شاخه:
اضطراب جدایی چه نشانه هایی دارد؟
شاخه:
آیا کودک شما هم موقع دور از شدن از شما بویژه موقع رفتن به مدرسه گریه میکنه و جدایی براش سخته؟ آیا از اینکه کودکتون مدام به شما چسبیده خسته و کلافه شدید؟ آیا شما کسی هستید که در بزرگسالی ترس از تنهایی و طرد شدن دارید؟ اگه پاسختون به هر یک از این موارد مثبت هست، با بلاگ امروز از جوونه که درباره اختلال اضطراب جدایی و اضطراب جدایی هست، همراه باشید.
اختلال اضطراب جدایی چيست؟
تجربه اضطراب به میزان نرمال، امری طبیعی است و برای ما کارکرد بقا دارد. گاهی هم تجربه اضطراب جدایی توسط کودکان ویژگی برهه سنی شان است. اما کودکان گاهی اضطرابی را در موقعیتهای جدایی یا پیش بینی چنین موقعیتهایی تجربه می کنند که عادی نیست؛ یعنی اختلال است و نام اش separation anxiety disorder است که مخفف SAD می باشد.
کودک در بازه ی سنی تقریبا از هشت ماهگی تا نهایت دو_سه سالگی چون مفهوم ثبات و پایداری شی را درک نمی کند، برای حفظ بقا خود نیاز دارد که حتما والد یا مادر کنارش باشد . اگر مادر یک لحظه از کودک دور شود کودک نبود مادر را مساوی با نابود شدن در نظر میگیرد
در نتیجه بقایش به خطر می افتد و اضطرابی را هنگامی که والد یا مادر نباشد، متحمل میشود که به آن اضطراب جدایی میگوییم. به همین دلیل کودک بیشتر به مادر می چسبد. تجربه اضطراب جدایی در این برهه سنی امری عادی است.
با گذشت زمان بچه به مرور بزرگ تر میشود، می فهمد که مادر وقتی که یه لحظه نیست به معنی این نیست که کلا نیست و نابود شده و فقط یک لحظه است که حضور ندارد و نیست؛ به عبارتی او مفهوم ثبات و پایداری شی را درک میکند و یاد میگیرد که به دیگران و افراد امن اعتماد کند. میفهمد که مادر در دسترس است و نیازهایش را تامین میکند. در نتیجه میزان اضطراب او هنگامی که از مادر فاصله میگیرد، کم میشود و میتواند جدایی را تحمل کند.
زمانی که میزان و شدت اضطرابی که کودک در موقعیتهای جدایی یا موقعیتهای پیش بینی کننده جدایی تجربه میکند و بی قراری و اجتنابی که نسبت به موقعیت های جدایی دارد، بیش از حد باشد، یعنی بیش از سنش باشد یا با مرحله رشدی اش تناسب نداشته باشد و به اصطلاح واکنش افراطی ناسازگار از خود بروز دهد، تشخیص اختلال اضطراب جدایی داده میشود. البته که DSM ملاک های دیگر را هم برای شناسایی مورد توجه قرارداده. دو عامل مهم در شناسایی این اختلال در DSM عبارتند از :
- نقص در عملکرد کودک
- برآورده کردن حداقل ملاک ها برای تشخیص اختلال
در حوزه نقص در عملکرد اضطراب جدایی به حدی هست که کودک از سایر عملکرد هایش باز میماند؛ به عنوان مثال ممکن است حوزه ارتباط با همسالان و کلا ارتباط اجتماعی فرد مختل شود یا عملکرد تحصیلی اش افت پیدا کند و… .
نشانه ها ی اختلال اضطراب جدایی
بنظر شما فردی که اختلال اضطراب جدایی دارد چه رفتار هایی از خود بروز میدهد؟ اگر مادر یا بقیه چه رفتارهایی از او ببیند ، باید نگران باشند؟ نشانه های زیر در حوزه کودکان صدق میکند:
در کتاب DSM مورادی برای تشخیص اختلال اضطراب جدایی چه در کودک و چه در بزرگسال ذکر شده در اینجا این موراد آورده شده است:
- ناراحتی مفرط هنگام جدایی از خانه يا افراد دلبسته
- کابوس با محوريت جدايی
- شکایت مکرر از علائم فیزیکی( مثل سردرد، دل درد، حالت تهوع و..)
