انواع رویکردهای درمانی در روانشناسی

رویکردهای درمانی در روانشناسی
لوگو جوونه

نویسنده: جوونه

تاریخ: 21 شهریور 1402

در ابتدا باید از اعتماد شما برای انتخاب تیم حرفه‌ای جوونه به‌عنوان همراهی، کنار شما برای بهبود کیفیت زندگی روزمره‌ی خود تشکر کنیم.

ازآنجایی‌که دغدغه‌ی ما در جوونه افزایش آگاهی مخاطبانمان و کمک به حفظ سلامت روان آنان است قصد داریم در این مقاله به موضوعی بپردازیم که دانستن آن برای هر فردی که قصد کمک‌گرفتن از یک متخصص را دارد دارای اهمیت بالایی است؛ بله درست حدس زدید آشنایی با رویکردهای درمانی در روانشناسی که ما در جوونه از آنها کمک می‌گیریم برای بهبود عملکرد مراجعین به‌صورت تخصصی در زندگی روزمره خودشان.

در این مقاله از جوونه با رویکردهای درمانی در روانشناسی، اهداف این رویکرد ها و تفاوت های رویکردهای رواندرمانی با یکدیگر آشنا خواهید شد. با ادامه این مقاله همراه باشید!

آنچه در این مقاله خواهید خواند

رویکردهای درمانی در روانشناسی

رویکردهای درمانی در روان‌شناسی به مجموعه روش‌ها و فنونی گفته می‌شود که روان‌شناسان و روان‌پزشکان برای درمان اختلالات و مشکلات روانی افراد به کار می‌گیرند. هر رویکرد درمانی مبتنی بر یک نظریه یا الگوی روان‌شناختی خاص است و دیدگاه مشخصی نسبت به علل و عوامل ایجادکننده مشکلات روانی دارد.

رویکردهای رواندرمانی سعی می‌کنند از طریق تغییر الگوهای فکری و رفتاری، بینش‌دهی و آگاهی‌بخشی، حمایت روانی-اجتماعی و تقویت مهارت‌های مقابله‌ای، به افراد کمک کنند تا علائم و مشکلات روان‌شناختی خود را برطرف سازند و سلامت روان بهتری به دست آورند.

مطالعه بیشتر: برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید مقاله “چه زمانی به روان درمانی نیاز داریم؟” را بخوانید.

اهمیت رویکردهای رواندرمانی در فرآیند درمان چیست؟

رویکردهای رواندرمانی نقش بسیار مهمی در فرآیند درمان اختلالات و مشکلات روانی ایفا می‌کنند. اهمیت آن‌ها را می‌توان این‌گونه برشمرد:

1- رویکرد درمانی به عنوان یک چارچوب نظری، به درمانگر کمک می‌کند تا ماهیت مشکل روانی مراجع را درک کند.

2- رویکرد درمانی اهداف درمان را مشخص می‌کند و مسیر درمان را هدایت می‌کند.

3- رویکرد درمانی، تکنیک‌ها و روش‌های خاصی را برای درمان ارائه می‌دهد که بر اساس آن نظریه طراحی شده‌اند.

4- رویکرد درمانی به درمانگر کمک می‌کند تا رابطه‌ای درمانی و حمایتی با مراجع برقرار کند.

5- رویکرد درمانی باعث ایجاد انسجام و یکپارچگی در فرایند درمان می‌شود.

6- رویکرد درمانی به درمانگر کمک می‌کند تا پیشرفت درمان را ارزیابی کند.

بنابراین می‌توان گفت رویکردهای رواندرمانی کلید اصلی موفقیت در فرآیند درمان هستند.

انواع رویکردهای درمانی در روانشناسی چیست؟

انواع رویکردهای درمانی در روانشناسی

رویکردهای درمانی در روانشناسی انواع مختلفی دارند که هر کدام بر اساس نظریه و مکتب خاصی شکل گرفته‌اند. از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • رویکرد تحلیلی
  • رویکرد روانکاوی
  • رویکرد شناختی رفتاری
  • رویکرد رفتاردرمانی دیالکتیکی
  • رویکرد طرحواره درمانی
  • رویکرد هیجان‌مدار
  • رویکرد دلبستگی و ذهنی‌سازی
  • رویکرد سیستمی
  • رویکرد درمانی متمرکز بر شفقت
  • رویکرد درمانی مبتنی پذیرش و تعهد

هر کدام از این رویکردهای درمانی در روانشناسی با تمرکز بر جنبه‌های خاصی از روان انسان، سعی در درمان اختلالات روانی دارند. اولین رویکرد درمانی که به سراغ آن میرویم رویکرد معروف تحلیلی است. ازآنجایی‌که قصد داریم در این مقاله تنها نگاه کوتاهی به این رویکرد داشته باشیم پس به سراغ اولین سؤال می‌رویم.

