اضطراب چیست و والدین در تعامل با کودکشان که این مسئله را دارد، چطور باید رفتار کنند.
همچنین برای مطالعه بیشتر در مورد اضطراب در کودکان می توانید به منابع زیر (انگلیسی زبان) مراجعه کنید:
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
گاهی در روابط عاطفی و جنسی، چالشها و مسائلی به وجود میآید که ممکن است نتوانیم به تنهایی آنها را حل کنیم. این مسائل میتوانند از اضطرابها و استرسهای شخصی گرفته تا اختلافات در رابطه و نارضایتیهای جنسی باشند.
اگه برای شما هم این سوال ها مطرحه که اصلا به چه شرایطی شرایط بحرانی میگن و ویژگی هاش چیه؟ بهتره تو شرایط بحرانی چه کارهایی انجام بدیم که آسیب بیشتری به سلامت روانمون نزنیم؟ افراد در شرایط بحرانی
آیا شما هم جزو افرادی هستید که وقتی از کسی دلخور میشید ناراحتی ها و کدورت ها رو در خودتون میریزید؟ شما چقدر خودتون رو توانمند در پذیرش و سازگاری با دیگران و عقاید متفاوتشون ارزیابی میکنید؟ تا چه