- بی ميلی يا امتناع از تحصيل،کار و…
- بی ميلی يا امتناع از خوابيدن هنگام جدايی از خانه يا فرد دلبسته
- نگرانی مداوم درمورد از دست دادن افراد دلبسته يا آسيب به آنها
- نگرانی بيش از حد نسبت به يک اتفاق بد که باعث جدايی از فرد دلبسته می شود.
- ترس از تنها بودن در خانه يا بیرون رفتن بدون حضور شخص دلبسته
در افراد بالای هجده سال شش ماه می بايست حداقل سه مورد از اين موارد به مدت حداقل 6 ماه در افراد باید ديده شود و در زیر هجده سال حداقل سه مورد از این موارد به مدت حداقل یک ماه باید دیده شود تا تشخیص اختلال اضطراب جدایی داده شود.
برای سنجش اضطراب جدایی از مقياس سنجش اضطراب جدایی استفاده میشود و چهار بعد مهم در آن ترس از تنهایي، ترس از رها شدن، ترس از بيماری جسمی و نگرانی درباره حوادث خطرناک می باشد.
ترسهای عمده در بزرگسالان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی
در اینجا به اختصار به چند نمونه از ترسهایی که افرادی که اختلال اضطراب جدایی دارند و با آن سرو کار دارند، اشاره شده:
ترس از ترک شدن: فرد ممکن است از اینکه به طور ناگهانی ترک شود یا کسی که به او وابسته است، او را ترک کند، بترسد. این ترس میتواند منجر به احساس ناامنی و اضطراب دائمی شود.
ترس از اتفاقات بد برای عزیزان: این افراد به شدت نگران آن هستند که اتفاقات بد مانند تصادف، بیماری، یا حتی مرگ برای عزیزانشان رخ دهد. این نگرانیها باعث میشود که فرد دائماً در حالت هشدار باشد و احساس بیقراری کند.
ترس از تنهایی و انزوا: بزرگسالان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است از تنهایی بترسند و احساس کنند که بدون حمایت و پشتیبانی دیگران نمیتوانند زندگی کنند.
ترس از عدم توانایی در کنترل موقعیتها: این افراد ممکن است از عدم توانایی در پیشبینی یا کنترل موقعیتهای جدایی و خطرات احتمالی ناشی از آنها نگران باشند. این ترسها میتواند باعث ایجاد واکنشهای فیزیکی و روانی شدید شود.
نیاز به تماس مداوم: برخی از افراد ممکن است مدام بخواهند با فرد وابستهشان تماس بگیرند (از طریق تلفن، پیامک، شبکههای اجتماعی و غیره) تا اطمینان حاصل کنند که آنها در امان هستند.
تفاوتهای میان اختلال اضطراب جدایی کودکان و بزرگسالان
علاوه بر علائمی که بیان شد و وجه اشتراکی که میان کودک و بزرگسال در اختلال اضطراب جدایی وجود دارد، تفاوتهایی در نحوه بروز این علائم نیز وجود دارد که در اینجا میخواهیم به آن بپردازیم. بطور کلی در یک دسته بندی میتوانیم تفاوتهایی میان کودکان و بزرگسالان دراین حوزه قائل شویم:
- یک تفاوت و تمایز کوچکی که میشود بین کودکانی که اختلال اضطراب جدایی تجربه میکنند با بزرگسالانی که اختلال اضطراب جدایی را تجربه میکنند قائل شد این است که فردی که اختلال اضطراب جدایی دارد و بچه است، خود نیز نگران از آسیب ديدن خودش هم مي باشد. به طور مثال کودک اضطراب دارد که نکنه منو بدزدن، گم بشم و مثلا یه آسیبی ببینم که دیگه اون مراقب اصلی رو نتونم ببینم. در حالی که در بزرگسال نگرانی بیشتر درباره دیگری هست و آن والد مهم می باشد. مثلا والد آسیبی نبینه چیزیش نشه که من دیگه نتونم ببینمش مثلا بمیره یه چیزیش بشه.
- کودکان با هیجاناتشان آشنایی کامل ندارند یعنی کودک نمی داند آن هیجانی که دارد تجربه میکند، اسمش اضطراب است و نمیتواند درباره آن صحبت کند در حالی که بزرگسال میداند آن چیزی که دارد تجربه میکند، اضطراب است و میتواند درباره آن با دیگری صحبت کند.