اگر به مشاوره و تراپی نیاز داری، ما میتونیم مناسب‌ترین رویکرد و تراپیست رو بهت معرفی کنیم. کافیه فرم زیر رو پر کنی!

اگر به مشاوره و تراپی نیاز داری، ما میتونیم مناسب‌ترین رویکرد و تراپیست رو بهت معرفی کنیم. کافیه فرم زیر رو پر کنی!

رویکرد تحلیلی چیست؟

رویکرد تحلیلی از رویکردهای رواندرمانی

رویکرد تحلیلی یکی از اصلی ترین رویکردهای درمانی در روانشناسی است که شامل این باور است که افکار و رفتارهای فرد از باورها و ادراکات خودآگاه و غیرآگاهانه سرچشمه می‌گیرد. روان‌شناسی تحلیلی توسط دکتر کارل یونگ در دهه ۱۹۰۰ پایه‌گذاری شد. یونگ شاگرد، دوست و همکار دکتر زیگموند فروید، «پدر روانکاوی» بود.

یونگ معتقد بود که روان انسان از کهن‌الگوهای مختلفی تشکیل شده است که الگوهای جهانی رفتار، فکر و ادراک هستند که در همه انسان‌ها وجود دارد. روان‌شناسی تحلیلی همچنین بر اهمیت تجربه شخصی، خلاقیت و معنویت فرد در شکل‌دادن به رشد روان‌شناختی آنها تأکید می‌کند.

روان‌شناسان تحلیلی به بیماران کمک می‌کنند تا افکار، احساسات و رفتارهای مشکل‌ساز خود را از طریق کشف انگیزه‌های ناخودآگاه خود تغییر دهند. این نوع درمان ممکن است برای درمان بیماران مبتلا به طیف گسترده‌ای از مسائل سلامت عاطفی و روانی از جمله اختلالات خوردن، اضطراب و سایر شرایط روانپزشکی استفاده شود.

ازآنجایی‌که بیماران با وضوح بیشتری می‌آموزند که چه نیروهایی بر رفتارها و احساسات آنها تأثیر می‌گذارند، روان‌شناسان تحلیلی به آنها کمک می‌کنند تا راه‌هایی برای تغییر فرآیندهای افکار منفی ایجاد کنند.

ازآنجایی‌که درمان تحلیلی می‌تواند فرایندی طولانی باشد که عمدتاً مبتنی بر گفتاردرمانی است، رابطه بین روان‌شناس و بیمار بسیار مهم است. روان‌شناسان تحلیلی به‌عنوان بخشی از مسئولیت‌های خود نیاز دارند تا محیطی را برای بیماران ایجاد کنند تا بتوانند خود را باز و آرام نشان دهند.

رویکرد تحلیلی چه هدفی دارد؟

هدف روانشناس تحلیلی این است که به بیماران کمک کند تا با بازکردن پیام‌های رمزگشایی شده در ناخودآگاه – اعم از جمعی و شخصی – دنیای ناخودآگاه خود را کشف کنند. حتی بر تجزیه‌وتحلیل اعمال مذهبی فرهنگی رایج، هنرهای زیبا و فولکلور – همه باهدف نهایی ادغام و فردیت شخصیت، تأکید شده است.

اصطلاح فردیت به طور خاص به افزایش تدریجی خودآگاهی اشاره دارد که مراجعان با شروع به درک زندگی درونی خود تجربه می‌کنند. این خودشناسی برای افزایش بهره‌وری کلی استفاده می‌شود. هدف تحلیل درمانی به عنوان یکی از رویکردهای درمانی در روانشناسی نیز شامل بلوغ شخصیت است.

روان‌شناسان تحلیلی همچنین به کسانی که از بیماری‌ها و ناتوانی‌های مزمن، خجالت، ترس، اضطراب، ناراحتی روانی، استرس، عصبانیت / خشم، احساس ناامیدی و درماندگی و بیماری‌های روانی بهبود می‌یابند، کمک می‌کنند. یکی از اهداف اصلی یک روان‌شناس تحلیلی این است که به مراجع احساس قدرت دهد تا در زندگی خود تغییراتی ایجاد کند.

هدف دیگر کمک به مراجعان برای رفع احساسات و موانع حل نشده است تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهند. آنها همچنین به مراجعان می‌آموزند که چگونه هنگام ورود به روابط، خودآگاه‌تر باشند.

یک روانشناس تحلیلی چه می‌کند؟

روان‌شناسان تحلیلی با افراد، گروه‌ها و جوامع کار می‌کنند تا به آنها کمک کنند تا عناصر ناخودآگاه خود را درک کرده و در آگاهی خودآگاه خود ادغام کنند. آنها بر این باورند که جنبه‌های ناخودآگاه روان می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر رشد روانی و بهزیستی کلی فرد داشته باشد. همچنین مراجعین خود را تشویق می‌کنند تا در فعالیت‌های خلاقانه مانند موسیقی و نوشتن، به‌عنوان وسیله‌ای برای بیان خود و کاوش خود شرکت کنند.

یکی از وظایف یک روان‌شناس تحلیلی اغلب کمک به بیماران برای دستیابی به درک بهتر از خود است که به نوبه خود ممکن است مشکلاتی مانند افسردگی و سوءمصرف مواد را کاهش دهد. از آنجایی قصد ما در این مقاله صرفاً آشنایی کوتاهی با هر رویکرد است بهتر است به سراغ یکی از روش‌های معروف که با این رویکرد گاهی اشتباه گرفته می‌شود برویم؛ یعنی رویکرد روانکاوی

رویکرد روانکاوی چیست؟

روانکاوی یکی از رویکردهای درمانی در روانشناسی است که توسط زیگموند فروید در اواخر قرن نوزدهم توسعه یافت. این رویکرد بر اساس این ایده است که ضمیر ناخودآگاه ما می‌تواند تأثیر قدرتمندی بر رفتار ما داشته باشد. هدف روانکاوی این است که این افکار و احساسات ناخودآگاه را وارد هشیاری خودآگاه خود کنیم تا بتوانیم بهتر درک کنیم که چرا به شیوه خود عمل می‌کنیم.

برخی از تکنیک‌ها شامل تداعی آزاد هستند که در آن بیمار در مورد تجربیات روزانه خود با راهنمایی ناچیز یا بدون راهنمایی درمانگر صحبت می‌کند. تجزیه‌وتحلیل رویا، جایی که بیماران در مورد رویاهای خود صحبت می‌کنند و انتقال، زمانی اتفاق می‌افتد که افراد افکار و احساساتی را که با افراد دیگر تجربه کرده‌اند به روابط جدید منتقل می‌کنند.

رویکرد تحلیلی و رویکرد روانکاوی چه تفاوتی دارند؟

روان‌شناسی تحلیلی یکی از رویکردهای رواندرمانی است که بر نقش ضمیر ناخودآگاه در شخصیت تأکید دارد. در اوایل دهه ۱۹۰۰ توسط کارل یونگ تأسیس شد. از سوی دیگر، روانکاوی یک تکنیک درمانی است که توسط زیگموند فروید توسعه‌یافته و بر کاوش در ضمیر ناخودآگاه فرد برای یافتن انگیزه‌ها و انگیزه‌های پنهان تمرکز دارد. به دنبال کشف افکار و خاطراتی است که بیمار فراموش کرده یا سرکوب کرده است.

سپس تحلیلگر از این اطلاعات برای کمک به بیماران خود برای درک بهتر احساسات و حل تعارضات بین این احساسات استفاده می‌کند.

ریشه‌های روانکاوی بحث‌برانگیز است. برخی از محققان معتقدند که این کار به‌عنوان یک توسعه پزشکی علمی آغاز شد، درحالی‌که برخی دیگر ادعا می‌کنند که به‌عنوان یک شورش علیه تفکر پزشکی دقیق آغاز شد. صرف‌نظر از این، یک چیز واضح است: در حال حاضر مکاتب روانکاوی بسیاری با تکنیک‌ها و نظریه‌های مختلف در پشت آنها وجود دارد.

رویکرد شناختی رفتاری (CBT)

رویکرد شناختی رفتاری (CBT)/رویکرد درمانی

رویکرد شناختی رفتاری (CBT) یکی از رویکردهای درمانی در روانشناسی است که بر اصلاح احساسات، رفتارها و افکار ناکارآمد از طریق بررسی و ریشه‌کن‌کردن باورهای منفی یا غیرمنطقی تمرکز دارد. CBT که یک‌شکل «راه‌حل‌محور» از گفتاردرمانی در نظر گرفته می‌شود، بر این ایده استوار است که افکار و ادراکات بر رفتار تأثیر می‌گذارند.

رویکرد شناختی رفتاری به عنوان یکی از رویکردهای رواندرمانی برای افراد در هر سنی از جمله کودکان، نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. شواهد نشان می‌دهد که CBT می‌تواند شرایط متعددی مانند اختلال افسردگی اساسی، اختلالات اضطرابی، اختلال استرس پس از سانحه، اختلالات خوردن، اختلالات وسواس فکری – اجباری و بسیاری دیگر را برطرف کند

CBT بر شرایط و احساسات کنونی در زمان واقعی تمرکز دارد، برخلاف رویدادهای دوران کودکی. درمانگری که از رویکرد شناختی رفتاری استفاده می کند، احتمالاً در مورد سابقه خانوادگی سؤال می‌کند تا درک بهتری از کل فرد داشته باشد، اما زمان زیادی را صرف رویدادهای گذشته نمی‌کند.