- در کودکان هیجان یا مشکل اصلی که اختلال اضطراب جدایی است، ممکن است در زیر رفتار یا هیجان دیگر پنهان شود. يعنی ممکن است مساله چیز دیگری باشد اما ما به علت اینکه فقط سطح را میبینیم دچار اشتباه شویم. مثلا مشکل اصلی اختلال اضطراب جدایی است ولی کودک بجای نشان دادن اضطرابش، رفتار به صورت پرخاشگری را نمایان میسازد. در حالی که در بزرگسال این مورد ممکن است کمتر رخ دهد زیرا شناخت نسبت به هیجانات برایشان اتفاق افتاده.
- واکنشهای کودکان به جدایی معمولاً به صورت اعتراض فیزیکی مانند گریه، جیغ زدن، تمایل به بازگشت به خانه یا حتی بیمار شدن (مانند دلدرد یا سردرد) بروز پیدا میکند.بزرگسالان معمولاً واکنشهای عاطفی و روانی به جدایی نشان میدهند، مثل افسردگی، اضطراب مزمن، یا احساس بیقراری. همچنین ممکن است با اجتناب از موقعیتهای جدایی (مثلاً عدم شرکت در سفرهای کاری یا اجتماعات) یا تلاش برای کنترل محیط (مانند تماس مداوم با عزیزان) روبهرو شوند.
- اضطراب جدایی معمولاً از جدایی از والدین یا مراقبهای اصلی نشأت میگیرد. کودکان به شدت به والدین خود وابسته هستند و احساس میکنند که بدون حضور آنها قادر به انجام کارهای روزمره نیستند.در بزرگسالان، وابستگی ممکن است به افراد خاصی مانند شریک زندگی، دوستان نزدیک یا اعضای خانواده منتقل شود. افراد بزرگسال ممکن است به راحتی در برابر جدایی از عزیزان یا شریک زندگی خود احساس ضعف یا عدم امنیت کنند.
همچنین چهارمورد از نمود های رفتاری در اختلال اضطراب جدایی در کودکان وجود دارد که اگر صرفا سطحی نگر باشیم و به درمان این موارد بدون توجه به علت اصلی بپردازیم، ممکن است مشکل اصلی همچنان باقی بماند. این نشانه ها عبارتند از:
- شب ادراری
- تمرکز پایین
- وجود رفتارهای پرخاشگرانه
- شکایت از درد های جسمانی
علل شکل گيری اختلال اضطراب جدایی
در اینجا میخواهیم به برخی از عواملی که منجر به شکلگیری و تقویت اختلال اضطراب جدایی شوند، بپردازیم:
عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی
برخی از افراد به طور طبیعی بیشتر از دیگران مستعد اختلال اضطراب جدایی هستند. تحقیقات نشان دادهاند که ژنتیک و اختلالات بیولوژیکی میتوانند در بروز اضطراب جدایی نقش داشته باشند. اگر فردی در خانواده خود سابقه اختلالات اضطرابی داشته باشد، احتمال اینکه خودش نیز به اختلال اضطراب جدایی مبتلا شود، بیشتر است. نارساییهای شیمیایی مغز مانند عدم تعادل در انتقالدهندههای عصبی (مثل سروتونین، دوپامین و گابا) میتوانند در بروز اختلال اضطراب جدایی مؤثر باشند.
تجربیات اولیه و تربیت در دوران کودکی
تجارب منفی دوران کودکی، مانند از دست دادن والدین (مرگ، طلاق یا دوری)، آسیبهای عاطفی یا استرسهای خانوادگی میتوانند به شکلگیری اختلال اضطراب جدایی منجر شوند و در بزرگسالی باقی بمانند.
اگر کودک در دوران رشد خود تجربههای استرسزا یا محرومیت عاطفی داشته باشد، ممکن است نتواند به درستی احساسات خود را مدیریت کند. این تجربهها میتوانند باعث شوند که کودک به صورت مزمن به اختلال اضطراب جدایی واکنش نشان دهد.
والدین بیش از حد محافظتکننده یا نگران ممکن است به طور ناخودآگاه وابستگی کاذب در کودک ایجاد کنند که میتواند به اختلال اضطراب جدایی در کودکی و بزرگسالی منجر شود.