تأکید بر چیزی است که شخص به خود می‌گوید که ممکن است منجر به اضطراب یا اختلال شود. سپس فرد تشویق می‌شود تا به نگرانی‌های منطقی عملاً رسیدگی کند و باورهای غیرمنطقی، نشخوار فکری یا فاجعه‌سازی را به چالش بکشد.

آیا رویکرد شناختی رفتاری آنلاین مؤثر است؟

یکی از نگرانی‌های افرادی که به دنبال شروع درمان خود هستند این است که آیا جلسات آنلاین به اندازه‌ی جلسات حضوری می‌تواند اثربخش باشد یا خیر. چرا که جلسات آنلاین این مزیت را دارند تا شما بتوانید در وقت و انرژی خود صرفه‌جویی کنید و در هر مکانی جلسات درمان خود را دنبال کنید.

خوب است بدانیم که تحقیقات نشان داده است که رویکرد شناختی رفتاری ارائه شده به‌صورت آنلاین اغلب به همان اندازه مؤثر و گاهی مؤثرتر از CBT ارائه شده به‌صورت حضوری است. به‌عنوان‌مثال، یک مطالعه مروری نشان داد که CBT آنلاین علائم اضطراب و افسردگی را به همان میزان یا بیشتر از CBT شخصی کاهش می‌دهد.

CBT آنلاین همچنین در درمان اختلال استرس پس از سانحه، اختلال هراس و فوبیای خاص مؤثر است. باتوجه‌به اینکه درمان آنلاین موانع خاصی مانند زمان سفر یا مراقبت از کودک را از بین می‌برد، گزینه‌ای قوی برای بررسی است.

رویکرد رفتار درمانی دیالکتیکی

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) یکی از رویکردهای رواندرمانی ساختاریافته است که برای ارائه مهارت‌هایی برای مدیریت احساسات شدید و مذاکره در روابط اجتماعی طراحی شده است. این رویکرد رواندرمانی شامل آموزش گروهی و جلسات درمانی فردی است که هر دو به‌صورت هفتگی به مدت شش ماه تا یک سال انجام می‌شود

«دیالکتیک» در رفتاردرمانی دیالکتیکی، تصدیق این است که زندگی واقعی پیچیده است، و سلامتی یک چیز ثابت نیست، بلکه یک فرایند مداوم است که از طریق گفت‌وگوی مستمر با خود و دیگران شکل می‌گیرد. هدف آن به طور مداوم ایجاد تعادل بین نیروهای مخالف و بررسی حقیقت احساسات منفی قدرتمند است.

رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) نوعی گفتگو درمانی (روان‌درمانی) است. این مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی (CBT) است، اما به‌ویژه برای افرادی که احساسات را به‌شدت تجربه می‌کنند، سازگار است.

«دیالکتیکی» به معنای ترکیب عقاید متضاد است. DBT بر کمک به مردم برای پذیرش واقعیت زندگی و رفتارهایشان و همچنین کمک به آنها برای تغییر زندگی خود، از جمله رفتارهای غیر مفیدشان، تمرکز دارد. رفتاردرمانی دیالکتیکی در دهه ۱۹۷۰ توسط مارشا لینهان، روان‌شناس آمریکایی توسعه یافت.

رویکرد طرحواره درمانی چیست؟

و حالا نوبت معرفی یکی از محبوب‌ترین رویکردهای رواندرمانی این روزها شده است، طرحواره درمانی، یکی از زیرشاخه‌های رویکرد شناختی رفتاری است و ازآنجایی‌که یکی از رویکرده درمانی پرکاربرد این روزهاست، بهتر است تا کمی بیشتر از دیگر رویکردها باهم درباره‌ آن بخوانیم.

سؤال اصلی که باید برای آشنایی با طرحواره درمانی به آن پاسخ دهیم این است که طرحواره درمانی چیست و چه هدفی دارد؟

طرحواره درمانی نوعی رویکرد درمانی در روانشناسی است که طرحواره‌ها را هدف قرار می‌دهد، اصطلاحی که از نظر بالینی برای توصیف الگوهای تفکر ناسازگاری استفاده می‌شود که می‌تواند باعث شود فردی درگیر رفتار ناسالم شود یا برای حفظ روابط بزرگسالان تلاش کند. تصور می‌شود که طرحواره ها در دوران کودکی ایجاد می‌شوند، به‌ویژه در کودکانی که نیازهای عاطفی و فیزیکی آنها برآورده نشده است.

آنها همچنین ممکن است در کودکانی ایجاد شوند که زیاده‌روی کرده‌اند یا والدین آنها مرزهای مناسبی را رعایت نکرده‌اند. در بزرگسالی، تصور می‌شود که این طرح‌واره‌ها به شیوه‌های منفی بر افکار و اعمال فرد تأثیر می‌گذارند – که منجر به رفتارهایی مانند اجتناب، جبران بیش از حد، یا از خودگذشتگی بیش از حد می‌شود. این رفتارها به نوبه خود می‌تواند بر روابط و رفاه عاطفی تأثیر منفی بگذارد

طرحواره درمانی چه اهدافی دارد؟

هدف طرحواره درمانی این است که به فرد کمک کند رفتار خود را بشناسد، علت های زمینه‌ای را درک کند و افکار و رفتارهای خود را تغییر دهد تا بهتر بتواند با چالش‌ها یا احساسات رابطه به روش‌های سالم و سازنده کنار بیاید. طرحواره درمانی عناصر درمان شناختی رفتاری (CBT)، روانکاوی و رویکردهای مرتبط را ترکیب می‌کند. اگرچه این یک روش درمانی نسبتاً جدید است، مطالعات نشان می‌دهد که طرحواره درمانی می‌تواند مؤثر باشد.

طرحواره درمانی بر یک رابطه درمانی قوی متکی است که در آن مراجع احساس راحتی و امنیت عاطفی می‌کند. طرحواره درمانی بر رویارویی همدلانه تأکید می‌کند که در آن درمانگر به طرحواره ها و رفتارهای مراجع، بدون توجه به ناسازگاری، با همدلی و درک پاسخ می‌دهد و درعین‌حال او را تشویق می‌کند که نیاز به تغییر را ببیند و ابزارهایی برای انجام آن ارائه می‌دهد.

یک درمانگر طرحواره خوب چه ویژگی هایی دارد؟

طرحواره درمانی به‌شدت بر رابطه درمانگر – مراجع تأکید می‌کند، بنابراین مهم است که مراجع به دنبال درمانگری باشند که با او احساس راحتی کنند و نیازها و رفتارهای آنها را درک کرده و با آنها همدلی کند. مانند سایر انواع درمان، احساس قضاوت توسط یک درمانگر نشانه خطری است که این رابطه احتمالاً مناسب نیست.

مراجعان همچنین ممکن است بخواهند به دنبال پزشکانی بگردند که گواهینامه‌های خاصی را در طرحواره درمانی دنبال کرده‌اند که برخی از آنها توسط انجمن بین‌المللی طرحواره درمانی (ISST) و سازمان‌های شریک ارائه شده است. به‌منظور دریافت گواهینامه ISST در طرحواره درمانی، پزشکان باید حداقل مدرک کارشناسی ارشد داشته باشند و ساعات مشخصی از آموزش، از جمله جلسات تحت نظارت را تکمیل کنند.

رویکرد هیجان مدار (EFT)

رویکرد هیجان مدار (EFT) شکلی از درمان کوتاه‌مدت و یکی از رویکردهای رواندرمانی است که هدف آن بهبود روابط زوجین با احیای مجدد پیوند فیزیکی و عاطفی است اگر شعاری برای EFT وجود دارد، این است: «مرا محکم نگه دار».

EFT بر اساس شواهدی عمل می‌کند که نشان می‌دهد احساسات لوازم جانبی تجربیات انسانی نیستند، بلکه اصول زندگی ما را سازمان‌دهی می‌کنند. ابراز اشتیاق و اندوه ابزار قدرتمندی برای برانگیختن تماس ازدست‌رفته و پاسخگویی یک شریک است. هنگامی که این تماس برقرار شد، به منبعی تجدیدپذیر از آسایش متقابل تبدیل می‌شود که در برابر استرس‌های زیاد زندگی محافظت می‌کند. سپس زوج‌ها می‌توانند مشکلات خود را حل کنند.

اولویت های درمان متمرکز بر هیجان

درمان متمرکز بر هیجان، تجربیات و واکنش‌های عاطفی را در جلو و محور درمان قرار می‌دهد. این نظریه مبتنی بر نظریه دلبستگی و اهمیتی است که برای ارتباط با دیگران به‌عنوان منبع احساس راحتی و امنیت و وسیله‌ای برای رشد و توسعه قائل است.

دیگران ممکن است افرادی با نسبت‌های خونی باشند که در حال حاضر احساس بیگانگی با آنها احساس می‌شود. یا ممکن است در درون خود نهفته باشند – بازنمایی ذهنی همه ما از چهره‌های مهم زندگی خود که اغلب روابط خود را حول آن شکل می‌دهیم. یا ممکن است بخشی از خودمان باشند.

رویکرد دلبستگی

رویکرد دلبستگی یکی از رویکردهای رواندرمانی

رویکرد دلبستگی، یکی از رویکردهای رواندرمانی مبتنی بر نظریه دلبستگی است و به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه تجربیات دوران کودکی فرد ممکن است بر توانایی او در ایجاد پیوندهای معنادار در بزرگسالی تأثیر بگذارد. اگرچه درمان دلبستگی اغلب برای کسانی توصیه می‌شود که تجربیات منفی دوران کودکی داشته‌اند، اما هرکسی که برای ایجاد ارتباط عمیق با دیگران تلاش می‌کند ممکن است از این درمان سود ببرد.