سبکهای دلبستگی و روابط عاطفی
سبک دلبستگی افراد در دوران کودکی میتواند تأثیر زیادی بر اختلال اضطراب جدایی داشته باشد.
دلبستگی ناایمن بویژه دلبستگی اضطرابی میتواند باعث ایجاد اضطراب جدایی در کودکی و ادامه آن در بزرگسالی شود. کودکانی که در دوران رشد خود احساس عدم امنیت در روابط عاطفی با والدین خود دارند، ممکن است در بزرگسالی به احساسات مشابهای دچار شوند و نتوانند به راحتی از دیگران جدا شوند.
چالشهای محیطی و استرسهای زندگی
استرسهای زندگی در طول دوران رشد (مثل از دست دادن والدین، تغییرات شغلی، طلاق، بحرانهای خانوادگی یا بیماری) و تروما ها( مثلا فرد گربه ای يا حيوان خانگی و يا عروسکی که به آن وابستگی داشته از دست داده باشد) میتوانند اختلال اضطراب جدایی را تشدید کنند. زمانی که فرد در موقعیتهای استرسزا قرار میگیرد، ممکن است اضطراب جدایی در او فعال شود.
به عنوان مثال، فردی که تجربهای از جداییهای سخت یا طلاق داشته باشد، ممکن است در مواجهه با هر گونه دوری یا فاصله از شریک زندگی یا افراد نزدیک خود، اضطراب جدایی را تجربه کند.
تشخیص افتراقی اختلال اضطراب جدایی
برخی اختلال ها ممکن است علائم مشترک با اختلال اضطراب جدایی داشته باشند، و شاید اشتباه اختلال اضطراب جدایی را تشخیص دهند. در اين شرايط متخصصان به کمک راهنمای تشخيص افتراقی، اختلال ها را از هم تمايز ميدهند. برخی از اختلال هایی که ممکن است در برخی حیطه ها علائم شبیه اختلال اضطراب جدایی داشته باشیند، عبارتند از:
اختلال طيف اوتيسم
معمولا فرد در این اختلال هيچ تمايلي به ايجاد تغييرات ندارد و در صورتی که کوچک ترين چيز جا به جا شود يا تغيير کند به شدت خشم و ناراحتی نشان می دهند. اين افراد محيط خانه را آشنا مي دانند و بيرون از خانه برای آنها، پر از تغييرات و ناشناخته است. در نتیجه بسیاری از موارد تمايلی به ترک محيط خانه ندارند. اين امتناع از ترک خانه نبايد با آنچه در اختلال اضطراب جدايي ديده می شود، اشتباه گرفته شود.
اختلال روانپریشی
شخص مبتلا به اختلال روانپریشی افکار عجيب و غير واقعي دارد و هذیان هایی هم دارد. به عنوان مثال ممکن است به طور غير واقعی باور داشته باشد بيرون از خانه افرادی استخدام شده اند تا او و اعضای خانواده اش را بکشند يا فکر کند نفرين شده تا اگر جایی غير از خانه خود بخوابد، بميرد. باور های عجيب اين افراد معمولا در تمامی زمينه ها ديده میشود و منحصر به جدایی نيست. اما چنینی باورها و رفتارهایی ممکن است با عدم تمایل از ترک خانه یا فرد دلبسته که در اختلال اضطراب جدایی وجود دارد، اشتباه گرفته شود.
آگورا فوبی
آگورافوبیا نوعی از اختلال های اضطرابی است که در آن فرد با حضور در فضای باز، بسته و به ویژه شلوغ و پر جمعيت مي ترسند. ترس بزرگ این افراد این است که در جايی گير بيفتند که در صورت نبود کسی اتفاق بدی برايشان بيفتد. در نتيجه ترجيح ميدهند همواره کسی همراه آنها باشد. یا در چنین مکانهایی حضور نداشته باشند و به همین جهت ممکن است با علائم اختلال اضطراب جدایی اشتباه گرفته شود.
چطور با کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی نبايد رفتار کنیم؟
در اینجا برا ی والدین نکاتی ذکر شده که وقتی فرزندشان اختلال اضطراب جدایی یا اضطراب جدایی داره، بهتره این موارد رو رعایت کنن تا اضطراب فرزندشون تشدید نشه. علاوه بر اون بهتره بدونن اگه اینطوری رفتار کنن ممکنه که فرزندشون واکنش بیشتری نشون بده و حالش بدتر بشه.