تئوری دلبستگی همچنین می‌تواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که می‌توانید بدون اتکا به دیگران برای ایجاد حس هدف‌مندی از خود مراقبت کنید. روان‌درمانی با رویکرد دلبستگی می‌تواند به شما کمک کند برخی از مسائل ناخودآگاه و ماندگار دوران کودکی خود را که هنوز بر توانایی شما برای ایجاد روابط معنادار در بزرگسالی تأثیر می‌گذارد، رسیدگی کنید.

همانند بسیاری از انواع رویکردهای درمانی در روانشناسی، درمان مبتنی بر دلبستگی یک نسخه ملموس و گام‌به‌گام نیست. در عوض، روان و سازمان‌یافته و مختص به هر فرد است. برای مشاهده پیشرفت واقعی، مهم است که یک نگرش “هر چه پیش آید” داشته باشید، بااحساس باز بودن همراه باشید و آگاه باشید که ممکن است کارها قبل از اینکه بهتر شوند به طرز دردناکی دشوار شوند.

درمان مبتنی بر ذهنیت یا ذهنیت‌سازی

درمان مبتنی بر ذهنی‌سازی عناصر و تکنیک‌های مشترکی را با دیگر رویکردهای رواندرمانی دارد. درمانگران این رویکرد برای ایجاد یک محیط امن کار می‌کنند که در آن بیماران می‌توانند کاوش عمیق احساسات خود و دیگران را آغاز کنند و در نهایت ظرفیت ذهنی خود را توسعه دهند.

درمان مبتنی بر ذهنیت به بیماران کمک می‌کند قبل از اینکه به احساسات خود یا دیگران واکنش نشان دهند فکر کنند. با بهبود توانایی ذهنی، بیماران نه‌تنها افکار، احساسات و رفتارهای مربوط به خود را متفاوت پردازش می‌کنند، بلکه بهتر درک می‌کنند که افکار، احساسات و رفتار شخص دیگر ممکن است با تفسیر خودشان متفاوت باشد.

هدف ذهنی‌سازی این است که بیماران نه‌تنها خود را بهتر درک کنند، بلکه نظریه ذهن را در مورد دیگران نیز بهبود بخشند و به آنچه ممکن است افکار و رفتار دیگران را هدایت کنند فکر کنند. چنین توانایی به بیمار کمک می‌کند تا از تعبیر نادرست معنای شخص دیگر جلوگیری کند و به آنها پاسخ مناسب دهد.

رویکرد دیالکتیک و ذهنیت سازی چه تفاوتی دارند؟

اگر از ابتدای این مقاله با ما همراه بودید حتماً با رویکرد دیالکتیک آشنا شده‌اید و اما سؤالی که خیلی‌ها در هنگام مواجهه با این دو رویکردهای رواندرمانی یعنی ذهنیت‌سازی و دیالکتیک دارند تفاوت بین این دو رویکرد است.

در کوتاه‌ترین حالت ممکن اگر بخواهم برایتان بگوییم این است که رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) مبتنی بر رفتارگرایی، ذهن‌آگاهی، و بررسی خود است، و درمان مبتنی بر ذهنیت مبتنی بر روانکاوی، نظریه دلبستگی و پذیرش است که هر دو می‌توانند روش‌های مفیدی بسته به شخصیت هر فردی باشند.

رویکرد سیستمی

درمان سیستمیک یکی از رویکردهای درمانی در روانشناسی است که بر چگونگی ارتباط بین روابط شخصی، الگوهای رفتاری و انتخاب‌های زندگی افراد با مسائلی که در زندگی با آن‌ها روبه‌رو است تمرکز می‌کند. این مفهوم از نظریه سیستم‌ها سرچشمه می‌گیرد که به چگونگی تأثیربخش‌های یک سیستم بر یکدیگر برای حفظ ثبات و تعادل کل سیستم می‌پردازد.

رویکرد سیستم‌ی در درمان فردی، خانوادگی و گروهی به کار گرفته شده است. هر نوع بر اساس مدل تئوری سیستم‌ها رویکرد کمی متفاوت دارد که در ادامه به طور خلاصه درباره‌شان می‌خوانیم.

رواندرمانی فردی

رواندرمانی پویشی نمونه‌ای از درمان سیستمیک است که نظریه‌های زیگموند فروید را با نظریه سیستم‌ها ترکیب می‌کند. این برای حل انگیزه‌های ناخودآگاه و الگوهای رفتاری که بر زندگی، روابط و شرایط فرد تأثیر می‌گذارد، کار می‌کند.

خانواده‌درمانی

خانواده‌درمانی چگونگی تعامل خانواده را به‌عنوان یک واحد منسجم بررسی می‌کند. همچنین به الگوهایی در میان افراد که بر پتانسیل تغییر در سیستم خانواده تأثیر می‌گذارد یا مانع آن می‌شود، نگاه می‌کند.

گروه‌درمانی

نظریه سیستم‌ها ممکن است برای پویایی گروه و همچنین پویایی خانواده به کار رود. گروه‌های درمانی به چگونگی شکل‌گیری یک واحد اجتماعی منسجم و نحوه تعامل اعضای آن با یکدیگر برای برآوردن نیازهای فردی نگاه می‌کنند تا گروه بتواند به‌عنوان یک کل موفق عمل کند.

درمان متمرکز بر شفقت (CFT)

درمان متمرکز بر شفقت (CFT) یکی از رویکردهای درمانی در روانشناسی است که هدف آن کمک به افرادی است که با شرم و انتقاد از خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند که اغلب ناشی از تجربیات اولیه سوءاستفاده یا بی‌توجهی است. CFT به مراجعان می‌آموزد که مهارت‌های شفقت به خود و شفقت دیگر را پرورش دهند که تصور می‌شود به تنظیم خلق‌وخوی زکمک می‌کند و منجر به احساس امنیت، پذیرش خود و راحتی می‌شود.

این تکنیک شبیه درمان شناختی مبتنی بر ذهن‌آگاهی است، زیرا به مراجعین در مورد علم پشت ارتباط ذهن و بدن و نحوه تمرین آگاهی ذهن و بدن آموزش می‌دهد. درمان متمرکز بر شفقت می‌تواند برای کمک به مدیریت بسیاری از مشکلات عاطفی طولانی‌مدتز مربوط به شرم مداوم، انتقاد از خود و ناتوانی در نگاه مهربانانه و دلسوزانه به خود و رفتارهای خود استفاده شود.

مسائل بالینی بالقوه‌ای که می‌تواند توسط CFT درمان شوند شامل اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی، اختلالات شخصیتی، اختلالات خوردن، اختلال احتکار و روان‌پریشی، و همچنین مسائل خشم، تصویر بدنی ضعیف و چالش‌های رابطه است.

درمانگر به مراجع کمک می‌کند تا مهارت‌های کلیدی شفقت، شفقت به خود و ذهن‌آگاهی را از طریق تکنیکی به نام آموزش ذهن دلسوز یا CMT توسعه دهد. CMT از تمرین‌های هدایت‌شده شامل ایفای نقش، تجسم، مدیتیشن و فعالیت‌هایی باهدف تقویت قدردانی از زندگی روزمره تشکیل شده است که هدف آن کمک به مراجع برای تشخیص احساس شفقت است و در انجام آن، هم نسبت به خود و هم نسبت به دیگران، بهتر عمل می‌کند.

مراجعان معمولاً برای تمرین این مهارت‌ها در روزهای بدون جلسه تکالیف خانگی دریافت می‌کنند. CFT به میزان بالایی از تمرکز بر روی خود نیاز دارد – که می‌تواند برای کسانی که نسبت به خود بیش از حد انتقادی هستند یا از توجه بدشان می‌آید چالش‌برانگیز باشد – و ممکن است چندین جلسه طول بکشد تا مراجع متوجه اثرات مثبت شود.

CFT فرض می‌کند که انسان‌ها حداقل سه سیستم تنظیم هیجان متفاوت دارند: یک سیستم تهدید و محافظت از خود که برای محافظت از ما خشم، انزجار یا ترس ایجاد می‌کند. یک سیستم محرک و هیجان که ما را به جستجوی منابع بیرونی مانند همسر، غذا و موقعیت تشویق می‌کند و یک سیستم آرامش‌بخش و امنیت اجتماعی که زمانی فعال می‌شود که احساس آرامش و رضایت کافی داشته باشیم که دیگر مجبور به جستجوی منابع خارجی نباشیم.

درمان متمرکز بر شفقت نظریه‌پردازی می‌کند که عدم تعادل بین این سه سیستم می‌تواند منجر به بیماری روانی و/یا فرایندهای فکری و رفتارهای ناسازگار شود. برای ایجاد تعادل بین سیستم‌ها تجربه‌ی یک زندگی متعادل می‌توان از یک متخصص در این زمینه کمک گرفت.

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) یک رویکرد کنشگرا به روان‌درمانی است که از رفتاردرمانی سنتی و درمان شناختی رفتاری نشئت می‌گیرد. مراجعان یاد می‌گیرند که از اجتناب، انکار و مبارزه با احساسات درونی خود دست بردارند و در عوض، بپذیرند که این احساسات عمیق‌تر، پاسخ‌های مناسبی به موقعیت‌های خاصی است که نباید مانع از پیشروی در زندگی آنها شود.

با این درک، مراجعان شروع به پذیرش سختی‌های خود می‌کنند و متعهد می‌شوند که تغییرات لازم را در رفتار خود ایجاد کنند، صرف‌نظر از اینکه در زندگی آنها چه می‌گذرد و چه احساسی نسبت به آن دارند.