تهدید و تنبیه کودک: به طور مثال نباید به فرزندتون بگید: «اگر فلان کار را انجام ندی تو را توی خانه تنها می گذارم. یا دیگه مامانت نیست»
اجبار به جدایی : به عنوان مثال وقتی کودک با اضطراب جدایی علاقه ای به رفتن به خانه خاله اش را ندارد یا آماده نیست او را مجبور به رفتن به آنجا نکنیم.
سرزنش کودک: وقتی کودکتان با اضطراب جدایی علاقه و آمادگی ندارد از فرد دلبسته اش(مادر) جدا شود او را سرزنش نکنید یا به زور تلاش نکنید او را جدا کنید.
تمسخر کودک: والدین بهتر است این نکته را مد نظر قرار دهند که برای اینکه اضطراب جدایی کودکشان را کم کنند، مقایسه کردن او با سایر کودکان هم رده خودش که اینگونه نیستند، کار مناسبی نیست و به او احساس شرم میدهد.
همراهی نابه جا کودک: در هنگام خداحافظی وقتی کودک با اختلال اضطراب جدایی گریه می کند، نمی بایست وقتی که والدین هم میخواهند از کودک جدا شوند، محکم او را بغل کنند یا خودشان هم گریه کنند و مدام به پشت سرشان هنگام جدایی از کودک نگاه کنند.
راه های درمان اختلال اضطراب جدایی
مراجعه به مشاور با رويکرد CBT
اين نوعی از روان درمانی است که براي درمان اختلال اضطراب جدایی توصيه می شود. از طريق درمان رفتاری شناختی هم بزرگسالان و هم کودکان می آموزند که چگونه احساسات اضطراب آميز وپاسخ های جسمی خود را نسبت به افکار اضطراب آميز تشخيص دهند. آنها ياد مي گيرند که عوامل محرک و الگوهای فکری خود را که به احساسات اضطراب آور آنها کمک می کند، شناسایی کنند. و چطور افکار نادرستی که منجر به افزایش اضطراب جدایی میشود را تشخیص و آن را با افکار درست جایگزین کنند.
دارو درمانی
در صورتیکه کودک و نوجوان بــا این اختلال بــه روشهای غیردارویی پاسخ ندهند الزام است که متخصص روانپزشک از داروهای ضداضطراب مناسب استفاده کند. نکته قابل توجه پیش از تجویز داروی ضداضطراب، بررسی مشکلات پزشکی با عوارض مشابه اضطرابی برای کودک یا بزرگسال است. ازجمله مواردی که توسط متخصص باید مورد بررسی قرار بگیرد میتوان بـه مشکلات تیروئیدی، دیابت، کم خونی، مشکلات هورمونها و مقاومت به لاکتوز باشد.
تمرینات آرامسازی و مدیریت استرس
آموزش روشهایی مانند مدیتیشن، یوگا، یا تنفس عمیق میتواند به فرد کمک کند که در موقعیتهای اضطرابآور آرامش خود را حفظ کند و اضطراب را به طور موثری کاهش دهد. این تکنیکها به فرد کمک میکنند تا از هیجانات منفی خود دوری کند و از تنشهای جسمی و روانی کاسته شود.
حمایت اجتماعی
پشتیبانی از دوستان و خانواده میتواند نقش بزرگی در فرآیند درمان ایفا کند. افراد مبتلا به اضطراب جدایی ممکن است از حمایتهای عاطفی و اجتماعی خود بهرهمند شوند تا احساس امنیت بیشتری داشته باشند و به تدریج احساس کنند که میتوانند بدون وابستگی به دیگران، زندگی کنند.
درمانهای مبتنی بر بازی (Play Therapy)
درمان مبتنی بر بازی رویکردی است که برای درمان اختلال اضطراب جدایی به ویژه برای کودکان کمتر از ۱۰ سال، که قادر به بیان کلامی احساسات خود نیستند، بسیار مؤثر است. در این نوع درمان، کودک از طریق بازیهای هدایتشده و نمادین با احساسات، اضطرابها و مشکلات خود ارتباط برقرار میکند. بازی به عنوان یک زبان طبیعی برای کودکان عمل میکند که میتوانند از طریق آن احساسات، نیازها و ترسهای خود را بیان کنند.