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند به درمان بسیاری از شرایط روحی و جسمی کمک کند. این شامل:

  • اختلالات اضطرابی
  • افسردگی
  • اختلال وسواس فکری عملی
  • روان پریشی
  • اختلالات اشتها
  • اختلالات مصرف مواد
  • استرس محل کار
  • درد مزمن

در همکاری با یک درمانگر، یاد می‌گیرید که به صحبت‌های خود یا روشی که با خودتان به طور خاص در مورد رویدادهای آسیب‌زا، روابط مشکل‌زا، محدودیت‌های فیزیکی یا چالش‌های دیگر صحبت می‌کنید گوش دهید. سپس می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا یک مشکل نیاز به اقدام و تغییر فوری دارد یا اینکه می‌تواند یا باید برای آنچه هست پذیرفته شود، درحالی‌که یاد می‌گیرید تغییرات رفتاری ایجاد کنید که می‌تواند موقعیت را اصلاح کند.

ممکن است به آنچه درگذشته برای شما مؤثر نبوده نگاه کنید، و درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا از تکرار الگوهای فکری و رفتارهایی که در درازمدت می‌توانند مشکلات بیشتری برای شما ایجاد کنند، دست بردارید. هنگامی که با چالش‌های فعلی خود روبرو شدید و پذیرفتید، می‌توانید متعهد شوید که از مبارزه با گذشته و احساسات خود دست بردارید و در عوض، بر اساس ارزش‌ها و اهداف شخصی خود تمرین کنید.

هدف ACT توسعه و گسترش انعطاف‌پذیری روانی است. انعطاف‌پذیری روان‌شناختی شامل گشودگی عاطفی و توانایی انطباق افکار و رفتارهایتان برای همسویی بهتر با ارزش‌ها و اهدافتان است.

درمانگر رویکرد مبتی بر پذیرش و تعهد چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟

به دنبال یک درمانگر دارای مجوز، با تجربه، دلسوزد، حرفه ای یا سایر متخصصان سلامت روان با آموزش های اضافی در ACT باشید. هیچ گواهینامه خاصی برای پزشکان ACT وجود ندارد. مهارت ها از طریق مشاوره با همتایان، کارگاه ها و سایر برنامه های آموزشی به دست می آید. علاوه بر این مدارک، مهم است که یک درمانگر را پیدا کنید که با او احساس راحتی کنید.

کلام آخر

در این مقاله از جوونه با انواع رویکردهای درمانی در روانشناسی، تفاوت های رویکردهای رواندرمانی، ویژگی های درمانگر های هر رویکرد و … آشنا شدیم. ای مقاله فقط جهت آشنایی مختصر شما با این رویکردهای رواندرمانی است و نیازی به مطالعه عمیق در مورد این رویکرد ها قبل از مراجعه به درمانگر نیست.

در آخر بعد از آشنایی شما مراجع گرامی با رویکردهای رواندرمانی گروه جوونه باید بگوییم خوشحالیم که در کنار شما برای بهبود عملکرد خود در راه پر چالش زندگی قدم برداریم و کنارتان باشیم تا بتوانیم جامعه ­ای در کنار هم بسازیم که از سلامت روان بالایی برخوردار باشد.

ما در تیم جوونه سعی داریم بهترین خدمات سلامت روان را به صورت آنلاین در اختیار شما قرار دهیم تا دیگر محدودیت های زمانی و جغرافیایی علت عدم دسترسی شما به خدمات سلامت روان نباشد.

ما برای نوشتن این مقاله (رویکردهای رواندرمانی) از منابع زیر هم استفاده کردیم، شما هم میتوانید برای مشاهده آمار و ارقام مرتبط با حوزه رواندرمانی به این منابع مراجعه کنید:

Analytical Psychology Theory – Definition, Role And Therapy (mantracare.org)

Become an Analytical Psychologist: Job Duties and Education Requirements (psychologyschoolguide.net)

10 Best Analytical Psychology And Psychoanalysis: What’s The Difference? » Psychology Find

https://www.psychologytoday.com/us/therapy-types/dialectical-behavior-therapy

Emotionally Focused Therapy | Psychology Today

Schema Therapy | Psychology Today

Mentalization-Based Therapy | Psychology Today

What Is Systemic Therapy? (verywellmind.com)

Compassion-Focused Therapy | Psychology Today

Acceptance and Commitment Therapy | Psychology Today

دنبال تراپیست میگردی؟

ما کمکت می‌کنیم که با توجه به نیازت، متخصصی که دنبالشی رو پیدا کنی. فقط کافیه فرم زیر رو پر کنی!

مجله جوونه

مجله جوونه، یادگیری بی حد و مرز

Line
دیدگاه خود را بنویسید