مزایا و اهداف درمان مبتنی بر بازی عبارتند از:
- ابزار بیان احساسات
- ایجاد احساس کنترل و قدرت
- کمک به کودک در مدیریت اضطراب
- تقویت ارتباط غیرکلامی
- تقویت اعتماد به نفس کودک
بازیهای تخیلی (Imaginative Play): کودک از عروسکها یا وسایل دیگر استفاده میکند تا نقشهای مختلف را بازی کند. این روش به کودک این امکان را میدهد که از احساسات خود بیرون بیاید و آنها را در دنیای خیالی بازی بیان کند.
بازی هنری (Art Therapy): کودک ممکن است از رنگها، کاغذ و سایر مواد برای خلق تصاویری که نشاندهنده ترسها، اضطرابها و احساسات او هستند، استفاده کند.
بازیهای ساختاریافته و هدایتشده: درمانگر از بازیهای خاص برای دستیابی به هدفهای درمانی خاص استفاده میکند. این بازیها معمولاً شامل سناریوهایی هستند که با ترسهای کودک مرتبط است، مانند جدا شدن از والدین.
خانواده درمانی
در رویکرد خانواده درمانی یا درمان سیستمی، مشاوران سیستم را چک میکنند و تعامل تک تک اعضا را با هم بررسی مي کنند. به عنوان مثال تعامل هر کدام از این والدین با هم و با بچه ها یا خواهر و برادرها با هم بررسی میشود و تلاش در جهت اصلاح آنها صورت میگیرد.
حساسيت زدایی منظم
یکی از تکنیک های رفتاری که در کاهش اضطراب در درمان شناختی رفتاری می تواند استفاده شود، استفاده از حساسیت زدایی منظم میباشد. تکنیک حساسیت زدایی به این صورت است که فرد درگیر اختلال اضطراب جدایی به آهستگی با ترس خود روبه رو می شود و هنگامی که بر درجه خفیفی از آن غلبه کرد سراغ مرحله بعدی و موقعیت هایی که در آن اضطراب جدایی بیشتری تجربه میکند، می رود.
برای مثال در اضطراب جدایی، فرد از صحبت راجع به اینکه اگر تنها باشد چه اتفاقی می افتد، شروع می کند. وقتی یاد گرفت اضطراب خود را در این مرحله آرام سازد، جدایی از عزیزان خود را تصور می کندو به کمک تصویر سازی ذهنی جلو میرود تا بر این شرایط هم غلبه کند. در مرحله آخر به کمک آموخته های خود در طی جلسات درمان تلاش برای کسب استقلال خود را در دنیای واقعی امتحان می کند. در مورد کودکان کم سن و سال استفاده از روش های رفتاری و پاداش های کوچک راه حل موثری است.
خداحافظی ایمن با کودک
در خداحافظی ایمن با کودکی که اضطراب جدایی دارد لازم است چند نکته را رعایت کنیم:
اول: اگر ما بخواهیم با کودک خداحافظی کنیم اضطراب خودمان را به کودک نشان ندهیم.
دوم: بدون اینکه به کودک اطلاع دهيد، هیچ وقت بی خبر غیب تان نزند، حتما اطلاع بدهيد.
سوم: خداحافظی نباید خیلی طولانی باشد. کوتاه خداحافظی کنید و در نهایت که کودک در را بست، مدام در راه پله با او خداحافظی نکنید تا یک خداحافظی ایمن داشته باشيد.
مهارتهای اجتماعی مورد نیاز افراد با اضطراب جدایی
افرادی که اضطراب جدایی دارند، معمولاً در روابط اجتماعی و عاطفی مشکلاتی تجربه میکنند. این مشکلات ممکن است شامل ترس از طرد شدن، وابستگی زیاد به دیگران و مشکلات در استقلال یافتن از روابط باشند. بنابراین، آموزش مهارتهای اجتماعی میتواند به آنها کمک کند تا با اضطرابهای خود مقابله کنند و روابط سالمتری بسازند.
در اینجا برخی از مهارتهای اجتماعی که افراد مبتلا به اضطراب جدایی نیاز دارند تا یاد بگیرند، بیان شده است:
مهارتهای ارتباطی مؤثر (Effective Communication Skills)
افراد مبتلا به اضطراب جدایی ممکن است در برقراری ارتباط صحیح با دیگران مشکل داشته باشند. یادگیری گوش دادن فعال و بیان احساسات بهطور واضح میتواند به این افراد کمک کند تا ارتباطات خود را تقویت کنند و از نگرانیهایشان در مورد طرد شدن یا جدا شدن از دیگران کم کنند.
مرزبندیهای سالم (Healthy Boundaries)
یکی از مشکلات رایج در افراد مبتلا به اضطراب جدایی، وابستگی بیش از حد به دیگران است. یادگیری مرزبندیهای سالم به افراد کمک میکند تا از وابستگی بیش از حد به دیگران جلوگیری کنند و احساس استقلال بیشتری پیدا کنند.
تقویت اعتماد به نفس (Building Self-Confidence)
افرادی که اضطراب جدایی دارند، ممکن است به دلیل ترس از طرد شدن یا عدم توانایی در حل مشکلات خود، اعتماد به نفس پایین داشته باشند. تقویت اعتماد به نفس به آنها کمک میکند تا با احساسات و نگرانیهای خود بهتر مقابله کنند.
مدیریت استرس و اضطراب (Stress and Anxiety Management)
افرادی که اضطراب جدایی دارند، ممکن است در موقعیتهای استرسزا دچار اضطراب شدید شوند. یادگیری تکنیکهای مدیریت استرس میتواند به این افراد کمک کند تا در موقعیتهای اجتماعی احساس راحتی بیشتری داشته باشند. برخی از این تکنیکها عبارتند از:
- تنفس عمیق
- آرامسازی عضلات
- ذهنآگاهی (Mindfulness)
مهارتهای اجتماعی در حل تعارض (Conflict Resolution Skills)
افرادی که اضطراب جدایی دارند ممکن است از مواجهه با تعارضات اجتماعی یا اختلافنظرها اجتناب کنند. یادگیری حل تعارضات به شیوه سازنده به آنها کمک میکند تا در روابط خود اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند و از اجتناب از مشکلات جلوگیری کنند.
یادگیری مهارتهای استقلال (Independence Skills)
افرادی که اضطراب جدایی دارند، معمولاً دچار وابستگی شدید به دیگران هستند. برای مقابله با این اضطراب، این افراد باید مهارتهای استقلال را یاد بگیرند.
مهارتهای مقابله با طرد شدن (Coping with Rejection)
افرادی که اضطراب جدایی دارند، ممکن است از ترس طرد شدن از سوی دیگران رنج ببرند. یادگیری نحوه مقابله با طرد شدن و نپذیرفتن آن بهعنوان چیزی شخصی میتواند به این افراد کمک کند.
مهارت تنظیم هیجان
تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی برای هر دو گروه کودک و بزرگسال بسیار مهم است. این اختلال با احساسات شدید اضطراب و نگرانی در مورد جدایی از افراد نزدیک و عزیز، همراه است. هدف از تنظیم هیجان، توانایی فرد در شناسایی، درک و مدیریت احساسات خود به شکلی است که بتواند به راحتی در موقعیتهای اضطرابآور کنار بیاید و این احساسات را به صورت سالم و سازگارانه مدیریت کند.
کلام آخر
ما در این مقاله از جوونه درباره اضطراب جدایی و اختلال اضطراب جدایی، نشانه ها و راه های درمان آن در کودکان و بزرگسالان صحبت کردیم.
برای اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید منابع زیر را مطالعه کنید:
تازه ترین برگ های جوونه
تازه ترین برگ های جوونه
تا حالا پیش اومده توی یه مهمونی شلوغ یا جمع بزرگ باشی و حس کنی داری انرژیت رو از دست میدی، حتی اگه همه چیز خوب پیش بره؟ ولی بعدش وقتی توی سکوت و خلوت خودت میشینی، انگار دوباره
آیا کودک شما هم موقع دور از شدن از شما بویژه موقع رفتن به مدرسه گریه میکنه و جدایی براش سخته؟ آیا از اینکه کودکتون مدام به شما چسبیده خسته و کلافه شدید؟ آیا شما کسی هستید که در
آیا برای شما هم پیش اومده که متوجه بشید بعضی وقتها علیرغم اینکه دوست ندارید رفتار یا کاری رو انجام بدید و میدونید که جزو عادتهای بد هستش، ولی یکهو به خودتون می آیید و میبینید دارید اون کار